ارسالی عباس
مقدمه: علاقه دیرینه انسان به خلق، شاید جزو خصوصیات جدایی ناپذیر وی در راستای خلیفه الهی وی باشد، از زمان شروع حیات انسان در کره زمین همواره وی کوشیده است تا دست به ایجاد و خلاقیت بزند، نمونه آثار نقاشی های باقی مانده بر روی غارها خود دلیلی بر این ادعاست.
با پیشرفت جمعیت و عقل بشری در راستای تکامل ، این حس خلق گرایی در وی نیز تکمیل و رشد یافته است، اگرچه رمانی ساخت رباتهای باهوش همواره بعنوان یک خیال دست نیافتی برای وی بوده است؛ اما اکنون تبدیل به یک جدالی سیری ناپذیر برای وی گردیده است.
کار بدانجا پیش رفته که عده ای آخر الزمان را برای انسان ، غلبه و پیروزی همان مخلوقات باهوش ساخت خود انسان می دانند که عاقبت دست از اطاعت انسان بر داشته و داعیه دار حکومت بر کل جهان و نابودی نسل بشر خواهد بود، این فرضیه طوری برای فیلسوفان و دانشمندان و عموم مهم بوده است که در وصفش کتابها و مقالات و فیلمها ساخته اند.
بهرحال هوش و استعداد انسان به سبب نوع خلقتش سیری ناپذیر و نا محدود است، رفته رفته در سیر تکامل مغز انسان، برخی مفاهیم نظیر مفهوم بی نهایت برایش تعریف شده و خواهد توانست با این علم رمزهای بسیاری را بگشاید.
بی شک آسمان به این بزرگی بی هوده خلق نشده است و زمانی بدست همین انسان فتح خواهد شد ، زمانیکه انسان بالاخره به آخر دنیا دست رسی پیدا کرده و با اشکال دیگر انرژی آشنا شده و البته مفهوم بی نهایت را برای خود حل خواهد نمود.
بهرحال این پیشرفت برای انسان بدون وجود ماشینهایی با هوش و با درک غیر ممکن خواهد بود، هوش مصنوعی شاید مقدمه ای در این باب باشد، چرا که زمانیکه رباتهای باهوش دست ساز انسان توانستند هزاران میلیارد سال نوری در فضا پیموده و کشفیات خود را برای انسان مخابره کنند، نتیجه این مقدمه آشکار خواهد شد.
بهرحال وقتی انسان به زندگی یک مورچه می نگرد، متوجه عجایب بسیاری می شود، این جاندار فقط دارای مغزی به اندازه یکدهم میکرون است و با وجود چنین حجم اندکی چنان نظام پیچیده و اشتراکی برای خود ایجاد کرده است که همه مورچه ها بلااستثنا کار می کنند ، از شرایط مطلوبی برخوردارند و هیچ یک از گرسنگی نمی میرندو عدالت بصورت مطلق اجرا می شود، که واقعا جای تعجب است ، حال انسان این مخلوق قدرتمند با مغز یک و نیم کیلویی در حال تکامل، مطمئنا بزوری خواهد توانست شرایط زندگی خود را تغییر دهد، مطمئنا عقل بشر درک خواهد کرد که برای رقابت، خون ریزی ، قتل ، غارت ، سود بری و بهره کشی خلق نشده ، زمانیکه انسان اهمیت زندگی اشتراکی و بی طبقاتی را درک کرده ودیگر اوقات خود را صرف تجارت و سود و بهره کشی نخواهد کرد و آن سان که معمای هوش مصنوعی را حل کرده و این امر مصادف خواهد بود با ورود رباتهای هوشمند به زندگی انسان ، دیگر نیازی نخواهد داشت تا وقت گرانبهای عمر خود را صرف کارهای ابتدایی نظیر بچه داری ، نظافت ، مسافرت و … نماید چراکه همه این امور بدون هیچ گونه خطایی توسط رباتها انجام خواهد پذیرفت، لذا انسان این اوقات صرفه جویی شده را نیز صرف مطالعه و دانش خود خواهد کرد و اسرار جهان هستی را یکی پس از دیگری خواهد گشود.
