ارسالی: کریمه
مشهور شدن عمل نیک شخص ، و تعریف مردم و یا محبت آنان ، امری ناپسند نیست بلکه این از جانب خداوند متعال پاداش نقدی قبل از پاداش آخرت در همین دنیاست که به او داده می شود و نشانگر مقبولیت و محبوبیت آن بنده است .
بنابراین هرگاه عمل نیکی که با اخلاص برای الله انجام می گیرد ولی بدون اراده و کوشش عمل کننده ، سایر بندگان از آن ، آگاه می شوند و سپس او را از این خبر شادی و خوشحالی حاصل شود ، این منافی با اخلاص نیست .
ای درونت برهنه از تقوا وز برون جامه ریا داری
پرده هفت درنگ در مگذار تو که بو ریا داری [سعدی]
اخلاص و ریا نقطه مقابل هم هستند ؛ همان طور که خلوص نیت موجب صحت و قبولی عبادت است ، ریا و خودنمایی باعث بطلان عبادت خواهد بود ، و جامعه ای که به ریا کاری عادت کند نه فقط از خدا و اخلاق حسنه و ملکات فاضله دور می شود ، بلکه تمام برنامه های اجتماعی او از محتوا تهی می گردد و دریک مشت ظواهر فاقد معنی خلاصه می شود ، و چه دردناک است سرنوشت چنین انسان و چنین جامعه ای ؟!
انسانهای ریاکار با سپردن مختصات حق تعالی به دیگران زمینه سقوط اخروی را برای خود فراهم می کنند . آنان انواری را که روشنی بخش روح و قلب و سرمایه نجات و سعادت ابدی و سرچشمه لقاء الهی است مبدل به ظلمات و شقاوت و هلاکت ابدی و سرمایه بعد از ساحت قدس محبوب و دوری از لقاء حضرت حق می کنند آنان به زعم کسب محبوبیت جزیی بندگان ضعیف خود را مورد سخط و غضب الهی قرار داده و همه چیز را قربانی تحسین ظاهر مردم می کنند و چه بسا این آرزوی واهی شان نیز تأمین نمی گردد و خود را دست به گریبان اند و غم و اندوه می یابند و احساس می کنند که دلهای مردم مخالف آنان است ، چون خواه ناخوا ، این خود نمایی و ریاکاری برملا شد ، و آبروی شان در این دنیا هم ریخته می شود و سرانجام ایی آفت چون موریانه ای در کالبد ریا کاران رخنه کرده و آنان را به سقوط قطعی می کشاند .
حقیقت ریا و اقسام آن
لفظ « ریا نماندن به چشم دیگران » از رویت مشتق است و در اصطلاح عبارت است از اینکه: مسلمانی مردم را نسبت به کردارهاری نیک خود بخاطر دستیابی بر مقام و منزلت یا چشمداشت به ثروت آنان ، مطلع نماید .
امام غزالی در احیاء علوم الدین ریا را به دو قسم تقسیم نموده اند :
1 – ریا آشکار و علنی که ریا کار را وادار به انجام کاری می نماید ، هرچند قصد ثواب هم داشته باشد مانند اینکه شخصی به خاطر نام و شهرت به مستمند و فقیری کمک می کند .
2 – ریا خفی و پنهان که مجرد ریا ، عامل اقدام کار نیک نیست ولی انجام آن را سهل و ساده تر می سازد مانند شخصی که عادت دارد هر شب برای نماز تهجد بیدار شود ولی این کار برای او دشوار است اما اگر مهمانی داشت شب بیداری و نماز برای او نشاط آور تر و آسان تر می گردد .
مراتب ریا
ریا از لحاظ عملی که به آن تظاهر می کند داری سه و جه می باشد ، بدترین و سخت ترین درجات ریا آن است که در اصل ایمان باشد مانند منافقی که خود را مسلمان نشان دهد ولی قلبا مسلمان نباشد یا از دیانت منحرف گردد یا همه چیز را مباح بداند ولی وانمود کند که به مسلمانی ادامه می دهد و بر اعتقاد به اسلام باقی مانده است اما در باطن ایمانی در او موجود نباشد .
