ارسالی: سلیمه
جریان حرکت طالبان خطرناکتر از کمونستان و کمونیزم در بر اندازی مایه بندی نظام اسلامی و نهضت جدید مسلح به سازماندهی و رهبری آقای مسعود بود.
اسم طالبان بالای یک گروه جنگ جو و دهشت افگن یک حرکت خیلی ها توهین آمیز به اسلام بود چرا که علمای اسلام حرمت و احترام زیادی به نامهای (ملا ٬ مولوی و مولانا) قایل اند ولی گروه (طالبان) (ملا٬ مولوی و مولانا) را تحت نام طالبان قرارداده و از آن سوء استفاده می نمایند.
واژه طالب از قدیم تا کنون بچه ها وجوانان آموزنده که در طلب علم اند را تداعی می کند و به ذهن ما می رساند که طالب کسی است که باید آموزنده و شاگرد مدرسه باشد. و بلاخره اینکه واژه محترم (ملا ٬ مولوی و مولانا) که در خود بر خوردار از بزرگواری و حق شرعی و رسمی در زندگی اسلامی مسلمانان می باشند شرافت و بزرگی علمی علمای مسلمان را کوچک ساخته و حق فتوای آنها به این عنوان جدید یعنی (طالب) تحویل داده شده و بصورت تحقیر آمیزدر آمده است.
ملا ٬ مولوی و مولانا هرگاه از لحاظ تواضح و فروتنی خود را طالب علم بنامند عیبی نیست ٬ اما قضیه طالبان چنین امری را افاده نمی کند تغیر و تبدیل مولوی صاحب به طالب صاحب یا طالبان کرام از منطق کلمه پیداست که در جهت سوء استفاده سیاسی حق امتیاز را به شاگرد داده و علمای اسلام را بدرجه دوم قرار میدهد علمایکه در زیر نام طالب قرار گرفته وتغیر ماهیت داده اند به نوعی تمسخر و تحقیر و ریشخند هم میشوند.
فهم مسله چندان پیچیده و مشکل نیست ملا و مولوی و مولانایکه خودشانرا تحت نام طالب مینامند بجز از فانتزی سیاسی چیز دیگری بوده نمیتواند.
کسیکه ایجاد چنین فانتزی را به نام حرکت طالبان مدرسه دولت پاکستان به عهده گرفت ٬ بی نظیر بوتو به قسمی باید مادر این عناطر عجیب و غریب مدرسه نامیده شود.
این خانم سیاستمدار بود که طالبان را تولید نمود گاهی تعداد مدارس تولید طالبان را چهل هزار مدرسه یا کمتر و بیشتر محاسبه کرده اند و اما اینکه طالب مدرسه باید توپچی و تانکست و آدم کش مسلح باشد و شیوه های جنگی را بیاموزد. باید فکر کرد که مدارس تدریس مضامین دینی و مذهبی چگونه به مکاتب جنگجویان تا دندان مسلح و بالاخره عناصر انتحاری و انفجاری از آموزشگاه های شان فارغ شوند وحتی بدون فراغت به میدان های جنگ سوق داده شوند این دیگر مربوط به همه مسلمانان است که قناعت نمایند.
آیا طالب و مدرسه باید به تربیه ملا و مولوی بپرداز و یا به مانند کارخانه های نظامی به تولید افراد توپچی و تانکست؟
سر انجام همین طالبان کرام مادر خودشان یعنی بانو بی نظیر بوتو دختر (ذوالفقار علی بوتو) یک زن پاکستانی شیعه مذهب را توسط انفجار به قتل رساندند.
همیشه دو تا تعجب وجود دارد: یکی این که طالبان را وابسته به استخبارات پاکستان یعنی (ISI) میخوانند و دوم آنکه به نوعی از این امر دولت پاکستان را براهت میدهند. و میگویند اینها ساخته و پرداخته آی اس آی است.
هر گاه درین باره ملاحظات نباشد و این ملحوظات جنبه سیاسی داشته باشد چرا نام دولت پاکستان ذکر نمی شود.
گفته می شود (نصرالله) پدر طالبان است دولت پاکستان بود که تربیت ٬ سوق و اداره طالبان را درسازماندهی وظیفوی خویش به عهده گرفت و ازین بابت از اربابان جهانی طالبان پول می گرفت ٬ اجاره داری اول و آخر طالبان بدون شک مربوط به دولت پاکستان بود اما به نحوی فهمیده که باید درباره این نام و عنوان خیلی دقت نمود. و در ثانی باید فکر کرد خانم بوتو مذهبش شیعه بود و تا امروز هم شوهر این بانوی کشته شده توسط فرزندان سنی مذهب خودش که باید گفت افراد و عناصر طالب در مدارس اهل جماعت تولید شده اند و در واقع چنان که به تجربه باید گفت ضد مذهب شیعه می باشد.