دستیابی انسان به هوش مصنوعی همانند انقلاب صنعتی اروپا خواهد بود و صفحه جدیدی در زندگیش رقم خواهد زد و او را بسوی آخرالزمان هدایت خواهد کرد.
عدم توانایی انسان در تزریق روح به این موجودات باهوش ، باعث خواهد شد تا خلائی در خلقت این موجودات بوجود آید و رباتهایی باهوش ، بدون خطا و بدون عاطفه تولید شود که ممکن است روزگاری به یک دردسر بزرگ مبدل گردد، خصوصا زمانیکه سرمایه داری از این رباتها بعنوان نیروی کار استفاده کرده و تنها نیروی بازدارنده در مقابل خود یعنی پرولتاریا را تضعیف کرده و براحتی دست به هر جنایتی بزند ، اما خوب عکس این هم ممکن است که پرولتاریا (کارگران چهان) با بهره گیری از این علم بی کران دست به آبادی و آبادانی جهان بزند ، فقط باید کمی صبور بود و نگریست.
تاریخچه: مباحث هوش مصنوعی پیش از بوجود آمدن علوم الکترونیک، توسط فلاسفه و ریاضی دانان نظیر بول که اقدام به ارائه قوانین و نظریه هایی در باب منطق نمودند مطرح شده بود، در سال 1943 با اختراع رایانه های الکترونیکی ، هوش مصنوعی داشنمندان را به چالش بزرگی فراخواند ، بنظر می رسید فناوری در نهایت قادر به شبیه سازی رفتارها ی هوشمندانه خواهد بود.
تلاش در راه برخوردار نمودن رایانه از توانمندیهای شناخت و تقلید جنبه های هوشی انسان رسما از دهه 1950 میلادی آغاز شده است. در سال 1956 میلادی ، گروهی از دانشمندان از جمله ماروین مینیسکی ، کلود شانن و جان مک کارتی همایشی در کانادا بر گزار نمودند ، تا در این زمینه به گفتگو بپردازند، جان مک کارتی ، دانشیار کرسی ریاضی دانشگاه و میزبان همایش ، عنوان هوش مصنوعی را بر این همایش نهاد. از همان زمان تا کنون میان دانشمندان و خبرگان و عموم این بحث بعنوان هوش مصنوعی شناخته می شود.
با وجود مخالفت گروهی از متفکرین با هوش مصنوعی که با دیده تردید به کارآمدی آن می نگریستند ، تنها پس از چهار دهه شاهد ببارنشستن کوششها و ابداع ماشینهای شطرنج باز و سایر سامانه هاش هوشمند هستیم.
بدلیل مغایرت بحثهای هوش مصنوعی با تفکرات کمونیستی رایج آن زمان در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ، این ایده هرگز به عنوان آرمانی خاص برای کمونیستها قرار نگرفت و فقط از جنبه علمی مورد بررسی قرار گرفت وگرنه اگر هوش مصنوعی نیز همانند سایر علوم مانند هوافضا، صنایع نظامی و اقتصادی و ایدوئلوژیکی در لیست رقابتهای شرق و غرب قرار می گرفت ، اکنون حتما شاهد پیشرفتهای بسیار گسترده در این مهم بودیم.
