چیستی اشغال افغانستان توسط قشون سرخ

ارسالی: حسین انوش

درست 35 سال پیش از امروز یعنی به تاریخ ششم جدی 1358 برابر با بیست و هفتم ماه دسامبر سال ۱۹۷۹ میلادی ارتش سرخ شوروی به دستور لئونيد برژنف، رهبر و دبير کل حزب کمونيست اتحاد جماهير شوروی وارد افغانستان شدند و افغانستان را رسما به اشغال خود در آوردند. اشغالی که به هدف گسترش نظام کمونیستی، رسیدن به آب های گرم که از زمان پتر کبیر روسها آرزوی آن را داشتند و مبارزه با امپریالیزم جهان پنداشته می شود.

حضور نظامی شوروی محکومیت جامعه جهانی به ویژه سازمان ملل متحد، کنفرانس کشورهای اسلامی و کشور های غربی را به همراه داشت و ایالات متحده امریکا در صدد محکومیت اشغال افغانستان توسط قشون سرخ توسط قطعنامه ای شورای امنیت برآمد، اما تمام تلاش ها بی فایده بود، زیرا اتحاد جماهیر شوروی عضویت شورای امنیت را داشت و راه را بر تصویب هر گونه قطعنامه علیه خود می بست، مگر از سوی دیگر اندیشه های عمومي جهان در آن هنگام به دليل تعطيلات جشن کريسمس و سال نو میلادی چندان به اين اشغال واکنش نشان نداند.

از سوی دیگر بیشتر مردم افغانستان دست به قیام و ایستاده گی در برابر ارتش سرخ  و نظام کمونیستی زدند. در ضمن کشورهای همسایه، کشور های اسلامی، کشور های غربی به ویژه ایالات متحده امریکا به مجاهدین افغانستان کمک می نمودند. مردم افغانستان با رشادت فوق العاده ای در برابر ارتش سرخ  و دولت مورد پشتیبانی شوروی ایستادگی کردند. جنگی که در نتیجه ی آن بیشتر از دوملیون کشته و زخمی و حدود پنج ملیون شهروندان افغانستان به کشور های همسایه و دور پناهنده شدند. تمامی زیرساخت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور از هم پاشید و از سوی دیگر ارتش سرخ شوروی نیز تلفات سنگینی را متقبل شد، که تعدادی حدود 14000 از سربازانش کشته و چهل ملیارد دالر هزینه ی جنگی به همراه داشت.

تا اینکه سرانجام شوروی در روز 15 اپریل سال 1988 براساس توافق هاي ژنیو که ميان شوروي، امريکا، افغانستان و پاکستان امضا شد، اشغال افغانستان توسط شوروي خاتمه یافت.

و در تاریخ بیست وششم دلو 1367 هجری خورشیدی، شوروی پس از یک دهه اشغال و جنگ سربازانش را از افغانستان بیرون و دولت کمونیستی داکتر نجیب الله که در سی ام  سپتامبر ۱۹۸۷ که در نتیجه کناره گیری کارمل به قدرت رسیده بود، نیز مدت زیادی پس از خروج ارتش سرخ شوروی تاب نیاورد و در ۱۶ اپریل۱۹۹۲ میلادی کابل به دست مجاهدین سقوط کرد، مگر دولت مجاهدین از نظمی برخوردار نبودند و از آن جایی که هر گروه مجاهدین از یک کشور خارجی پشتیبانی می شد، زمینه ی یک جنگ داخلی را آماده ساخت و ایالات متحده امریکا که دیگر به هدفش که همانا شکست کمونیزم بود رسیده بود، افغانستان را تنها ماند، تا اینکه جنگ های داخلی در افغانستان بین مجاهدین آغاز و سرآغاز مداخله پاکستان در امور داخلی افغانستان شد، و گروه طالبان با پشتیبانی کشور های عربی، امریکا و پاکستان، سر انجام در سال 1996 میلادی کابل را به تصرف خود در آوردند.

ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش به تاریخ هفتم اکتبر سال 2001 میلادی پس از آماج قرار گرفتن مرکز های تجارت جهانی نیویارک در یازدهم سپتامبر به زودی وارد نبرد، در راستای سرکوب گروه القاعده و از بین بردن هراس افگنان وارد افغانستان شد ولی این نبرد، گمانه زنی های را نسبت به سیاست سلطه بر منطقه راهبردی آسیای میانه و قفقاز ازسوی ایالات متحده امریکا را نیز به همراه دارد.