با تاسف که از مذهب پدر طالبان یعنی (نصرالله) بابر آگاهی ندارم به هر صورت خیانت کاران اجیر جنگی را تحت نام و عنوان (طالبان کرام) به میدان کشیدن کاریست نهایت عجیب و خلاف واقعیت دین اسلام. طالبان طوریکه میدانیم باید در مدارس خودشان باشند و تدریس نمایند.
اما اینهایکه آمده اند و مسلح اند و سنی و شیعه و مسلمان کشی به را راه انداخته اند چه کسانی اند؟ جای مکث و اندیشه است ولی بخوبی واضح است که برای بدست آوردن پول چه کارهای که دولت پاکستان تا کنون انجام نداده است.
اگر بخواهیم طالب را تعریف کنیم باید اینگونه بگویم که: (یعنی جنگجوی اجیر و مزدور که با سوء استفاده از اسلام ساخته شده است.)
من بخاطر و در صورت ضرورت تاریخ آنرا نیز می توانم بنویسم زمانی وزیر خارجه انگلیس (جک استرا) در پاکستان ضمن سفر رسمی از کاهش تعداد مدارس تولید طالب ب هفده هزار مدرسه تهعد تمویل مالی نمود و در باره بقیه مدارس دستور به بسته شدن آنها داد. آیا اینگونه بودن مدارس طالبانی چه مسله را می رساند لازم می افتد تا در باره فعالیت های استخبارات انگلیس کتاب قطوری نوشت.
در آغاز ظهور طالبان و حرکت آنها به همراهی نصر الله بابر در قطار لاری هایکه از هرات و تورغندی به آسیای میانه می رفتند طالبان با نا بود نمودن حزب اسلامی در قندهار امیر حزب اسلامی یا قاید اعظم (گلبدین حکمتیار) در باره طالبان گفت: (طالبان چوچه های انگلیس اند)
در ارتباط با نوشته هر گا به عقب برویم و سابقه بریتانیا را با پاکستان مد نظر داشته باشیم:
انگلیس با دادن آزادی جهت مبارزات طولانی مردم هند که به امر حزب کنگرس یا کنگره هندوستان تحت قیادت مهاتما گاندی و همرا هان وی چون جواهر لعل نیرو٬ مولانا ابوالکلام آزاد و ذاکر حسین و گوخال توانستند هند را به آزادی برسانند اما برای آینده منافع خود انگلیس ٬ با تاسف قسمتی بزرگ از هند را تجزیه نمود. پاکستان غربی و پاکستان شرقی (بنگله دیش) ابتدا قبل از آزادی هند در برابر حزب کنگرس هند با تمویل مالی و حزب مسلم لیک به وجود آمد.
(محمد علی جناح) یا قاید عظم پاکستان مستقیما وابسته به انگلستان و از جمله تعلیم یافته گان انگلیسی بود مسلم لیگ یا حزب خط اسلام جهت اسلامی ساختن پاکستان به مقصد تجزیه از هند تحت ادعای کشور پاک اسلامی و بدون هندو ها و سکها و دیگر مذاهب به اصطلاح دولت خالص اسلامی در جهان آنروز بلاخره بوجود آمد ماجرای رفتن هندوها به قلمرو هند و آمدن مسلمانها به کشور جدید پاکستان حدود هفتاد سال پیش کشتار و خونریزی وسیع را سبب گردید.
اما این دو کشور مستعمره امپراطوری بریتانیای کبیر به آن استقلال کامل که باید برسند نرسیدن. انگلیس به نوعی وابستگی بالای هند به نامهای دومینسون و کامفولیت به خاطر حفظ منافع حیاتی شان از مستعمره خویش دست بر دار نشدند.
اما وا ضیحا پاکستان را دولتی وابسته یا تحت الحمایه خویش در آوردند و به منظور اصلی شان که جدا کردن آن از هند بود موفق شدند.
امروزه نیز اردو و پولیس و استخبارات وسیاست و اقتصاد و تعلیم و تربیه در پاکستان در اکثر امور زندگی به نوعی به لندن ارتباط دارد. و اینها چیز پوشیده نبوده ونیست و هر کسیکه آگاهی نسبی از پاکستان داشته باشد می داند که نفس پاکستان در بند لندن است. وحتی چند ملیون پاکستانی با کارت مشترک ال منافع جهت کار در بریتانیا و زندگی در آنجا آزادانه رفت و آمد دارند یعنی این که انگلیس ها پاکستان را به حیث مستعمره خودشان ساخته بنا برین گفته می توانیم که (کراچی) پایتخت قبلی و (اسلام آباد) امروزی به معنای لندن است.