بیشتر کارهای پژوهشی اولیه در هوش مصنوعی بر روی انجام ماشینی بازیها و نیز اثبات قضیه های ریاضی با کمک رایانه ها استوار بوده است، در آغاز چنین بنظر می آمد که رایانه ها قادر خواهند بود، چنین اموری را تنها به بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیرهای حل مسئله و سپس انتخاب بهترین آنها به انجام رسانند.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) که به اصطلاح AI نامیده میشود ، بدلیل تفکرات غلط منتقدان و نیز درک غلط عموم متاسفانه توسط بعضی دولتها بکلی تحریم شد و هرگونه فعالیت در این زمینه را ممنوع کردند که این امر باعث بوجود آمدن وقفه ای در پیشرفت این علم گردید، در هر حال اکنون این علم با سرعتی روز افزون بسوی کمال در حال پیشرفت است. هوش مصنوعی چیست؟
هوش مصنوعی را کوششهایی تعریف می کنند که در پی ساختن نظامهای رایانه ای (سخت افزار – نرم افزار) است که رفتاری انسان وار داشته باشند، چنین نظامهایی توان یادگیری زبانهای طبیعی، انجام وظایف انسانی بصورت آدم واره و رقابت با خبرگی و توان تصمیم گیری انسان را دارند، هنوز تعریف دقیقی که مورد قبول همه دانشمندان این علم باشد برای هوش مصنوعی ارائه نشده است، این امر به هیچ وجه مایه تعجب نیست چراکه مقوله مادر و اساسی تر از آن یعنی خود هوش هم هنوز بطور همه جانبه تعریف نشده است، در واقع می توان نسلهایی از دانشمندان را سراغ گرفت که تمام دوران زندگی خود را صرف مطالعه و تلاش در راه یافتن جواب به این سوال صرف کردند که هوش چیست.
یک سیستم هوش مصنوعی براستی (نه مصنوعی و نه هوشمند ) است بلکه دستگاهی است هدف گرا که مشکل را بروش مصنوعی حل می کند، این سیستم ها بر پایه دانش و الگوهای استدلالی اسنان بوجود آمده اند. اما اکثر تعریف هایی که در این زمینه ارائه شده اند بر پایه یکی از چهار باور زیر قرار می گیرند:
1- سیستم هایی که بطور منطقی فکر می کنند
2- سیستمهایی که بطور منطقی عمل می کنند
3- سیستم هایی که مانند انسان فکر می کنند
4- سیستم هایی که مانند انسان عمل می کنند
شاید بتوان هوش مصنوعی را اینگونه توصیف کرد که ، هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه اینکه چگونه رایانه ها را می توان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسان آنها را بهتر انجام می دهد، سیستم های هوش مصنوعی مانند کتاب یا دیگر آثار فکری انسان هستند، تا زمانیکه نوشته نشوند معلوماتی در خود ندارند پس از آماده شدن نیز نمی توانند چیز تازه ای بسازند و یا راه حل نوینی ارائه دهند، سیستم های هوشمند فعلی تنها توانایی کارشناسان را بالا می برند و هرگز نمی توانند جانشین آنها شوند، در حقیقت این سیستم ها فاقد عقل سلیم هستند.
بطور کلی ماهیت وجودی هوش به مفهوم جمع آوری اطلاعات ، استقرا و تحلیل تجربیات به منظور رسیدن به دانش و یا ارائه تصمیم می باشد در واقع هوش به مقهوم بکارگیری تجربه به منظور حل مسائل دریافت شده تلقی می شود.
هوش مصنوعی علم و مهندسی ایجاد ماشینهایی با هوش بکارگیری از کامپیوتر و الگو گیری از درک هوش انسانی و یا حیوانی و نهایتا دستیابی به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح هوش انسانی می باشد.در مقایسه هوش مصنوعی با هوش انسانی می توان گفت که انسان قادر به مشاهده و تجزیه تحلیل مسائل بر روی کامپیوتر می باشد، در نتیجه علی رغم وجود کامپیوترهای بسیار پیشرفته و حساس ، هنوز ما قادر به پیاده کردن هوش نزدیکی به هوش انسان در ایجاد انواع هوشهای مصنوعی نبوده ایم.
بطور کلی هوش مصنوعی را می توان از زوایای متفاوتی مورد بررسی و مطالعه قرار داد، ما بین هوش مصنوعی بعنوان یک هدف و هوش مصنوعی بعنوان یک رشته تحصیلی دانشگاهی و یا هوش مصنوعی بعنوان مجموعه فنون و راهکارهایی که توسط مراکز علمی مختلف و صنایع گوناگون تنظیم و توسعه یافته است، باید تفاوت قائل بود.