در وجه دوم در اصل عبادت است مانند کسی که نماز بخواند و زکات بدهد ولی این اعمال و سایر عبادتهایش فقط در حضور مردم باشد و خدا می داند که در خلوت و بی حضور دیگران همه را ترک می کند .
درجه سوم یعنی پایین ترین درجات ریا این است که در ادای فرایض بی ریا باشد و لی در حضور مردم نفل می خواند و فرایض را به صورت بهتر انجام می دهد و زکات را از بهترین مال می پردازد یا به قصد تظاهر نماز تهجد بخواند و در روزهای عرفه یا عاشورا روزه بگیرد ولی در خلوت فقط به ادای فرایض اکتفا و سایر مستحبات را ترک می کند و این ریا نیز حرام است ولی عقوبت آن به شدت ریا در عبادت نیست .
کلید است دوزخ که در آن نماز که در چشم مردم گذاری دراز
اسباب و عوامل ریا کاری
خود نمایی دارای اسباب و عواملی است که زمینه پیدایش و بروز آن را فراهم می کند از جمله:
1- شرایط دوران کودکی :
گاهی کودکی در دامان خانواده ای بار آمده که به ریا و ظاهر سازی خو گرفته و عادت داشته اند ، او هم جز تقلید و همگرنی با آنها راه دیگری را پیش روی نداشته و به مرور زمان این بیماری در روانش ریشه روانیده و به گونه ای می شود که انگار جزیی جدایی نا پذیر شخصیت اوست .
2- همنشین با اشخاص نا اهل :
برخی از دوستان و همنشینان جز ریا و ظاهر سازی هم و غم دیگر ندارند ، و او هم از آنان تقلید نموده و همگرانی را بر می گزیند ، به خصوص زمانی که دارای شخصیتی ضعیف و از دیگران بیش از حد تأثیر پذیر باشد .
3- عدم معرفت حقیقی خداوند :
گاهی نیز سبب و عامل پیدایش ریا کاری عدم شناخت راستین خداوند است . این عدم معرفت یا ضعف شناخت او باعث می گردد که بطور شایسته ای قدر و منزلتش را و منزلتش را مراعات نکند .
4- اشباع غریزه ستایش و ثنا گویی از سوی دیگران :
گاهی علاقمندی به شنیدن تعریف و ستایش خود از طرف دیگران او را به سوی ریا کاری و ظاهر سازی فرا می خواند تا ورد زبان همه بشود و در هر مجلسی از او سخن بگویند .
5- سخت گیری مسئولین :
گاهی هم سختگیری مسئولین در کنترل بررسی عملکرد زیر دستان ، به ریا کاری و ظاهر فریبی آنها منجر می شود . بخصوص اگر ضعف و کمبودی در تصمیم گیری و اجرا وجود داشته باشد ، آنها با استفاده از ریا کاری و ظاهر فریبی برای مخفی کردن ضعفها و کمبودها تلاش می کنند .
6- چشم داشت به دارایی دیگران :
گاهی طمع به مال و دست آورد دیگران ، و دنیا طلبی بیش از حد ، او را به سوی ریا کاری و ظاهر سازی سوق می دهد تا مردم به او اعتماد نموده و برایش دلسوزی نمایند و جیبش را از بخششهای خویش پر و شکمش را سیر کنند .
پیامدهای ریا از نگاه قرآن و سنت
خداوند در آیه 264 سوره بقره می فرمایند :
(کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الأخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شیء مما کسبوا و الله لا یهدی القوم الکفرین)
همانند کسی که دارائی خود را برای نمودن به مردم ، ریا کارانه صرف می کند و به خدا و روز رستاخیز ایمان ندارد . مثل چنین کسی همچون مثل قطعه سنگ صاف و لغزنده ای است که بر آن (قشری) از خاک باشد (و بذر افشان شود) ، و باران شدیدی بر آن ببارد( و همه خاکها و بذرها را فرو شوید) و آن به صورت سنگی صاف ( و خالی از هر چیز ) بر جای می گذارد … (چنین ریا کارانی) از کاری که انجام داده اند سود و بهره ای بر نمی گیرند ، و خداوند گروه کفر پیشه را (به سوی خیر و صلاح ) رهنمود نمی نماید .
در این آیه انفاق به قصد شهرت و ریا ، تضییع مال گفته شده است . مؤمن معتقد به آخرت هم اگر به خاطر شهرت طلبی اقدام به انفاق نماید ، هیچ ثوابی عایدش نمی گردد و جمله «لا یومن بالله» اشاره به این دارد که ریا و ظاهر سازی از کسی که به و معاد ایمان داشته باشد ، بعید است و ظهور این پدیده علامت خلل در ایمان اوست .
در این آیه 142 سوره نساء ریا یکی از شاخص های منافقین قرار داده شده است : (ان المنافقین یخدعون الله و هو خدعهم و إذا قاموا إلی الصلاة قاموا کسالی یرآءون الناس و لا یذکرون الله إلا قلیلا )
بی گمان منافقان (به خیال خود ) خدا را گول ؛ می زنند ! در حالی که خداوند (دماء و اموال ایشان را در دنیا محفوظ می نماید ، و در آخرت دوزخ را برای آنان مهیا می دارد و بدینوسیله) ایشان را گول می زند . منافقان هنگامی که برای نماز بر می خیزند ، سست و بی حال به نماز می ایستند و با مردم ریا می کنند (و نمازشان به خاطر مردم است نه به خاطر خدا ) و خدا را کمتر یاد می کنند و جز اندکی به عبادت او نمی پردازند .
در سوره ماعون چنین می خوانیم :
(فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون الذین هم یرآءون و یمنعون الماعون )
وای : به حال نمازگران ، همان کسانی که نماز خود را به دست فراموش می سپارند ، همان کسانی که ریا و خود نمائی می کنند و ازدادن وسایل کمکی ناچیز خود داری می کنند .
ریا نوعی از شرک و نفاق
عن شداد ابن أوس قال سمعت رسول الهل صلی الله علیه و سلم : «من صلی یرائی فقد أشرک و من صام یرائی فقد اشرک و من تصدق یرائی فقد أشرک » . [رواه احمد]
از حضرت شداد بن اوس رضی الله عنه روایت است که من از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم شنیدم که فرمودند : «هر کس برای نشان دادن مردم نماز گزارد ، شرک کرده است و هر کس برای نشان دادن مردم روزه گرفت شرک کرده است و هر کس برای نشان دادن مردم صدقه کرده شرک کرده است .
شرک حقیق این است که در ذات و صفات الله یا در افعال و حقوق خاص او ، کسی دیگر را شریک قرار داده و غیر از خداوند کسی دیگر را عبادت کنند این همان «شرک حقیقی» ، «شرک جلی» ، و «شرک اکبر» است و ما مسلمانان معتقدیم که مرتکب چنین شرکی بدون توجه هرگز بخشوده نخواهد شد در این روایت نیز ریا نوعی شرک قرار داده شده ست و در روایتی دیگر به آن «شرک خفی» و در یک حدیث «شرک اصغر» گفته شده است .
عن جندب قال : قال النبی صلی الله علیه و سلم : «من سمع سمع الله به و من یرائی ، یرائی الله به » . [رواه الشیخان]
ازحضرت جندب رضی الله عنه روایت است که نبی مکرم اسلام فرمودند : کسی که برای شهرت طلبی کاری را انجام دهد ، خداوند متعال او را روز قیامت رسوا می کند ، و کسی که از روی ریا عملی را انجام دهد تا مردم بزرگش دارند خداوند با آشکار نمودن ریا کاریش در برابر مردم ، روز قیامت اورا رسوا و شرمنده می سازد .
کسانی که به منظور شهرت و نشان دادن به دیگران ، اعمال نیک انجام دهند ، یک کیفر وسزا به مناسبت عمل شان داده خواهد شد که این ریا کاری و نفاق او را خوب مشهور کرده و به همه می نمایاند که این انسانهای بدبخت اعمال نیک را برای خدا انجام نمی دادند بلکه برای کسب نام و نمایاندن به دیگران و شهرت طلبی انجام می دادند . خلاصه به آنها یک کیفر روحی قبل از عذاب دوزخ می رسد که در میدان محشر در ملاء عام ، پرده نفاق و ریا کاری آنان دریده شده و پلیدی باطن شان به همه اهل محشر نشان داده می شود .
