ارسالی سدیه
توصيف نانوتكنولوژي كار ساده و آساني نيست ولي ميتوان بهصورت کلي بدينصورت آن را تعريف كرد : سروكار داشتن با ابزار و مواد كه حداقل در يكي از ابعاد طول، عرض، ارتفاع (ضخامت)كمتر از nm100 يا 9ـ10 × 100 متر باشد. واقعيت آن است كه در اين مقياس بسياري از قوانين فيزيك كلاسيك از درجه اعتبار ساقط ميشود و ماهيت فيزيك كوآنتمي محقق مي گردد. عليرغم آنكه در سالهاي اخير به نانوتكنولوژي توجه زيادي شده اما نانوتكنولوژي يك علم نوظهور نيست بلكه مبحثي كاملاً متداول در بين محققان، رسانههاي خبري، جامعة سرمايهگذاري و … ميباشد و تنها در سالهاي اخير توجه بيشتري به اين واژه شده است. هر چند برخي اظهارنظرها در مورد نانوتكنولوژي با مبالغه همراه است، اما مبالغه نيست اگر بگوييم نانوتكنولوژي موجب تغيير ماهيت در بيشتر صنايع ميشود. نانوتكنولوژي توانمندي توليد مواد، ابزارها و سيستمهاي جديد با در دست گرفتن كنترل در سطوح مولكولي و اتمي و استفاده از خواصي است كه در آن سطوح ظاهر ميشود. از همين تعريف ساده برميآيد كه نانوتكنولوژي يك رشته نيست، بلكه رويكردي جديد در تمام رشتهها است. هنگاميكه در سال 1959 ريچارد فاينمن گفت: “تا آنجائي كه من ميدانم قوانين فيزيكي هيچ تناقضي با امكان آرايش اتم به اتم مواد ندارد. ما بايد اين مفهوم را كه تأثيراتش در مقياسي ميكروسكوپي به اثبات رسيده است در مقياس مولكولي نيز بهكار بريم. توليد قطعات به جايي ميرود كه ما ميخواهيم. البته با قرار دادن آنها در جايي كه ميخواهيم!” نميدانست كه اولين سنگ بناي نانوتكنولوژي را پايهگذاري ميكند . براي نانوتكنولوژي, كاربردهايي را در حوزههاي مختلف از غذا، دارو، تشخيص پزشكي، بيوتكنولوژي، الكترونيك، كامپيوتر، ارتباطات، حملو نقل، انرژي، محيط زيست، مواد، هوافضا و امنيت ملي بر شمردهاند. كاربردهاي وسيع اين عرصه به همراه اثرات اجتماعي، سياسي و حقوقي آن، اين فناوري را به عنوان يك زمينه فرارشتهاي و فرابخشي مطرح نموده است. به طوريکه به نظر مي آيد هر صنعتي كه در امر سرمايهگذاري در نانوتكنولوژي كوتاهي كند، خود را در معرض خطر قرار خواهد داد.