برای شناخت هوش مصنوعی شایسته است تفاوت آن را با هوش انسانی بدانیم ، مغز انسان از میلیاردها سلول یا رشته عصبی درست شده است و این سلولها بشکل بسیار پیچیده و حیرت آوری به یکدیگر متصل هستند ، شبیه سازی مغز انسان می تواند از طریق سخت افزار و یا نرم افزار صورت گیرد، تحقیقات اولیه نشان داده است، شبیه سازی مغز کاری ساده و مکانیکی می باشد، برای مثال یک کرم دارای چند شبکه عصبی است، یک حشره حدود یک میلیون رشته عصبی دارد و مغز انسان از هزار میلیارد رشته عصبی درست شده است، با تمرکز و اتصال رشته های عصبی مصنوعی ، می توان واحد هوش مصتوعی را درست کرد.
هوش انسانی بسیار پیچیده و گسترده تر از سیستم های رایانه ای است و توانمندیهای برجسته ای نظیر استدلال، رفتار ، مقایسه ، آفرینش و بکار بستن مفهوم ها را دارد . هوش انسانی توان ایجاد ارتباط میان موضوع ها و نمونه سازیهای تازه را دارد. انسان همواره قوانین تازه ای را می سازد و یا قوانین پیشین را در موارد تازه بکار می گیرد. توانایی بشر در ایجاد مفهوم های گوناگون در دنیای پیرامون خود، از ویژگیهای دیگر اوست، مفهوم های گسترده ای چون روابط علت و معلولی ، رمان و یا مفهوم های ساده تری مانند گزینش وعده های خوراکی (صبحانه ، نهار ، شام) را انسان ایجاد کرده است، اندیشیدن در این مفهوم ها و بکار بستن آنها ، ویژه رفتار هوشمندانه انسان است.
هوش مصنوعی در پی ساخت دستگاههای است که بتوانند توانمندیهای یاد شده را از خود بروز دهند، آنچه تاکنون ساخته شده نتوانسته استخود را به این پایه برساند ، هرچند سودمندیهای فراوان داشته است، یکی از علل رویارویی بد انسان با مقوله هوش مصنوعی ناشی از نام گذاری تحریک امیز و نا مناسب ان است، همانطوری که قبلا ذکر شد، چنانچه جان مک کارتی ان را چیزی مانند «برنامه ریزی پیشرفته» نامیده بود ، شاید جنگ و جدل مذهبیون را بر علیه خود بر نمی انگیخت.
هوش مصنوعی به تعدای میدانهای فرعی تقسیم شده است و سعس دارد تا سیستم ها و روشهایی را ایجاد کند که بطور تقلیدی مانند هوش و منطق تصمیم گیرندگان عمل نمیاد، سه شاخه اصلی هوش مصنوعی عبارتند از : 1- سیستم های خبره 2- آدم واره ها 3- پردازش زبانهای طبیعی.
• سيستمهاي خبره
سيستمهاي خبره، برنامههاي كاميپوتري هوشمندي هستند كه دانشو روشهاي استنباط و استنتاج را بكار ميگيرند تا مسائلي را حل كنند كهبراي حل آنها به مهارت انساني نياز است.
سيستمهاي خبره كاربر را قادر به مشاوره با سيستمهاي كامپيوتريدر مورد يك مسئله و يافتن دلايل بروز مسئله و راهحلهاي آن ميكند.در اين حالات مجموعه سختافزار و نرمافزار تشكيل دهنده سيستمخبره، مانند فرد خبره اقدام به طرح سئوالات مختلف و دريافتپاسخهاي كاربر، مراجعه به پايگاه دانش (تجربيات قبلي) و استفاده ازيك روش منطقي براي نتيجهگيري و نهايتا ارائه راهحل مينمايد.همچنين سيستم خبره قادر به شرح مراحل نتيجهگيري خود تا رسيدن بههدف)چگونگي نتيجهگيري(و دليل مطرح شدن يك سئوال اجرايي) روش حركت تا رسيدن به هدف(خواهد بود.
