ارسالی آسیه
برخي از افراد بدون اينكه علتي ظاهري يافت شود از دردهاي مزمن شكايت مي كنند. به رغم اينكه پزشك معاينات جسمي و آزمون هاي مكرري انجام مي دهد، هيچ علت يا عارضه جسمي قابل تشخيص براي درد بيمار نمي يابد. اين وضع به آن معنا نيست كه درد وجود ندارد. درد ماهيتاً يك احساس ذهني است. درد يك حس عيني يا ملموس نيست. هيچ تست آزمايشگاهي يا عكس راديوگرافي نمي تواند درد را نشان دهد.
درد يك فرد ممكن است مربوط به عواملي باشد كه تشخيص آنها به آساني ممكن نباشد. همچنين ممكن است شيوه معمول پردازش پيام هاي درد در مغز يا نخاع در يك فرد دچار اختلال شده باشد، مانند دردي كه فردي كه دست يا پايش قطع شده در محل عضوي كه ديگر وجود ندارد حس مي كند. حتي آسيب هاي نامحسوس به اعصاب ممكن است درد شديدي به وجود آورد.
سندروم هاي بحث برانگيز
دانشمندان پس از سالها پژوهش هنوز نتوانسته اند علت جسمي دقيق گروهي از بيماري هاي دردآور را تعيين كنند، از جمله اين سندروم هاي دردمزمن مي توان به اينها اشاره كرد:
*فيبروميالژي(دردهاي مبهم در تمام بدن، كه در نقاط حساس خاصي شدت بيشتري دارد)
*سندروم خستگي مزمن(خستگي و دردهاي مبهم در همه بدن)
*سندروم روده تحريك پذير(درد شكمي، يبوست يا اسهال)
*سيستيت انترستيل(درد مثانه)
*وولودينيا(درد در دستگاه تناسلي خارجي زنان)
در برخي از افراد ممكن است دو يا چند مورد از سندروم هاي فوق همراه هم ديده شود. براي همين است كه پژوهشگران معتقدند ممكن است علت مشتركي براي برخي از اين اختلالات وجود داشته باشد؛ اختلالاتي كه عمدتاً در زنان رخ مي دهند.
نظريه ها در مورد علل احتمالي
سندروم خستگي مزمن و درد مثانه(سيستيت انترستيل) ممكن است مربوط به اختلالات دستگاه ايمني يا آلرژي ها باشند. يك احتمال ديگر وجود عفونت يا نوعي ضربه است كه آغاز كننده اين بيماري ها بوده است.بسياري از افرادي كه از درد مزمن رنج مي برند حساسيت بيش از حدي به درد دارند. پژوهشگران هنوز در حال تلاش براي تعيين علت اين حساسيت هستند، اما عاملي كه در بيماران مبتلا به فيبروميالژي ديده مي شود وجود سابقه حوادث تنش زا در دوران كودكي است، ممكن است اين حوادث باعث حساس شدن سازوكارهاي پردازش كننده درد در مغز شده باشند.
برخي اوقات، درد يك شخص قابل انتساب به رفتارهايي است كه او در دوران كودكي آموخته است.
شايد والدين فرد تنها هنگامي كه او مريض بوده به او توجه نشان مي داده اند. حتي امروزه نيز دوستان و بستگان فردي كه دچار بيماري يا درد باشد توجه بيشتري به او نشان مي دهند. بسياري افراد ممكن است حتي بدون اينكه آگاه باشند براي جلب توجه در بيان درد خود اغراق كنند.
تأثير ذهن بر بدن
ذهن و بدن شما بر هم تأثير مي گذارند. بسياري از ما هنگامي كه با اضطراب در اتاق انتظار دندانپزشكي نشسته ايم احساس دل آشوبه را تجربه كرده ايم يا اينكه پس از ترك محيط پراسترس كاري سردرد شما به طور معجزه آسايي ناپديد مي شود.
برطرف شدن سردرد شما به اين ترتيب به معناي آن نيست كه سردرد شما خيالي بوده است. بسياري از افراد مبتلا به درد مزمن به خصوص هنگامي كه علت جسمي يافت نمي شود دچار اين نگراني مي شوند كه ديگران فكر كنند درد آنها ناشي از اختلال رواني است.دكتر ديويد مارتين متخصص بيهوشي و پزشكي درد در كلينيك مايو در روچستر مي گويد: به يك معنا درد هميشه احساس ذهني و مربوط به تجربه شخصي است.وجود آن را نمي توان تشريح يا ثابت كرد.درد شامل پاسخي حسي و نيز عاطفي است كه منحصر به فرد است.
داروهاي مفيد
پزشك شما ممكن است براي برطرف شدن دردهاي مزمني كه در بالا ذكر شد، براي شما داروي ضدافسردگي تجويز كند، اما علت تجويز اين داروها آن نيست كه شما افسرده ايد. داروهاي ضدافسردگي سه حلقه اي مانند آمي تريپ تيلين، نورتريپ تيلين و… فرآيندهاي شيميايي را در مغز و نخاع شما تشديد مي كنند كه به طور معمول باعث مهار درد مي شوند. همچنين اين داروها الگوي خواب فرد را بهبود مي بخشند كه به خصوص به افراد مبتلا به سندروم خستگي مزمن يا فيبروميالژي كمك مي كند.
در برخي موارد درد ناشي از آسيبي است كه به اعصاب وارد آمده است. داروي گابانيتين(ياNeurontin)، يك داروي ضد تشنج، اغلب در تسكين دادن درد ناشي از اعصاب صدمه ديده در جريان ديابت يا زونا به خوبي مؤثر است.
كاهش استرس براي كاهش درد
استرس مي تواند درد مزمن را تشديد كند. برنامه هاي توانبخشي درد، معمولاً كه در برخي بيمارستان ها وجود دارد، به شما كمك مي كند استرس را در زندگيتان كاهش دهيد و در واكنش به استرس غيرقابل اجتناب آرامشتان را حفظ كنيد.
اگر درد مزمن شما به درمان هاي متعارف پاسخ ندهد، كاستن از واكنش استرس و افزايش دادن فعاليت ها ممكن است بهترين چيزي باشد كه شما مي توانيد براي كنترل كردن موقعيت و بازيابي زندگيتان انجام دهيد.