ارسالی: محب الله سلام
همزمان با شکل گيري نظريات دیگر، دکترين ديگري بر اساس بينش ژان ژآک روسو، توسط ژاکوبن هاي انقلابي پي ريزي شدکه اگر چه در ظاهر بسيار دموکراتيک جلوه ميکرد، ولي برداشتها از آن به نحوه بود که ميتوانست منجر به نوعي اقتدار بيحد و حصر حکومت گردد. بر اساس اين دکترين سهم حاکميت هريک از افراد بر اساس يک قرار داد اجتماعي به ملت داده ميشود و حکومت که مظهر ملت و تجسم حاکميت کلي است با داشتن قدرت کامل ميتواند عمل کند . لذا مشارکت هر شهروند در صورت بندي اراده عمومي، منجر به تشکيل نهاد هاي فرمانروا ميگرددو در برابر اين اراده عام، اراده هاي افراد بايد سرخم کنند. نظر به اينکه خود شهروندان موجد اين اداره بوده اند، پس ديگري مقاومت در برابر آن بي معني جلوه خواهد کرد.ژان ژاک روسو با نظريه قراردادي ساختمان جامعه، ميخواست بلکه تضاد فرد و جامعه را به نحوي محدود کند.زيرا حکومت را چيزي خارج افراد مردم نمي پنداشت .