سيستمهاي خبره برخلاف سيستمهاي اطلاعاتي كه بر روي دادهها(Data) عمل ميكنند، بر دانش (Knowledge) متمركز شده است. همچنين دريك فرآيند نتيجهگيري، قادر به استفاده از انواع مختلف دادهها )عدديDigital، نمادي Symbolic و مقايسهاي Analoge( ميباشند. يكي ديگر ازمشخصات اين سيستمها استفاده از روشهاي ابتكاري (Heuristic) به جايروشهاي الگوريتمي ميباشد. اين توانايي باعث قرار گرفتن محدودوسيعي از كاربردها در برد عملياتي سيستمهاي خبره ميشود. فرآيندنتيجهگيري در سيستمهاي خبره بر روشهاي استقرايي و قياسي پايهگذاريشده است. از طرف ديگر اين سيستمها ميتوانند دلايل خود در رسيدنبه يك نتيجهگيري خاص و يا جهت و مسير حركت خود به سوي هدفرا شرح دهند. با توجه به توانايي اين سيستمها در كار در شرايط فقداناطلاعات كامل و يا درجات مختلف اطمينان در پاسخ به سئوالات مطرحشده، سيستمهاي خبره نماد مناسبي براي كار در شرايط عدم اطمينان(Uncertainty) و يا محيطهاي چند وجهي ميباشند.
• مزاياي سيستمهاي خبره
مزاياي سيستمهاي خبره را ميتوان به صورت زير دستهبندي كرد:
1-افزايش قابليت دسترسي: تجربيات بسياري از طريق كامپيوتر دراختيار قرار ميگيرد و به طور سادهتر ميتوان گفت يك سيستم خبره،توليد انبوه تجربيات است.
2-كاهشهزينه:هزينهكسبتجربهبرايكاربربهطورزياديكاهشمييابد.
3-كاهش خطر: سيستم خبره ميتواند در محيطهايي كه ممكن استبراي انسان سخت و خطرناك باشد نيز بكار رود.
4-دائمي بودن: سيستمهاي خبره دائمي و پايدار هستند. بعبارتي مانندانسانها نميميرند و فنا ناپذيرند.
5-تجربيات چندگانه: يك سيستم خبره ميتواند مجموع تجربيات وآگاهيهاي چندين فرد خبره باشد.
6-افزايش قابليت اطمينان: سيستمهاي خبره هيچ وقت خسته وبيمار نميشوند، اعتصاب نميكنند و يا عليه مديرشان توطئه نميكنند، درصورتي كه اغلب در افراد خبره چنين حالاتي پديد ميآيد.
7-قدرت تبيين (Explanation): يك سيستم خبره ميتواند مسير و مراحلاستدلالي منتهي شده به نتيجهگيري را تشريح نمايد. اما افراد خبره اغلباوقات بدلايل مختلف (خستگي، عدم تمايل و…) نميتوانند اين عمل رادر زمانهاي تصميمگيري انجام دهند. اين قابليت، اطمينان شما را در موردصحيح بودن تصميمگيري افزايش ميدهد.
8-پاسخدهيسريع:سيستمهايخبره،سريعودراسرعوقتجوابميدهند.
9-پاسخدهي در همه حالات: در مواقع اضطراري و مورد نياز،ممكن است يك فرد خبره بخاطر فشار روحي و يا عوامل ديگر، صحيحتصميمگيري نكند ولي سيستم خبره اين معايب را ندارد.
10-پايگاه تجربه: سيستم خبره ميتواند همانند يك پايگاه تجربهعمل كند وانبوهي از تجربيات را در دسترس قرار دهد.
11-آموزش كاربر: سيستم خبره ميتواند همانند يك خودآموز هوش(Intelligent Tutor) عمل كند. بدين صورت كه مثالهايي را به سيستم خبرهميدهند و روش استدلال سيستم را از آن ميخواهند.
