سرآغاز آنچه شهر و شهرنشینی خوانده می شود به حدود سه الی چهار هزار سال پس از انقلاب کشاورزی بر می گردد. با وقوع انقلاب کشاورزی بشر یکجانشینی را برای اولین بار تجربه و نخستین سکونتگاهای انسانی شکل گرفت. در ابتدا جمعیت محدود و روستاها کوچک بودند اما به مرور زمان و با افزایش جمعیت و تغییر شیوه تولید روستاهای بزرگی بوجود آمدند که وجوه تمایز آشکاری با سایر روستاها داشتند این سکونتگاهای جدید شهر نامیده شدند اولین شهرهای جهان در حدود شش الی هفت هزار سال پیش بوجود آمدند. اگرچه شهرها از زمان شکل گیری همواره مرکز تجمع قدرت، ثروت، تصمیم گیری سیاسی و مرکز حکومت ها بوده اند. اما تا زمان انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن هجدهم از نظر نسبت جمعیتی رشد چندانی نداشتند و تا این زمان فقط ۳ درصد جمعیت جهان شهرنشین بودند و بقیه جمعیت بصورت روستایی و عشایری زندگی می کردند. انقلاب صنعتی دگرگونی عظیمی در شیوه زیست انسانها بوجود آورد و امکانات فراوانی را برای افزایش جمعیت فراهم کرد به گونه ای که جمعیت جهان از ۷۰۰ میلیون در سال ۱۷۵۰میلادی به ۳ میلیارد نفر در سال ۱۹۶۰میلادی رسید. جمعیت جهان از زمان انقلاب صنعتی تاکنون همواره با نرخ رشد بالایی در حال افزایش است و امروزه به بیش از ۷ میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر رسیده است. از انقلاب صنعتی همزمان با افزایش جمعیت نسبت جمعیت شهری جهان روند افزایشی داشت تا اینکه در تاریخ ۲۳ ماه می سال ۲۰۰۷ میلادی برای اولین بار نسبت جمعیت شهری جهان پیشی گرفت و در حال حاضر نیز روند رو به رشد خود را ادامه می دهد. و شهرنشینی به شکل غالب سکونت اکثر نقاط کره زمین درآمده است. مطالعه روند شهرنشینی جهان گویای برگشت ناپذیر بودن این فرایند و از میان رفتن تدریجی سایر اشکال زیستی است. بر این اساس، بساری از صاحب نظران بر این باورند که سرنوشت بشر امروز و آینده، در شهرها رقم می خورد و نقش شهرها در نظام جهانی تغییر کرده است.

در جهان امروز از طرفی جهان شهری می شود و از طرفی شهرها نقش و عملکرد جهانی پیدا کرده اند. در فرایند جهانی شدن، شهرها به مرور جایگاه تعیین کننده تری در مناسبات بین المللی پیدا نمودند. در این فرایند، شهرهای جهانی پدیدار شدند و نقش مهمی در جهانی شدن معاصر ایفا می نمایند. جهانشرها به موتورخانه اقتصادی، لجستیکی و سیاسی جهان تبدیل شده اند. ساسن معتقد است نبض اقتصاد جهانی در شهرهای جهانی می تپد چرا که شهرهای جهانی تکیه گاه های مکانی تعاملات اقتصادی در سطح جهانی می باشند. شهرهای جهانی به مثابه مراکز فرماندهی جهانی روز به روز برنقش و اهمیت سیاسی و اقتصادی آنها افزوده می شود. و نقش محوری در گره گاهای، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و قدرت جهانی دارند. قدت تزلزل ناپذیر جهانی شدن اقتصادی، باعث سازماندهی مجدد تمام سطح سیاره زمین می شود بدین معنی که اغلب کشور ها و شهر های مختلف در اکناف جهان در تعقیب موقعیت بهتر در بازار پر ازدحام جهانی به نوعی برنامه باز سازی تن در می دهند باز سازی که زمینه را برای رقابت هر چه بیشتر آماده می سازد. هایدر در دهه ۱۹۹۰ رقابت شدید بین شهر ها را جنگ های مکانی نامید. در فضای بشدت رقابتی جهان امروز، رقابت عنصری اساسی در رشد و پویایی یا زوال و نابودی شهر ها و شهرها دائماً در حال رقابت برای کسب جایگاه برتر در سلسله مراتب شهرهای جهانی هستند.

دیوید هاروی معتقد است نقش شهرها در زهکشی مازاد تولید حوزه نفوذ خود به تدریج آنها را به کانون انباشت سرمایه های مالی و اقتصادی تبدیل کرده از این منظر علاوه بر اینکه به طور سنتی شهر نقطه تلاقی قدرت و ثروت به شمار رفته است، مکانی برای شکل گیری بنیادهای نظام سرمایه داری جهانی نیز بوده است. از این رو شهر به مؤلفه های مهم در ژئوپلیتیک سرمایه تبدیل گردیده و شهرها به عنوان واحدهای ژئوپلیتیک بازتاب کننده خطوط اصلی قدرت و نفوذ اقتصادی هستند.

ساسن ظهور شهرهای جهانی و اهمیت یابی اقتصادی آن ها در سه دهه اخیر را ناشی از ظهور سرمایه های سیال شرکت های چند ملیتی و سازماندهی تولیدات آن ها در مقیاس جهانی به مدد پیشرفت های فناوری اطلاعات عنوان کرده است. او یک روند معطوف به سازمان اقتصادی یکپارچه ولی پراکنده جهانی را شناسایی می کند که پیامد آن نقش استراتژیک نوین برای مادرشهرها به عنوان سمت های فعلی فرماندهی بسیار متمرکز اقتصاد جهانی بوده است. جان فریدمن از این شهرها به عنوان نقاط کانونی اقتصاد جهانی تعریف می کند نیگل تریفت شهرهای جهانی را مرکز جوامع متشخص جهانی تولید دانش می داند.