اخطار شدید به کاسبان دنیا به نام دین
عن ابی هریرة قال : قال رسول الله صلی الله علیه و سلم : «یخرج فی اخر الزمان رجال یختلون الدنیا بالدین یلبسون للناس جلود الضان من اللین ألسنتهم أحلی من السکر و قلوبهم قلوب الذیاب یقول الله أبی یغترون أم علی یجسرؤن فبی حلفت لأبعثن علی أولئک منهم فتنة تدع الحلیم فیهم حیران » . [رواه الترمذی]
از حضرت ابی هریره رضی الله عنه روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند : در آخر الزمان افراد مکار و حیله بازی پیدا می شوند که به بهانه دین ، دنیا را شکار می کنند . آنها به منظور اظهار و نشان درویشی و مسکینی خود به و متأثر کردن مردم از ، لباس پشمین میش می پوشند . زبانهای آنها شیرین تر از شکر است ولی دلهای آنان مانند دل گرگ خواهد بود فرمان الهی است که آیا اینها از مهلت دادن من فریب خورده اند ویا از بیمی نداشته و جرأت مبارزه با من را کرده اند . پس سوگند به ذاتم که این مکاران را مبتلا به فتنه ای خواهم کرد که بزرگان و دانشمندان آنها را در بهت و حیرت قرار خواهد داد .
از این حدیث چنین بر می آید که این نوع خاص ریا کاری ، که لباس و صورت عابدان و زاهدان را اختیار کرده و بندگان ساده لوح خدا را با شیرینی زبانی ارادتمند خویش ساختن و در دام خود سیر نمودن و دنیا را از آنها بدست آوردن ، بدترین نوع ریا کاری است و برای اینگونه افراد ، اخطار و تهدید خداوندی است که آنان را قبل از مرگ د رسخت ترین فتنه ها مبتلا خواهد کرد .
سر انجام ریا کاران
عن ابی هریرة قال : قال رسول الله صلی الله علیه و سلم : «ان اول الناس یقضی علیه یوم القیامة رجل استشهد فأتی به فعرفه نعمته فعرفها فقال فما عملت فیها ؟ قال قاتلت فیک حتی استشهدت قال : کذبت و لکنک قاتلت لأن یقال جرئی فقد قیل ، ثم أمر به فحسب علی وجهه حتی ألقی فی النار و رجل تعلم العلم و علمه و قرأ القرآن فأتی به فعفه نعمه فعرفها قال : فما عملت فیها ؟ قال تعلمت العلم و علمته و قرأت فیک القران ، قال کذبت و لکنک تعلمت العلم لیقال انک عالم و قرأت القران لیقال هو قاری فقد قیل ثم أمر به فحسب علی وجهه حتی ألقی فی النار ، و رجل وسع الله علیه و أعطاه من أصناف المال کله فأتی به فعرفه نعمه فعرفها قال : فما عملت فیها قال ما ترکت من سبیل تحب أن ینفق فیها إلا انفقت فیها لک قال : کذبت و لکنک فعلت لیقال هو جواد فقد قیل ثم أمر به فحسب به علی وجهه ثم ألقی النار . [رواه مسلم ]
از حضرت ابو هریره رضی الله عنه روایت است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند : اولین کسی که روز قیامت محاکمه می شود مردیست که شهید شده است . این شخص به محضر الهی آورده می شود ؛ آنگاه خداوند به او می گوید : من به تو چه نعمتهای فراوانی داده بودم ؟ او به همه نعمتهای الهی اعتراف می کند ؛ سپس خداوند از او می پرسد در مقابل این نعمتها چه کرده ای ؟ او می گوید : در راه تو جهاد کردم تا شهید شدم (و بدین ترتیب عزیز ترین و گرانبهاترین چیز یعنی جانم را در راهت فدا کردم ) خداوند می فرماید : دروغ گفتی ، زیرا تو در جهاد برای این هدف شرکت کردی که جرأت و شجاعت تو برای مردم معلوم گردد پس (این هدف تو حاصل شد در دنیا) شجاعت تو شایع شد ، آنگاه دستور صادر می گردد و به صورت واژگون در جهنم انداخته می شود .