12-سهولت انتقال دانش: يكي از مهمترين مزاياي سيستم خبره،سهولت انتقال آن به مكانهاي جغرافيايي گوناگون است. اين امر برايتوسعهكشورهاييكه استطاعت خريد دانش متخصصانراندارند،مهماست.
• آدموارهها
كلمه آدمواره (ربات)بعد از به صحنه درآمدن يك نمايش در سال1920 ميلادي در فرانسه متداول و مشهور گرديد. در اين نمايش كه اثر«كارل كپك» بود، موجودات مصنوعي شبيه انسان، وابستگي شديدينسبت به اربابان خويش از خود نشان ميدادند. اين موجودات مصنوعيشبيه انسان در آن نمايش، آدمواره نام داشتند(9).
در حال حاضر آدموارههايي را كه در شاخههاي مختلف صنايع مورداستفاده ميباشند، ميتوان به عنوان «ماشينهاي مدرن، خودكار، قابلهدايت و برنامهريزي»تعريف كرد. اين آدموارهها قادرند در محلهايمتفاوت خطوط توليد، به طور خودكار، وظايف گوناگون توليدي را تحتيك برنامه از پيش نوشته شده انجام دهند. گاهي ممكن است يكآدمواره، جاي اپراتور در خط توليد بگيرد و زماني اين امكان هم وجوددار كه يك كار مشكل و يا خطرناك به عهده آدمواره واگذار شود.همانطور كه يك آدمواره ميتواند به صورت منفرد يا مستقل به كاربپردازد، اين احتمال نيز وجود دارد كه چند آدمواره به صورت جمعي و بهشكل رايانهاي در خط توليد به كار گرفته شوند.
آدموارهها عموماً داراي ابزار و آلاتي هستند كه به وسيله آنهاميتوانند شرايط محيط را دريابند.اين آلات و ابزار «حس كننده»(10)نام دارند، آدموارهها ميتوانند در چارچوب برنامه اصلي خود، برنامههايجديد عملياتي توليد نمايند. اين آدموارهها داراي سيستمهاي كنترل وهدايت خودكار هستند.
آدموارههاي صنايع علاوه بر اين كه داراي راندمان، سرعت، دقت وكيفيت بالاي عملياتي ميباشند، از ويژگيهاي زير نيز برخوردارند:
1-بسياري از عمليات طاقت فرسا و غيرقابل انجام توسط متصديان راميتوانند انجام دهند.
2-آنها، برخلاف عامل انساني يعني متصدي خط توليد، قادر هستند سهشيفت به كار بپردازند و در اين خصوص نه منع قانوني وجود دارد و نهمحدوديتهاي فيزيولوژيكي نيروي كار.
3-هزينههاي مربوط به جلوگيري از آلودگي صوتي، تعديل هوا و فراهمآوردن روشنايي لازم براي خط توليد، ديگر بر واحد توليد تحميلنخواهد شد.
4-براي اضافه كاري اين آدموارهها، هزينه اضافي پرداخت نميشود.حق بيمه، حق مسكن و هزينه اياب و ذهاب پرداخت نميشود. احتياج بهافزايش حقوق ندارند و هزينهاين نيز از بابت بهداشت و درمان بر واحدتوليدي تحميل نميكنند. ويژگيهاي ذكر شده سبب ميشوند كه سهم هزينه كار مستقيم نيرويانساني در هزينه محصولات توليدي، واحدهاي توليدي كاهش پيداكند.(11)
• پردازش زبانهاي طبيعي (NLP)
پردازش زبانهاي طبيعي بعنوان زيرمجموعهاي از هوش مصنوعي،ميتواند توصيهها و بيانات را با استفاده از زباني كه شما به طور طبيعي درمكالمات روزمره بكار ميبريد، بفهمد و مورد پردازش قرار دهد. به طوركلي نحوه كار اين شاخه از هوش مصنوعي اين است كه زبانهاي طبيعيانسان را تقليد ميكند. در اين ميان، پيچيدگي انسان از بعد روانشناسي برروي ارتباط متعامل تاثير ميگذارد.