تهاجم که بیش از یکصد هزار سرباز امریکایی را به افغانستان کشاند و این جنگ به طولانی ترین نبرد تاریخ ایالات متحده امریکا مبدل شد و این نبرد تا هنوز ملیارد ها دالر برای ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش هزینه برداشته است.

حالا می پردازیم به شباهت هاو افتراق حضور امریکا و اشغال افغانستان دژتوسط قشون سرخ:

1:  با آنکه از جهت چیستی اشغال افغانستان توسط شوروی و حضور امریکا در افغانستان می توان تفاوت را دید، یعنی شوروی با زور و بدون مشورت سازمان ملل متحد سربازانش را وارد افغانستان ساخت، ولی ایالات متحده امریکا بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل وارد افغانستان کرد، ولی در ماهیت، در عملکرد این دو قوا نمی توان تفاوت زیادی را مشاهده کرد.

2: از جهت دیگر حکومت استبدادی نظام های کمونیستی در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی همسان با  حکومت کنونی افغانستان مطابق به گزارش نشریه اکونومسیت که در شمار مستبد ترین کشور های جهان قرار گرفته می باشد.

3: با آنکه تلفات غیر نظامیان در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی و حضور امریکا نمیتوان همسان دانست، مگر جست وجو های خود سر و تلفات غیر نظامیان و حملات بدون هماهنگی نیرو های خارجی در افغانستان و دخیل نکردن حکومت افغانستان در مسایل مهم کشور مانند گفت و گوهای صلح با طالبان گونه های از حضور قانونی با ماهیت غیر قانونی امریکا در افغانستان است.

یعنی در نهایت چنانچه در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی همه چیز از شوروی اداره می شد، امروز نیز حرف نخست و آخر را در همه موارد ایالات متحده امریکا می زند.

نتیجتا: وضعیت امروز حکومت افغانستان  شباهت های زیادی با آخرین رژیم  تحت پشتیبانی شوروی یعنی حکومت داکتر نجیب الله دارد، که می توان از زمان رژیم داکتر نجیب الله به روند بنام مش مصالحه ملی، ایجاد نیرو های ملیشه، گسترش نفوذ مخالفین حکومت در دهات نام برد و در حکومت کنونی نیز از روند گفت و گوهای صلح با طالبان و ایجاد پولیس محلی که ماهیت عملکرد ملیشه یی را دارد و نفوذ امروز طالبان در افغانستان را نام گرفت. با وجودی که ایالات متحده امریکا درپی تقویت نیروهای بومی افغانستان و تامین ثبات در این کشور است ولی پیروزی های چندان نداشته است.

کاهش مجبوبیت جنگ افغانستان نزد اندیشه های عمومی در غرب و نا امنی های موجود، کشت مواد مخدر، فساد اداری نشاندهنده چالش موجود حکومت کابل دارد و از لحاظ اقتصادی هم افغانستان چهل درصد بودجه ی عادی و صد در صد بودجه توسعه یی اش را از کمک های خارجی به دست می آورد که این خود نشان از شکننده گی حکومتداری در افغانستان است.

پس  در نهایت ترس از تکرار تاریخ وجود دارد، که به احتمال زیاد، دیگر ایالات متحده امریکا توانایی حضور در افغانستان را ندارد و در پی خروج از افغانستان مانند عراق است، به نظر می رسد عراق امروز به طرف جنگ فرقه ی به پیش می رود پس نگرانی وجود دارد که  خروج سربازان امریکایی مانند شوروی و تنها گذاشتن حکومت تحت حمایت شوروی (داکتر نجیب الله) و سقوط حکومت افغانستان مانند حکومت داکتر نجیب الله یک بار دیگر افغانستان را به سرنوشت مجهولی دچار خواهد نمود. پس باید محتاط بود تا خروج نیروهای خارجی از کشور، یکبار دیگر به سرنوشت پس از خروج ارتش سرخ مواجه افغانستان مواجه نشود.

درباره Anosh

اینرا هم چک کنید

بیشتر از 30 زن در شهر کابل مهارت های رهبری را فرا گرفتند

مجله فانوس در ادامه ی برنامه های آموزشی خود برای جوانان، این بار به منظور …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *