ارسالی آسیه
تعريف:
به تمامي تركيبات شيميايي گفته مي شود كه مصرف آنها باعث دگرگوني در سطح هوشياري مغز شود. مثل حالت سرخوشي و لذت، خواب آلودگي و سستي.
انواع:
1)depressant
مواد مخدري كه واكنش هاي مغز را اهسته ميكند.
اثرات:
– كم شدن سرعت تنفس و ضربان قلب – كم شدن فشارخون – خواب اور
مثال: هروئين – ترياك – مورفين
2)stimulant
مواد مخدري كه به سيستم عصبي بدن سرعت ميبخشد.
اثرات:
– بيشتر شدن سرعت تنفس و ضربان قلب – بيشتر شدن فشارخون
*براي ايجاد احساس هيجان و جلوگيري از خواب استفاده ميشود.
مثال: كوكائين – نيكوتين
3)hallucinogen
مواد مخدري كه باعث حالتهايي مثل هذيان ميشود.
اثرات:
– از دست دادن حافظه – لرزش – حالت استفراغ – عوض شدن اخلاق
مثال: LSD – PCP
4)inhalnt
مواد مخدري كه از طريق استنشاق (توسط دماغ) استفاده ميشود.
اثرات: – اهسته شدن فرايند مغز – بيشتر شدن ضربان قلب – سردرد
مثال: ماريجوانا
برخي سرعت مسموميت توسط مواد مخدر:
– خوردن: بين 20 تا 30 دقيقه
– تزريق كردن
a) رگ: بين 15 تا 30 ثانيه
b)ماهيچه: بين 3 تا 5 دقيقه
– استنشاق: بين 5 تا 8 ثانيه
– ريختن در چشم: بين 3 تا 5 دقيقه
– ايا ميدانستيد بزرگترين کشور توليد کننده مواد مخدر جهان افغانستان است .
– ايا ميدانستيد از تقريبأ هر 20 نفر يک نفر در ايران “معتاد” است.
آثار موادمخدر بر بدن
مهمترين محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گيرنده هايي وجود دارد كه اين مواد بر آنها اثر مي كنند. اين گيرنده ها به 3 گروه تقسيم مي شوند:
1 _ اثر بر گروه اول سبب تنظيم و كاهش احساس درد، كاهش فعاليت مركز تنفس، يبوست و اعتياد مي شود.
2 _ اثر برگيرنده هاي دوم سبب كاهش احساس درد، افزايش حجم ادرار و ايجاد حالت آرامش مي شود.
3 _ اثر موادمخدر بر گيرنده هاي گروه سوم سبب كاهش احساس درد مي شود.
حدود بيست و پنج سال پيش مشخص شد كه در بدن انسان موادي شبيه موادمخدر [مرفين] توليد مي شود كه مهمترين آنها به نام آندورفين ها و آنكفالين ها است. به طور طبيعي وقتي بدن دچار آسيب هاي دردزا و حوادث ناراحت كننده مي شود مغز اين مواد را ترشح مي كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتي مي شود.
اثر موادمخدر بر روي سيستم پاداش
در شرايط معمولي وقتي بشر از انجام دادن كاري لذت ببرد و به عبارتي ديگر پاداش بگيرد، از مناطق پاييني مغز او موادي به اسم دوپامين و نوراپي نفرين ترشح مي شود و بر روي قشر و ساير مراكز حياتي آن اثر مي كند و احساس لذت و پاداش به او دست مي دهد و سعي در تكرار آن عمل دارد. يكي از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همين سيستم است.بنابراين كساني كه يك بار با اين مواد آشنا مي شوند چون سيستم پاداش در مغز آنها تقويت شده، تمايلي شديد به تكرار مصرف آنها پيدا مي كنند.از بين موادمخدر هروئين خيلي راحت تر در چربي حل مي شود. مغز انسان مقدار زيادي چربي دارد، بنابراين در مقايسه با مرفين و مشتقات آن، هروئين پس از مصرف در طي زمان كوتاه تري روي مغز اثر مي كند بنابراين آثار پاداش دهنده و خوشي آور و ضد درد سريع تري دارد.كدئين كه از مشتقات ترياك است به آساني در سيستم گوارش جذب شده و در بدن تبديل به مرفين مي شود. در يك مطالعه روشن شده كه در معتادان، يكي از آثار مصرف موادمخدر كاهش جريان خون در بعضي از نواحي مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهاي غلط زير، اقدام به مصرف آنها كنند.
1- براي تسكين درد: اين مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش مي دهند و روي عامل اصلي ايجاد درد هيچگونه اثري ندارند. بسياري از بيماري هاي بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگي، بيماري هاي استخوان و مفاصل، سرطان ها و بيماري هاي عفوني.اما مصرف كنندگان و توصيه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد اين مواد تحمل ايجاد مي شود. يعني مثلا در پنجمين مصرف براي اينكه همان درد اوليه كاهش يابد بايد مقدار بيشتري مصرف شود، كه اين مقدار گاهي تا 30 برابر مقدار مصرف اوليه لازم مي شود.
2 _ عقيده غلط ديگري كه وجود دارد، اثر اين مواد بر روي بيماري هايي مثل قند يا ديابت است. به نظر مي رسد چنين باورهاي غلطي توسط قاچاقچيان دامن زده مي شود تا درآمد مالي بيشتري كسب كنند. يا مصرف كنندگان اين ادعا را مطرح مي كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگويند ما براي پيشگيري يا درمان اين بيماري ها، مواد مصرف مي كنيم. در هيچ تحقيق علمي اثر پيشگيري كننده و درماني براي اين مواد ثابت نشده است.
3 _ گاهي افراد بي اطلاع توصيه مي كنند كه مصرف موادمخدر براي كاهش آلام روحي و اضطراب و افسردگي و ساير بيماري هاي رواني كه نسبتا شايع و به شدت آزاردهنده هستند، مفيد است.اضطراب معمولا باتنگي نفس، احساس خفگي، تپش و احساس ناراحتي در قلب، سنگيني سر، احساس درد و ناراحتي در شكم و درد در ساير قسمت هاي بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكيني موادمخدر بر بيماري هاي رواني و اضطراب از آنجا ناشي شده كه اين مواد داراي اثر تسكين بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشي علائم ظاهري اضطراب را كاهش مي دهد، اكثر بيماري هاي روحي همراه اضطراب هستند، افسردگي كه بيماري قرن است در بسياري از موارد همراه با اضطراب است. بنابراين در اوايل مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامي روحي است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما اين پديده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولين مصرف، خطر اعتياد بسيار بالا است و مواد اعتيادآور قطعا پس از مدتي، خود افسردگي زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.يعني در نهايت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگي، اضطراب و آلام روحي انسان كاهش مي يابد، بلكه تشديد هم مي شود زيرا تغيير خلق و ايجاد حالت شادي كاذب توسط موادمخدر فقط در اوايل مصرف ايجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعي از زندگي خود هستند كه بحران و ناآرامي روحي و اضطراب فراواني دارند و به همين دليل است كه با اولين آشنايي ها خطر اعتياد در آنها زياد است. نوجوان روابط اجتماعي و خانوادگي آرام و حمايت كننده اي لازم دارد تا آلام روحي او كاهش يافته به سمت اعتياد نرود.
4- توصيه ديگري كه ناآگاهان براي مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسي مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسي در آنان معمولا ريشه در هيجانات و اضطرابات شخص دارد اگر اين مواد در موارد نادري از مشكلات فوق بكاهد، در طولاني مدت باعث ايجاد افسردگي و كاهش ميل جنسي مي شود.
5 _ مواد مخدر يعني مشتقات مرفين حركات پيش برنده روده ها را كند مي كند و ترشحات آن را كاهش مي دهد.دردهاي دستگاه گوارش مي تواند ناشي از افزايش حركات دودي روده ها باشد. در اسهال اين حركت سريع و گاهي دردناك مي شود. در بسياري از هيجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزايش يا كاهش مي يابد. مثلا در روده هاي تحريك پذير عصبي دل درد، دل پيچه يا اسهال و يبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلايان به اين بيماري ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتياد جدي است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزايش حركات روده اي است، اگر مشتقات ترياك در دسترس شخص بيمار قرار بگيرد با توجه به كند كردن حركات پيش برنده روده و بهبود ظاهري اسهال خطر اعتياد بعدي را دارد.
6 _ متأسفانه بعضي از كساني كه پس از رانندگي ممتد دچار خستگي مي شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگي و سرخوشي كاذب، در دام اعتياد گرفتار مي شوند.
7 _ اين مواد حالت خمودگي، ابرگرفتگي شعور و با آگاهي ايجاد مي كنند يعني مي توانند بيداري بيش از حد بشر را كاهش دهند. زندگي پيچيده امروز، نياز به كار فكري زياد و گاهي خسته كننده دارد در واقع آدم هاي پركار و آنهايي كه در زندگي روزمره با مسايل پيچيده برخورد مي كنند مجبورند با تمام قواي فكري و ذهني خود وارد ميدان شوند. يعني بشر امروز براي تطابق با شرايط روزمره، بيش از حد بيدار و شايد دائم در حال جنگ فكري است، در حد اعلاي اين پديده بعضي آدم ها همانند خروس جنگي دائم هوشيارتر از مردم ديگر هستند. موادمخدر و الكل اين حالت بيداري بيش از حد را كاهش مي دهد. بنابراين آنهايي كه كار فكري شديد، يكنواخت و خسته كننده مي كنند با اولين آشنايي ها در معرض ابتلاي به اعتياد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام مي كند اما پس از مدتي قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشي را از آنها مي گيرد.
8-قسمت اعظم دردهاي بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهاي مزمن، دردهاي عضلاني و استخواني، مي تواند جنبه رواني داشته باشد. كساني كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش هاي مرسوم فرهنگي، تسكيني براي درد خود نمي يابند، در مقابل مواد مخدر بسيار آسيب پذير هستند.اين مواد اصل درد و عامل ايجاد كننده درد را از بين نمي برند فقط شخص را نسبت به درد بي تفاوت مي كنند.مثلا اگر كسي شكستگي داشته باشد، درد ايجاد شده سبب كم حركتي يا بي حركتي عضو شكسته شده مي شود و فرصتي براي محل شكسته ايجاد مي شود تا استخوان سازي صورت گرفته و محل شكستگي ترميم يابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بي حركتي و كم حركتي است از بين برده و عضو حركت كرده مي تواند جوش خوردن شكستگي را به تاخير بيندازد.
9 _ در مسير اعتياد بتا آندورفين ها كه مواد شبه مخدر درونزا هستند كاهش مي يابد، زيرا با ورود مواد مخدر خارجي به بدن سلول هاي مغز شخص معتاد تنبل شده و اين مواد درونزا را ترشح نمي كنند و مرفين خارجي جاي شبه مرفين هاي مفيد و توليد شده در بدن شخص را مي گيرد.بنابراين پس از ترك اعتياد و در حين آن كه مواد مخدر خارجي به بدن نمي رسد و مغز، ديگر مواد شبه مرفين درونزا ترشح نمي كند، درد و حالت روحي ناخوش و اضطراب و بي قراري در شخص زياد است كه البته پس از مدتي كه از ترك بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد كرد.
10 _ با كاهش آندورفين ها [مواد شبه مرفين درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصيت دشمن كشي مونوسيت ها كه از سلول هاي دفاعي بدن هستند كاهش مي يابد. بنابراين شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا مي شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول هاي دفاعي بدن را كه مسئول از بين بردن مهاجمان به بدن هستند، كاهش مي دهند و نيز با كاهش فعاليت آنها مي توانند سبب رشد سلول هاي سرطاني شوند.
اعتياد و اثر مواد مخدر بر دستگاه عصبی مرکزی
موادی که دستگاه عصبی مرکزی را تغيير می دهند مواد روان گردان هستند (الکل ؛ نيکوتين ؛ کوکائين) و موادی امثال اينها که اعتياد به آنها مشکل بزرگ بعضی از جوامع امروزی است. همچنين کافئين که در قهوه و نوشابه ها يافت می شود از جمله مواد روان گردان هستند. تمام اين مواد می توانند باعث وابستگی روانی مصرف کننده شوند و مهم تر از آن اين است که باعث وابستگی جسمی نيز می شود.
اعتياد پاسخی فيزيولوژيک است که مصرف پی در پی مواد مخدر موجب آن می شود و عملکرد طبيعی نورونها و سيناپس هارا تغيير می دهد.هنگامی که عملکرد نورون يا سيناپسی توسط مواد مخدر تغيير کرد از آن پس آن نورون يا سيناپس به طور طبيعی به کار خود ادامه نمی دهد مگر با بودن موادمخدر.
شخص با مصرف پی در پی مواد مخدر به آن معتاد می شود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر عادت می کند.شخص معتاد بايد با گذشت زمان مقدار ماده مخدر مصرفی اش را افزايش داده تا نياز بدنش تامين شود.نيکوتين ماده ای اعتياد آور است که در برگهای گياه تنباکو يافت می شود.اين ماده بسيار سمی است و حدود60 ميلی گرم از آن برای انسان مرگ آور است. نيکوتين سريعا وارد جريان خون شده و در بدن به گردش در می آيد.عملکرد نيکوتين در مغز شبيه به عملکرد انتقال دهنده عصبی استيل کولين است.
نيکوتين به دليل شباهت ساختاری با استيل کولين به محلهای مخصوصی در سلول عصبی که به طور طبيعی محل ها گيرنده های استيل کولين هستند متصل می شوند.اين جايگاهها از مراکز کنترل مغز هستند که بسياری از فعاليت های مغزی را کنترل می کنند.اتصال نيکوتين به سلولهای عصبی موجب تغييرات بسياری می شود پس از مدتی بدن فرد سيگاری تنها در حضور نيکوتين به جای استيل کولين به طور طبيعی کار می کند و در حضور حذف نيکوتين حالت طبيعی بدن مختل می شود.هنگام بدست آمدن اين حالت تنها راه برگشت بدن به حالت طبيعی کشيدن سيگار است.در اينجا است که می گوييم فرد سيگاری معتاد به کشيدن سيگار است.
داروهای روان گردان نوعی مواد مخدرند که در تسکين درد و القای خواب نقش بسزايی دارند. بسياری از اين مواد از گياهان تيره خشخاش به دست می آيند. مواد مخدری که از ترياک استخراج می شوند شامل: مورفين، هروئين و کدئين هستند. پزشکان برای تسکين درد بيماران گاه کدئين تجويز می کنند. مورفين نيز يکی از موثرترين تسکين دهنده های درد می باشد که امروزه در پزشکی مورد استفاده قرار می گيرد. گيرنده های درد محرکهايی که باعث درد می شوند را شناسايی می کنند.درد در بدن نقش اهميت زايی دارد درد به ما می گويد که يکی از بافتهای بدن ما زخمی و يا آسیب ديده شده است.وقتی عضوی آسيب ديده می شود از انتهای اعصاب آسيب ديده ی آن پيام هايی انتقال داده می شود که باعث احساس درد می شود.پيامهای عصبی حامل درد را به نخاع و سپس به مغز انتقال می دهند.پس از رسيدن پيام عصبی درد به طناب عصبی؛ پيام درد بوسيله گروهی از انتقال دهنده های عصبی به نام انکفالين ها سرکوب می شوند.زمانی که انکفالين ها به نورونهای نخاع می پيوندند از انتقال پيام به مغز جلو گيری می کنند .مواد مخدر عملکردی مشابه به انکفالين ها دارند و به گيرنده های پروتئينی درد در طناب عصبی می پيوندند و از انتقال پيام درد به مغز و احساس درد جلوگيری می کنند.
– در اين سايت ميتونيد اطلاعات جالب و كاملي (عكس و … ) در باره ي انواع مواد مخدر كسب كنيد. (حتما توصيه ميشود)
– مشروبات الکلي
-با نوشيدن مشروبات الکلي ، الکل بسرعت در معده و روده جذب شده و با انحلال در آب پلاسما وارد جريان خون مي شود. الکل چند مرکز را در مغز تحت تاثير قرار مي دهد. اين مراکز به ترتيب اثر عبارتند از :
1- بافت خاکستري که بزرگترين قسمت مغز است.سلولهاي اين بافت ، اطلاعات حسي شما را پردازش مي کند، فرآيند تفکر و هوشياري شما را به عهده دارد و آغازگر بيشتر حرکات ماهيچه اي شماست.
الکل در اين بخش ، کار مراکز رفتارهاي بازدارنده (نه نوروترانسميترهاي بازدارنده) را مختل مي کند. در اين صورت شخص پر حرف مي شود ، اعتماد به نفس بيشتري احساس مي کند و ديگر چندان به قوانين بازدارنده اجتماعي پايبند نيست.
پردازش اطلاعات حسي را کند مي کند در نتيجه شخص در حسهاي پنجگانه خود دچار مشکلاتي مانند تاري ديد، کاهش شنوايي ، بي حسي پوست و غيره مي شود و آستانه درد نيز در او بالا مي رود (درد را کمتر حس مي کند) فرآيندهاي فکري را متوقف مي کند و اين باعث مي شود شخص نتواند بخوبي قضاوت يا فکر کند.
2- دستگاه ليمبيک که احساسات و حافظه را کنترل مي کند. وقتي الکل بر اين بخش اثر مي گذارد شخص دچار احساسات اغراق آميز (مانند خشم ، پرخاش ، تهاجم) و ضعف حافظه مي شود.
3- مخچه که حرکت ماهيچه هاي بدن را هماهنگ مي کند. به زبان ساده ، مخچه با اثرگذاري بر سيگنال هاي حرکتي ماهيچه ها، دقيق و بي نقص بودن حرکات را کنترل مي کند و مانع لرزش اعضا يا ناشيانه بودن و بروز اشتباه در حرکات مي شود. با تاثير الکل بر اين بخش ، حرکات ماهيچه اي ناهماهنگ خواهد شد. علاوه بر هماهنگي حرکات ارادي ، مخچه هماهنگي حرکات ظريف موردنياز براي حفظ تعادل را نيز به عهده دارد؛ بنابراين با رسيدن الکل به مخچه ، شخص تعادل خود را براحتي از دست مي دهد. تلوتلو خوردن آدم مست به همين علت است.
4- بصل النخاع يا ساقه مغز. تمامي اعمال غيرارادي بدن مانند تنفس ، تپش قلب ، دما و هشياري را کنترل مي کند. وقتي الکل به مراکز بالايي بصل النخاع مي رسد به شخص احساس خواب آلودگي دست مي دهد که با افزايش BAC ممکن است به بيهوشي بينجامد. اگر BAC به قدري زياد شود که بتواند بر اين فعاليت ها اثربگذارد شخص ممکن است به کندي نفس بکشد يا فشار خون و دماي بدن افت کند و در نهايت به کاهش و توقف اين علايم حياتي و مرگ بينجامد