رهبری

ارسالی نصیبه

بعضي از صاحبنظران مديريت رمز موفقيت مدير را در توان هدايت نيروي انساني تحت سرپرستي وي مي دانند و از اين رو مديريت را کار با ديگران و از طريق آنان درجهت کسب اهداف سازمان دانسته اند. از سوي ديگر، شيوه رهبري و مديريت در بستر هر تمدني چهره‌اي از ساخت فرهنگي آن تمدن محسوب مي‌گردد و اين ساخت يک مجموعه متشکل از چهرهاي از ساخت فرهنگي آن تمدن محسوب مي‌گردد و اين ساخت يک مجموعه متشکل از ارزشهاي مذهبي، فلسفي، هنري، سياسي و … است که در شکل رفتار فردي مدير و بافت اجتماعي سازمان جلوه گر مي‌شود و با توجه به اينکه ظهور مديريت در شکل مدون علمي در غرب مطرح گشته است، اين ساخت حضور خود را در ارائه الگوهاي مديري غربي نمودار ساخته است. از اين رو نمي توان کاربرد تمامي آنها در جوامع مختلف مجاز دانست اگر چه به کارگيري الگوهاي مناسب آن مي‌تواند موثر باشد.

رهبري چيست؟
چهارمين وظيفه اساسي مدير هدايت و سرپرستي نيروي انساني سازمان است.
در رشته علمي رفتار سازماني واژه رهبري از جمله واژگاني است که درباره تعريف آن توافق نظر چندان زيادي وجود ندارد. به گفته يک کارشناس: «تعريفهايي که از رهبري شده است از نظر تعداد، معادل يا برابر تعداد کساني است که در صدد ارائه تعريفي از آن بر آمده اند.
اگرچه تقريباً همگان بر اين امر اتفاق نظر دارند که رهبري مستلزم اعمال نفوذ است.

تعريف رهبري:
متفکران علوم انساني، مفهوم رهبري را از ابعاد مختلفي مورد بحث قرار مي‌دهند؛ گروهي رهبري را بخشي از وظايف مديريت مي دانند و گروهي ديگر براي رهبري مفهوم وسيعتري نسبت به ميدريت قائلند و آن را «توانايي ترغيب ديگران به کوشش مشتاقانه جهت هدفهاي معين، مي دانند» و برخي نيز به «تحت تاثير قرار دادن ديگران جهت کسب هدف مشترک، رهبري مي گويند.

تفاوت مديريت و رهبري
اگر رهبري، نفوذ در ديگران جهت کسب هدف باشد، مديريت، نفوذ در ديگران جهت کسب اهداف سازماني است. در رهبري اهداف مي‌توانند گوناگون باشند ولي در مديريت، اهداف سازماني اولويت دارد. اگر فردي در رده عملياتي بر تصميم مدير عالي سازمان اثر بگذارد، در آن صورت آن فرد، در اين مورد رهبر است و مدير عالي پيرو؛ به ديگر سخن در رهبري سلسله مراتب مطرح نيست و رهبر مي‌تواند عضو سازمان نباشد.
نکته مهمي که بايد ذکر گردد اين است که در اين تعريف نوع سازمان اهميت ندارد، بلکه در هر وضعيتي که در‌آن سعي به تحت تاثير قرار دادن رفتار فرد يا گروهي بشود، رهبر صورت گرفته است.

خصوصيات و صفات ويژه رهبري
برخي از صفات و خصوصيات مورد نظر رهبر که اين ميزان در مورد رهبران گروه هاي مختلف نوسان دارد عبارتند از:
1- هوش- معمولاً رهبران از پيروان خود باهوشترند. کار رهبري با تجزيه و تحليل مشکلات و مسائل پيچيده سر و کار دارد؛ به همين دليل رهبران بايد افرادي باهوش باشند.
2- بيان رسا و بانفوذ- بهره مندي رهبر از «بيان رسا و با نفوذ» بسيار حائز اهميت است؛ زيرا با بيان رسا و با نفوذ بهتر مي‌توان ديگران را ترغيب به اطاعت کرد.
3- بلوغ فکري و وسعت نظر- بلوغ فکري و بلند نظري رهبر بايد در حدي باشد که از ناکاميها نااميد نشود و از موفقيتها مغرور نگردد؛ رهبر بايد از صبر و قدرت تحمل زيادي برخوردار باشد و احساس دشمني و عداوت با ديگران را در تصميم گيري هاي خود دخالت ندهد.
4- انگيزه موفقيت طلبي- رهبران بايد از انگيزه دروني زيادي براي نيل به موفقيت برخوردار باشد؛ به گونه اي که پس از نيل به يک هدف، تحقق اهداف بالاتر و مهمتري را مد نظر قرار دهد.

 

درباره nasiba

اینرا هم چک کنید

کاش نقاش بودم من

نوشته: مریم دلارام کاش شاعر نبودم، تا بگویم من برایت درد ها را کاش نقاش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *