ارسالی: احمد سجاد جلال زاده
انسان اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند متعالبر روی زمین است، اما دستیابی به این مقام، به سادگی میسر نمی باشد بلکه تلاش و ممارست بسیاری را می طلبد. انسان مختار، در این دنیا که به سان گذرگاهیست؛ درمیان دو راه قرار دارد که یکی به اسفل السافلبن و دیگری به اعلی علیین ختم می شود. یکی او را به شقاوت و بدبختی و دیگری به سعادت و کمال می رساند. هدف از آفرینش انسان اینست که با انتخاب راه صحیح و طی کردن صراط مستقیم به مقام قرب الهی نائل شود و این میسر نیست مگر اینکه به دعوت حق، لبیک گوید و با بهره گیری از تعالیم روشنگر وحی، نیک و بد را باز شناخته و پس از آشنایی با وظایف و مسئولیتهای خویش در عمل به آن کمر همت بند.
در این مجموعه قصد داریم پس از آشنایی با مفاهیم واژه های کلیدی و شرایط مسئولیت پذیری به اهمیت و ضرورت و جایگاه مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی در آیات و روایات بپردازیم و پس از آشنایی با مختصری از وظایف انسانی, در مقابل خود، خانواده و اجتماع، به ارائه راهکارهایی جهت ایجاد انگیزه برای پرورش حس مسئولیت پذیری بپردازیم و برخی از موانعی را که موجب می شود این حس ارزشمند در وجود انسان کمرنگ شود بر شمریم. واژه های کلیدی این بحث عبارتند از: مسئولیت ، وظیفه، تکلیف، تعهد ، حق، و مشارکت جویی.
آشنایی با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر:
- مسئولیت در لغت به معنای موظّف بودن و یا متعهد بودن به انجام امری می باشد.
- وظیفه به آن چیزی اطلاق می شود که شرعا یا عرفا بر عهده کسی باشد.
- تکلیف به معنای بار کردن کاری سخت توأم با رنج، بر کسی می باشد.
- تعهد به معنای گردن گرفتن کاری و همچنین عهد و پیمان بستن نیز آمده است.
- حق در این مبحث به معنای سهم و نصیب می باشد.
هر یک از این واژه ها به نوعی با یکدیگر ملازم می باشند. به عنوان نمونه؛ تا وظیفه ای بر دوش کسی نباشد، مسئولیتی در قبال انجام دادن یا ندادن آن نخواهد داشت و در مورد آن، بازخواست نخواهد شد.
واژۀ تکلیف نیز با مسئولیت و وظیفه، ملازم است؛ چرا که در هر سه مورد چیزی بر عهدۀ شخص می باشد که اجرای آن، لازم و واجب است. واژۀ تعهد نیز با سه واژۀ اخیر در ارتباط است؛ چرا که درهر حال فرد متعهد، موظّف و مکلف است آنچه را که به آن تعهد داده است به انجام برساند و در این مورد مسئول می باشد.
کلمه حق نیز با واژه های اخیر تناسب دارد زیرا هرگاه سخن از حق به میان می آید، تکلیف و مسئولیتی هم در پی آن خواهد بود و با اثبات حق برای یک طرف تکلیف و مسئولیتی هم برای طرف دیگر بوجود می آید. لذا در بحثهای آینده هر کجا از این الفاظ استفاده شود این ارتباط و ملازمه مد نظر می باشد.
زیر بنای مسئولیت پذیری
پس از آشنایی مختصر با مفاهیم واژه های کلیدی و ارتباط آنها با یکدیگر، لازم است بدانیم که مسئولیت پذیری، مقدمات و شرایطی دارد و زمانی می توان مسئولیتی را به فردی سپرد که او این شرایط را احراز کرده باشد. لذا در ادامه مختصراً به این شرایط و مقدمات اشاره ای خواهیم کرد:
- مسئولیت پذیری زمانی تحقق می پذیرد که رسالت و تکلیفی در کار باشد؛ یعنی انسان، قبلاً کارهایی را با اراده و اختیار خویش پذیرفته باشد و سپس مسئولیت انجام آن را به عهده گیرد نه کارهایی که تحت تأثیر جاذبه میل ها و دافعه خوف ها انجام می دهد.
- مسئولیت در جایی معتبر می شود که فرد، دارای قدرت تمیز و ادراک باشد؛ لذا انسان ناآگاهی که دارای قدرت درک و فهم نمی باشد را نمی توان ملزم به انجام کاری کرد و به او مسئولیتی را سپرد.
- زمانی می توان فرد را در مقابل وظیفه ی که داشته است مورد بازخواست قرار داد که آن فرد، قبلاً مسئولیت خود را شناخته باشد و این مستلزم رسایی پیام و دریافت آن توسط فرد مکلف می باشد.
- تکلیف کردن متوقف بر قدرت انجام وظیفه از سوی فرد مکلف است لذا فرد ناتوان هر چند که آگاه باشد به دلیل اینکه کار از حوزه عمل و قدرت او خارح است مسئول نخواهد بود.
- زمانی می توان فرد را مسئول دانست که او با اختیار و اراده خود، انجام یا ترک کاری را به عهده گرفته باشد نه اینکه مجبور به این کار شده باشد.
بدون شروط بالا مسئولیت دادن به کسی و بازخواست کردن از او معنایی ندارد و این مقدمات، از شرایط اساسی مسئولیت پذیری می باشد.
اهمیت مسئولیت پذیری در آیات و روایات
نظام حقوقی اسلام نظامی تکلیف گراست؛ به عنوان مثال در متون دینی وقتی صحبت از حق انسـانها می شود بحث از حقوقی است که انسانهای دیگر بر ما دارند و به عبارت دیگر مسئولیتی که ما در قبال دیگران داریم. البته چون این حقوق ظرفیتی است ما نیز این حقوق را بر عهده دیگران داریم اما بدلیل همان بعد سازندگی و تربیتی و هدایتی که دین اسلام برای خود، قائل است در بیان به جنبه تکلیف و وظیفه و مسئولیت ، توجه بیشتری می کند؛ لذا خداوند در قرآن می فرماید: “وَلا تَزِروا وازِرَةً وِزرَ اُخری… هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی کشد. در این آیه «وزر» به معنی سنگین است و در برخی از تفاسیر به معنای “گناه” و “مسئولیت” نیز آمده است. خداوند در این آیه ما را به این معنا رهنمون می شود که بار سنگین مسئولیت را تنها خود انسان بر دوش نمی کشد و در روز رستاخیز هر کس مسئول پاسخگویی به اعمال خویش است و ابعاد این پاسخگویی به قدری وسیع است که حتی اعضاء و جوارح انسان را نیز در بر می گیرد خداوند در قرآن می فرماید: “وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ اولئکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً” از آنچه نمی دانی پیروی نکن؛ چرا که گوش و چشم و دلها همه مسئولند. خداوند در وصف مؤمنان می فرماید: “اِنَّما المُؤمِنونَ الّذینَ اِذا ذُکِرَ اللهُ وَجِلَت قُلوبُهُم” مؤمنان کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهایشان ترسان گردد؛ همان حالت خوف و ترسی است که سرچشمه آن گاهی بخاطر درک مسئولیتها و احتمال عدم قیام به وظایف لازم در برابر خدا می باشد که این حالت به عنوان یکی از صفات مؤمنان ذکر شده است.