ارسالی: مروه
بازیکردن با توپ و گرفتن آن در هوا کار سادهای است. کودکان به همراه بزرگترهایشان به سادگی قادر به انجام این کار هستند. با چشمانتان توپ را در هوا دنبال کنید. اگر فکرتان را زیادی به چیزهای دیگر مشغول نکنید، قطعا دست شما توپ را در هوا خواهد گرفت. بدیهی است که این رویداد در ظاهر واقعا ساده بهنظر میرسد. در واقع بازی کردن با توپ بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ظاهر آن پیداست. قبل از رسیدن توپ، دست شما حرکت کرده و اندکی پیچ میخورد، عضلاتتان سفت و محکم میشوند. بنابر این دست شما در اثر ضربه به توپ آسیبی ندیده و نیروی حاصل از توپ، صدمهای به آن وارد نمیکند. تنظیم وقت و سرعت و همچنین زمانگیری در این حین، کاملا شگفت انگیز است. عضلات دقیقا در زمانی که ۰.۱ ثانیه به برخورد توپ با دست شما مانده فشرده و محکم میشوند. مغز هر چه زودتر تدارکات لازم برای بازی با توپ را در نظر میگیرد. حرکت دستها، تنها به این دلیل است که مغز به آنها فرمان میدهد و زمان لازم برای به انجام رسیدن این کار ۰.۲ ثانیه است. انجام این فرایند سختتر از آن چیزی است که بهنظر میرسد. دلیل آن هم ناشی از گرانش و همچنین سرعت متغیر توپ است که همواره تغییر میکند. مغز چگونه از عهده انجام این کار بر میآید ؟ براساس پژوهشهای یک متخصص علوم اعصاب به نام جو مک اینتایر از کالج فرانسه، مغز بسیار دقیق بوده و سریع عمل میکند، زیرا نوعی کشش گرانشی داخلی را شامل میشود. طبق نظر وی، مغز در حالت عادی و بهطور طبیعی، قادر به پیشگویی کردن، انتظار داشتن، محاسبه و در نهایت پاسخ مناسب به کشش گرانشی سریع و تند است .نتیجهگیری اخیر وی که در مجلات معتبر علمی نیز انتشار یافته، حاکی از آن است که آزمایش بازی با توپ در فضا، قادر به تشریح بهتر رفتار مغز در این باره است. فضانوردان سفینه فضایی کلمبیا بر این باورند که توپ از قانونی فنر مانند پیروی میکند. توپ با سرعت ثابت در فضا حرکت میکند و بر خلاف حرکت آن بر زمین که تابع قانون شتاب است، سرعت میگیرد. در هنگام بازی کردن با توپ و آزمایشهای فضانوردان، دوربینهای مادون قرمز، مرتبا و پیوسته مسیرهای حرکت دستها و بازوان آنها را زیر نظر داشتند. مک اینتایر و هم کالجیهایش، این آزمایش غیرمعمول را در مرکز علمی بینالمللی فرانسه CNRS و انستیتو علمی سانتالوسیای رم طراحی کردهاند. این آزمایش تنها ۱۷ روز در سال ۱۹۹۸ در فضا به طول انجامید و یکی از ۲۶ آزمایش «آزمایش زندگی » در آزمایشگاه علوم اعصاب بود. او اظهار داشت: همگی فضانوردان، اغلب قادر به بازی با توپ بودند، ولی اندکی تنظیمات زمانی آنها مختل شده بود. آنها زمانی عکسالعمل برای گرفتن توپ نشان میدادند که انتظار داشتند توپ از سرعت واقعی خود، سریعتر حرکت کند. به عبارت دیگر، مانند کشش و گرانشی عادی که در زمین است، رفتار میکردند. انتظارات مسافران فضایی از گرانش، سبب ایجاد یک ایستادگی شگفتآور بود. آنها حدود ۱۵ روز درخصوص همین انتظارها و پیشبینیهای نادرست آزمایشهایی انجام دادند. مک اینتایر گفت: گرچه ما قادر به دیدن نشانههایی از سازگاری و تطبیق هستیم ولی پرسش این است که اگر شما انتظار گرانش را داشته باشید، پس چرا چنین چیزی روی میدهد؟ فضانوردان در مدار حرکت زمین به وضوح به یک نوع نیروی شتاب برخورد کردند.برای مثال خود مسافران فضایی شناور بودند و از راههای گوناگون در تلاش بودند تا وزن خود را تغییر دهند و سازگار کنند. چنین حرکتی که با حرکات ناموزون همراه بود بهتدریج پس از ۳-۲روز ناپدید شد. اکنون پس از ۱۵ روز، مسافران فضایی پژوهنده در فعالیت مغز، پیشگوییهای خود را ادامه داده و این طور اظهار عقیده میکنند که حرکت توپ دارای شتاب است و این در حالی است که بر خلاف مدارک و شواهد است. چنین موضوع جدی سبب میشود که یک نیروی پشتیبانیکننده قوی در مغز آن را حمایت کند و نتیجه حاصل از آن، این باشد که مغز یک مدلی از کشش گرانشی را در خود ایجاد میکند؛ همانند رایانه که موجب تسریع عملیات ریاضی در ذهن انسان میشود. معادلههای نیوتون در رابطه با مغز انسان و گرانش طبیعی، اهدافی را در آزمایشهای گذشته نشان میدهند. مک اینتایر افزود: گواهی دیگر نیز موجود است اگر شما کودک سالمی را روی میزی شیشهای قرار دهید که بتواند کف اتاق را ببیند او قطعا خواهد ترسید و هراسان میشود؛ درصورتی که میدانیم او هرگز نخواهد افتاد ولی او منتظر سقوط است. این در حالی است که این کودک هیچ تجربه قبلی از افتادن و سقوط کردن ندارد.وی ادامه داد: دیگر درک و نتیجهگیری از موضوع کار سختی نیست و به زمان زیادی نیز احتیاج ندارد. ظاهرا یک نیروی قوی است که آثار دستوراتش سبب میشود که فرد در انتظار نوعی شتاب سقوط و افتادن باشد. سرانجام برای رسیدن به شتاب منظور با توجه به دانستهها و کشفیات در پانزدهمین روز در سفینه فضایی بهتدریج اوضاع کار مسافران فضایی برای بازی با توپ بهتر و بهتر شد. خیلی زود جنبش بازوها کمتر شد و باقی ماند ولی دامنه آنها کوچکتر شد. در همین زمان قبل از رسیدن توپ به فضانوردان آنان جنبش بازوهایشان را مقداری بیشتر کردند.زمانی که همین مسافران فضایی این آزمایشها را در سطح زمین دوباره انجام دادند مک اینتایر گفت: بسیار عجیب بهنظر میرسد که چرا توپ این قدر سریع میافتد. بر سطح زمین اگر شما دیرتر واکنش نشان دهید، توپ را از دست خواهید داد. وی اضافه کرد: شاید این نیرو سبب میشود که شما سریعتر بتوانید بیاموزید. ممکن است فضانوردان خود را با بیوزنی سازگار کرده باشند و پس از آن به حالت مناسبتری رسیده باشند. بهدرستی واضح است که مغز آدمی قادر به آموختن و همچنین نگاه داشتن چندین نوع شتاب است. در موقعیت دیگری ممکن است که مغز انسان به سادگی انتخاب کند که کدام نوع از شتاب را به کار ببرد. اینها تمامی حقایقی هستند که مک اینتایر و همکالجیهایش به آنها رسیدند و به آن باور دارند. شاید آزمایشهای گروه مک اینتایر به حالت یک شوخی و بازی باشد ولی خطری وجود داشت که بین کار آنان و بازی تفاوت قائل میشد. پژوهشگران امیدوارند که به این درک برسند که چگونه میتوان جنبشها و حرکتهای نامعمول اشیا در فضا را تغییر داد و تعدیل کرد و به این شکل سبب بهبود ایمنی ماموریتهای فضایی آینده شد. همچنین این موضوع فوایدی بر ما که روی زمین هستیم نیز دارد. مک اینتایر اضافه کرد: چنین آزمایشهایی پیشنهادهایی برای یک روش بینظیر در جستوجوی سیستم عصبی بدن انسان بههمراه دارد. برخی از رفتارهای اعصاب مغزی سبب زیانهای تنظیم وقت در فضانوردان با تجربه میشود.حلکردن مشکل این نوع رفتارها از سیستم عصبی ساده نیست و با مشکلاتی همراه است. درواقع و به راستی سیستم عصبی انسانها یک معمای باقیمانده از تعداد بسیاری از رابطهها و نسبتهاست. آزمایشهای مختلفی همچون این آزمایش نشان میدهند که کوچکترین و نامحسوسترین رفتارهای سیستم عصبی مغز و قسمتهای دیگر بدن ممکن است در فضا خود را نشان دهند.