ارسالی نوریه
نوجوانی دوره کوتاهی است که میان کودکی و بزرگسالی واقع میشود. در این دوره پسران و دختران هرچه بیشتر به سوی مردم ، رویدادها و پدیدههای جهان بیرون گرایش پیدا میکنند. فعالیتها بیشتر در کانون گروه همتایان متمرکز میشوند. نوجوانی را باید دوره نوسانها ، خیزشها ، فعالیتها و رفتارهای هیجانانگیز به شمار آورد. بازی و فعالیتهای بدنی و ورزشی برای نوجوانان دارای اهمیت فراوانی هستند و نسبت به خویشتن آزمایی ، خود ارزیابی ، آرمان گرایی ، کنجکاوی ، ادراک واقعیتها و روابط علت و معلول علاقه زیاد نشان میدهند.
مقدمه
در مرحله اول نوجوانی رشد مغز و دستگاه عصبی به میزان رشد بزرگسالان نزدیک میشود. اما نوجوانان به سبب کمبود تجربههای لازم هنوز نمیدانند به حل مسایل بزرگسالان توفیق یابند و همانند آنان پاسخ دهند. پسران به علوم طبیعی و روابط انسانی علاقه بیشتری نشان میدهند، در ارزشهای گذشته خود تجدید نظر میکنند و به عدالت و رفتار منصفانه اهمیت میدهند. اگر از همتایان(Peers) یا بزرگسالان کار خلاف و عمل ناصواب ببینند در برابر آنها سخت ایستادگی میکنند. وجدان آنها به کمال رشد خود میرسد، در ضمن از کارهای نادرست احساس تقصیر و خطا میکنند و کسانی را که به اصول انسانی و اخلاقی رفتار نمیکنند به شدت مورد انتقاد قرار میدهند.
علائم رشد عقلی نوجوانان
دو تن از روانشناسان ویژگیهای روانی و عقلی این مرحله را بر پایه سه روند مشخص کردهاند:
توجه بیشتر به فعالیتها.
استعداد شگرف در درک روابط علت و معلول.
علاقه به موفقیتهای سریع درسی و تحصیلی.
آیا شخصیت در این دوران شکل میگیرد؟
نوجوانان نسبت به رویدادهای جهان ، مسایل اقتصادی و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی نیز علاقه نشان میدهند. به این جهت برای کسب اینگونه اطلاعات و اکتشافهای فکری و معنوی به رسانههای همگانی روی میآورند. در این زمان است که میتوانند از شیوههای علمی برای حل مسایل پیچیده بهرهگیری کنند. در ضمن مهارتهای دستی و عملی پیشین آنها کاملتر و ظریفتر میشوند.
نوجوانان همزمان با رشد و دگرگونیهای بدنی به تلطیف و تکمیل ذوق و مهارتهای عقل ، ادراک ، نگرش و رغبتهای خود نیز میپردازند. البته این رغبتها و انگیزهها بنا به تغییرهای بدنی ، احساسهای نیرومند ، واکنشهای عاطفی و توقعاتی که در رسیدن به دوره بزرگسالی از آنان انتظار میرود، دگرگون میشوند.
از نوجوانی به بزرگسالی
ژان پیاژه ، روانشناس نامور سوئیسی، ۱۲ تا ۱۵ سالگی را مرحله عملیات صوری نامیده است. بنا به پژوهشهای وی نوجوان در این مرحله میتواند به منطق نمادی ، فکر مجرد و پیچیده بزرگسالان پی ببرد و از چگونگی تحلیل اصولی ، اکتشاف علمی و مفاهیم و مسایل ذهنی آگاهی یابد، وانگهی به درک پدیده تغییر و تبدیل ، ترکیب و نظم مجدد اشیاء که اکثر کودکان ۱۰ ساله از ادراک آنها ناتوانند توفیق یابد. برای دوستی و یگانگی ارزش قایل است و میکوشد از انگیزه واقعی دیگران سر در بیاورد. همچنین برخلاف کودکان میفهمد که رویدادها را میتوان به راههای گوناگون تعبیر و تفسیر کرد.
اگر نوجوان بتواند وجود موضوعی را در ذهن خود تصور کند، در این صورت میتواند به استدلال منطقی بپردازد و نتیجهگیری کند. به عنوان مثال پیاژه قضیه زیر را برای کودکانی که دارای گروههای سنی مختلف بودند مطرح نمود.
«خیلی خوشبختم که پیاز نمیخورم، زیرا اگر به پیاز علاقه داشتم مجبور بودم همیشه پیاز بخورم و من از چیزهای نامطلوب بیزارم.»
کسی که درست فکر میکند به دو دلیل آن را صحیح نمیداند: یا میگوید پیاز بدمزه و ناگوار نیست، یا بیزاری از پیاز هم معقول نیست. البته شاید یک نوجوان ۱۳ ، ۱۴ ساله نتواند بدینگونه استدلال کند، اما تناقض را در عبارت بالا درک میکند، یعنی میفهمد که تناقضی میان علاقه به پیاز و نامطلوب بودن وجود دارد. پس استنتاج ما از این فرض آن است که پیاز مورد علاقه نمیتواند ناگوار باشد.
نحوه رشد هوش نوجوانان
درباره هوش باید توجه داشت که در این مرحله برخلاف دورههای کودکی از سرعت رشد هوش کاسته میشود و هوش اکثر نوجوانان در ۱۴ و ۱۵ سالگی به کمال رشد خود میرسد و از آن پس به حال ایستائی درمیآید. رشد هوش کودکان پیشرفته ممکن است تا ۱۸ سالگی ادامه یابد. البته محیط برخوردار در پیشرفت هوش نوجوانان تا حدودی موثر است، به ویژه در نوجوانان با استعداد تاثیر بیشتری دارد. بنا به پژوهشهای روانشناسان هوش دختران در این مرحله کمی بیش از پسران است، ولی از ۱۵ سالگی به بعد برابری هوشی برقرار میشود.
بطور کلی پسران در مسایل علمی ، فعالیتهای مکانیکی ، استدلال و روابط فضایی بر دختران برتری دارند. دختران نیز در مهارتهای کلامی ، سخن گویی و منشیگری از پسران پیشرفتهترند.
گروهی از روانشناسان معتقدند که تفاوتهای فردی میان خود دختران بیش از تفاوت میان پسران و دختران است.