ارسالی: محب الله سلام
تقریبا تمام منابع هیدروکربنی در تشکیلات رسوبی و اشکال رسوب شناسی گوناگون وجود دارند. همچنین برای مخزن شدن سنگ یا به دام افتادن نفت و توسعه عمومی حوضه رسوبی ، شناختن مسائل زمین شناسی ساختمانی بسیار مهم است.
بهره گیری از علم زمین شناسی (مبنی برمطالعه سنگها ازجهات گوناگون) به منظور اکتشاف و بهره برداری از منابع نفت و گاز اساس علم زمین شناسی نفت را تشکیل میدهد. مطالعه سنگها با بهره گیری از شاخههای مختلف علم زمین شناسی امکانپذیر است که با نتایج حاصل از این مطالعات و جمع بندی آنها ، سرانجام بکار برد زمین شناسی در شناسایی منابع هیدروکربنی که همان علم زمین شناسی نفت (Peiroleum Geology) میباشد، دست خواهیم یافت. شاخههای مختلف علم زمین شناسی که در جهت شناسایی ، اکتشاف و بهره برداری از منابع نفتی ، هر کدام منحصرا به صورت تخصصی میتوانند نقش ارزندهای را داشته باشند عبارتند از :
● رسوب شناسی
تقریبا تمام منابع هیدروکربنی در تشکیلات رسوبی و اشکال رسوب شناسی گوناگون وجود دارند. همچنین برای مخزن شدن سنگ یا به دام افتادن نفت و توسعه عمومی حوضه رسوبی ، شناختن مسائل زمین شناسی ساختمانی بسیار مهم است.
● ژئوشیمی آلی
ژئوشیمی آلی که مواد موجود در رسوبات و تغییر شکل آنها و تبدیل آنها به هیدروکربنها را مورد مطالعه قرار میدهد، نیز یک بخش مهم از زمین شناسی محسوب میشود. بعلاوه امکان تشکیل سنگهای مادر با مقدار مواد آلی زیاد و سنگهای ذخیره با تخلخل بالا را میتوان تا حد وسیعی توسط مفاهیم و مدلهای رسوب شناسی و شناخت اقیانوسهای گوشته پیشگویی کرد.
● دیرینه شناسی
ارتباطات بیو استراتیگرافی ازروی لایههای مشاهده شده در چاههای اکتشافی و نیز استفاده از میکرو فسیل شناسی جهت پی بردن به توسعه میدانهای نفتی تا حد زیادی در صنعت نفت کارایی دارند. به نمونههای کوچک بدست آمده درطول حفاریها که حاوی میکروفسیلها هستند نمیتوان زیاد اطمینان کرد. به عبارت دیگر مغزههای بدست آمده با وزن چندگرم امکان دارد دارای چند صد میکرو فسیل باشند که ممکن است برای جمع بندی و نتایج چینه شناسی بهتر از ماکرو فسیلها باشند.
● زمین شناسی ساختمانی
پیش از صد سال قبل اکتشافات نفت را با توجه به تراوشهای بزرگ نفت که درسطح زمین و در نزدیکی محل حفاری صورت میگرفت انجام میدادند. ولی امروزه برای اکتشاف از ساختارهایی که به ندرت در سطح زمین قابل روئیت هستند، استفاده میکنند و برای تشریح ساختارهای زیرزمینی ابتدا اندازه گیریهای ژئوفیزیکی در سطح زمین انجام داده و سپس ارتباطات لایهها را بوسیله مفاهیم بدست آمده از طریق لاگها و فسیلها استفاده میکنیم.
● ژئوفیزیک
معمولا در اندازه گیریهای ژئوفیزیکی از روشهای گرادیمتری (Gradimetry) و مگنتومتری (Magnecometry) و بالاخره لرزه نگاری که بهتر از دو روش قبلی است استفاده میکنند. با پیشرفتهای سریع در کیفیت تکنیکهای لرزه نگاری و نتایج حاصله از این نوع اندازه گیریها مفاهیم کاملا جدید و میدانهای توسعه یافتهای را میتوان مشخص کرد. به دلیل اینکه حفاری در زیر بستر اقیانوسها بسیار پرهزینه است، در اکثر اوقات مقاطع لرزه نگاری و دیگر دادههای ژئوفیزیکی تنها اطلاعات ما میباشند.
روشهای چاهپیمایی ژئوفیزیکی نیز به سرعت توسعه یافتهاند و لاگها یک پیوستگی اطلاعاتی را در مورد سریهای طویل طبقات تهیه میکنند که بندرت با دیگر روشها میتوان این اطلاعات را تهیه نمود. این اطلاعات نه تنها تعبیر ترکیب لیتوژی سنگها و اختلاف آنها را از نظر تخلخل و نفوذپذیری ممکن میسازد (خواص ویژه مخازن نفتی) بلکه محیطهای ته نشینی در رسوبات را مشخص میکند.