ارسالی: سعیده
پژوهشگران و روانشناسان درباره هوش هیجانی چه میگویند؟ روانشناسان تعریفهای مختلفی در این باره ارائه کردهاند. هم مزایای بالقوه آن را مورد بحث قرار دادهاند و هم به تحلیل انتقادی در مورد مدلهای نظری متفاوت پرداختهاند. نقلقولهای زیر، نمونههایی هستند از آن چه که درباره هوش هیجانی، گفته و نوشته شده است: تعریف هوش هیجانی دیوید کاروسو: «درک این نکته بسیار حائز اهمیت است که هوش هیجانی در مقابل هوش قرار ندارد، پیروزی قلب بر مغز نیست، بلکه فصل مشترک آن دو است.» فریدمن: «هوش هیجانی روشی است برای تشخیص، درک و انتخاب چگونگی تفکر، احساس و عمل ما. هوش هیجانی، تعامل ما با دیگران و درک ما نسبت به خودمان را شکل میدهد. چگونگی یادگیری و چیزهایی که یاد میگیریم را تعریف میکند، به ما اجازه میدهد تا اولویتهایی را وضع کنیم و اکثر اقدامات روزانه ما را تعیین میکند. پژوهشها نشان میدهد که هوش هیجانی مسئول بیش از ۸۰ درصد موفقیتهای ما در زندگی است.» سالووی و مایر: «ما هوش هیجانی را به عنوان زیر مجموعه هوش اجتماعی تعریف میکنیم که در قابلیت پایش و نظارت بر احساسات و هیجانات خود و دیگران، فرق گذاشتن بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال، دخالت دارد.» مایر و کاب: «قابلیت پردازش اطلاعات هیجانی، به ویژه آنگونه که در درک، جذب و مدیریت هیجان، دخالت دارد.» اهمیت هوش هیجانی جان گاتمن: «در دهه اخیر، یافتههای علمی، نقش بسیار پر اهمیتی که هیجانات در زندگی ما بازی میکنند را نشان دادهاند. پژوهشگران دریافتهاند که آگاهی هیجانی و قابلیتهای مدیریت احساسات، حتی بیشتر از ضریب هوشی، تعیین کننده موفقیت و شادکامی ما در تمام زمینههای زندگی و از جمله روابط خانوادگی هستند.» مک کاون: «کشف خود به شیوهای آگاهانه یا به عبارت دیگر، کسب دانش درباره خود، بخش مهمی از فرایند یادگیری است.» سالووی، مایر و گلدمن: «آدمها هنگامی که حال خوشی داشته باشند، استدلال، استنتاج و حل ابتکاری مسائل را بهتر انجام میدهند.» جان مایر: «هیجان هنگامی روی میدهد که وضعیتهای خاص بیولوژیک، تجربی و شناختی که همگی به طور همزمان پدید میآیند، وجود داشته باشد.» مایر و سالووی: «افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، انتظار میرود که پیشرفت سریعتری داشته باشند.» انتقاد در مورد پژوهشهای هوش هیجانی هانس آیزنک در مورد کارهای گولمن: «او بیش از دیگران اصرار داد که تمام انواع رفتارها را زیر عنوان نوعی «هوش» رده بندی کند… اگر این پنج قابلیت، هوش هیجانی را تعریف میکنند، آنگاه ما انتظار داریم که شواهدی مبنی بر همبستگی بسیار زیاد آنها وجود داشته باشد. در حالی که خود گولمن میپذیرد که آنها ممکن است کاملاً ناهمبسته باشند. و به هر حال چنانچه ما نتوانیم آنها را اندازهگیری کنیم پس چطور میدانیم که آنها همبسته هستند؟ در نتیجه، کلّ این نظریه بر مبنای سستی بنا شده و به نظر نمیرسد پایه علمی داشته باشد.» آینده هوش هیجانی پیتر سالووی: «من فکر میکنم که در دهه بعد ما شاهد پژوهشهای خوب و سازمان یافتهای باشیم که نشانگر این باشند که قابلیتها و مهارتهای هیجانی، نتایج مثبتی در خانه، خانواده، مدرسه و کار به بار میآورند.» چالش واقعی، نشان دادن این نکته است که هوش هیجانی، برتر و بالاتر از ساختهای روانشناسانهای نظیر شخصیت و ضریب هوشی که دهها سال است که مورد ارزیابی قرار میگیرند، قرار دارد. من اعتقاد دارم که هوش هیجانی به این وعده عمل خواهد کرد