در پردازش زبانهاي طبيعي، انسان و كامپيوتر ارتباطي كاملا نزديكبا يكديگر دارند. كامپيوتراز لحاظ رواني در مغز انسان جاي داده مي شود. بدين ترتيب يك سيستم خلاق شكل مي گيرد كه انسان نقش سازمان دهنده اصلي آن را برعهاده دارد. اگر چه هنوز موانع روانشناختي و زبانشناختي بسياري بر سر راه سبستمهاي محاوره اي وجود دارد. اما چشم اندهزهاي پيشرفت آنها يقيناً نويدبخش است. در حقيقت، توقعات يكسان از محاوره انسان- ماشني و محاوره انسان- انسان، معقول نيست.
بدين ترتيب سئوالاتي نظير اينكه هوش مصنوعي چيست، تفاوتهوش مصنوعي و هوش طبيعي (انساني) در چيست، شاخههاي عمدههوش مصنوعي كدامند؟ و نهايتاً جزاي هوش مصنوعي مشخص شد. دربخش دوم، ميتوان كاربردهاي هوش مصنوعي در صنايع و مؤسساتتوليدي، بخصوص در زمينه سيستمهاي خبره و آدموارهها را مورد مطالعهو تجزيه و تحليل قرار داد.
تجربه های بدست آمده:
طراحی ماشین با توانایی های خاص خیلی سخت تر از فرضیات اولیه دانشمندان است. خیلی کارها که در ابتدا ساده بنظر می رسند، موارد دقیق و عمیقی در خود دارند. برای مثال “دیدن” فقط تشخیص اشیا نیست، بیکه شامل ایجاد احساس و درک محیط و درک امن و یا نا امن بودن آن میباشد.
همچنین توانایی فهم زبانی مانند انگلیسی، فرانسه و یا فارسی خیلی پیچیده تر از آن است که محققان فکر کردند. استفاده از زبانهای برنامه نویسی مثل C و C++ و Java نیز خیلی دست و پا گیر است.
ما امروزه میدانیم که حتی افراد کودن هم به مراتب از ماشینهایی که امروزه طراحی شده اند پیشرفته تر و آگاه تر هستند. به هیچ رباتی نمیشود اطمینان داشت که برود و ظروف را از روی میز جمع کند، بشورد و در جاظرفی بچیند و همه این کارها را بدرستی انجام دهد. درحالی که همان افراد کودن هم این کارها را براحتی انجام میدهند. امروزه این به اثبات رسیده که ماشینها قادر به انجام کارهایی هستند که در ابتدا برای محققان انجام آن توسط ماشینها سخت مینمود مانند
حساب کردن و شطرنج بازی کردن.
منابع و مأخذ:
1.Phlippe coiffet, “Robots technology” volume 1, Prentice – Hall Inc. , 1983. P.ll.
2. Derrek Kelley , ” A Loyman, S., “Introduction to Rabaties,” New Jersey, 1986.
3. Martin A. Fischer Oscar Firschern,”Questions, Intelligence and IntelligentBehavior,” Computer and people, Vol., 36, Nos, 5.6, May 1987.
4. Lotfizadeh A., “The calculeus of Fuzzy If / Then Pulls All Expert, ” March 1992.
5. Povl William, ” Silicon Babies, ” Scientific American, Dec. 1991.
1 – Artifcial Intelligence
2 – Marvin Minsky
3 – Glaude Shannon
4 – John MeCarthy
5 – Dartmouth
6 – Expert Systems
7 – Robatic Machines
8 – Natural Language Processing
9 – Phillippe coiffet, “Robots Techonology”, Volume 1, Prentice – Hall Inco,1983, p,11
10 – Sensor
11 – Derrek Kelley, “A L ayman, S. “Introduction to Robotics” New Jersey, 1986