شخص دیگری را می آورند که علم دین را فرا گرفته و به دیگران نیز آموخته است و قرآن را خوانده است خداوند نعمتهای اعطایی خود را برای او بیان می کند و او به آنها اعتراف می کند. آنگاه از او می پرسد : بگو تو در برابر این نعمتها ی من چه کردی ؟ او می گوید : علم آموختم و آن را تعلیم دادم و برای رضایت تو قرآن خواندم . خداوند می فرماید : دروغ گفتی ؛ تو علم دین و قرآن را برای این منظور آموختی و خواندی که مردم تو را عالم و قاری گویند و به این هدف نایل آمدی سپس در مورد وی نیز دستور داده می شود و به صورت واژگون در دوزخ انداخته می شود .
شخص سومی را می آورند که خداوند به وی رزق گسترده داده و انواع مال را به او ارزانی داشته است خداوند نعمتهایش را به او معرفی می کند و او به همه آنها اعتراف می کند .
خداوند می فرماید : در مقابل آنها چه کردی ؟ می گوید : در راهی که تو دوست داشتی خرج شود آن را به خاطر تو خرج کردم . خداوند به او می گوید : دروغ گفتی ، زیرا این کار را کردی تا گفته شود جوانمرد و بخشنده است و این هدف تو در دنیا حاصل شد . سپس دستور داده می شود تا به صورت واژگون در دوزخ انداخته شود .
چه حدیث تکان دهنده ای است ؟ در بعضی از روایات همین حدیث ، مذکر است که حضرت ابو هریرة رضی الله عنه گاهی هنگام بیان این حدیث ، بیهوش می شد . نیز از حضرت معاویه رضی الله عنه نقل شده است که یک بار این حدیث برایش بیان شد چنان گریه کرد که در آخر بی حال و بیهوش شد . سه عملی که در این حدیث مذکوراند یعنی تحصیل و تعلیم دین ، مشغول بودن در قرآن ، فداکاری جانی و مالی در راه خدا از عالی ترین اعمال صالحه هستند و اگر همراه با اخلاص باشند ، پاداش آنها بدون شک خوشنودی الله و بهشت برین خواهد بود ولی همین اعمال چون به منظور شهرت طلبی و نمایاندن به مردم و یا دیگران و مقاصد دنیوی همراه باشند چنان گناه بزرگی نزد الله تعالی به حساب می آیند که پیش از دیگرگناهکاران فیصله دوزخ برای آنها صادر می شود و قبل از همه ، همین گروه به دوزخ انداخته می شوند .
تمام این نصوص کتاب و سنت از آفات و عواقب وخیم گناه ریا پرده بر می دارند .
حسن شهرت ، نعمت الله
عن ابی ذر قال : قیل لرسول الله صلی الله علیه و سلم أرایت الرجل یعمل العمل من الخیر و یحمده الناس علیه و فی روایة و یحبه الناس علیه قال : تلک عاجل بشری المومن [رواه مسلم]
از حضرت ابوذر غفاری روایت است که از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم پرسیده شده : شخصی عمل نیک انجام می دهد و در اثر آن ، مردم او را ستایش می کنند . (و در یک روایت است که سوال کننده گفت که چه می فرمایند درباره شخصی که عمل خوب انجام می دهد و بر اثر آن مردم او را دوست می دارند ؟ ) آن حضرت فرمودند : این مژده و بشارت نقد مؤمن است .
ارشادات و تهدیدات فوق حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم در مورد ریا و شهرت طلبی ، صحابه کرام را آن قدر بیمناک کرده بود که این شبهه برای شان پیش آمد اگر کسی عمل خوبی انجام دهد به خاطر همان عمل نیک او را ستایش کنند و آوازه او در میان مردم بلند شود و مردم او را بنده نیک الله دانسته با او محبت بورزند ، این عمل نیز نزد الله مقبول نمی شود چرا که پاداش آن به عمل کننده در همین دنیا رسیده است در پاسخ به این شبهه آن حضرت فرمودند «کلک عاجل بشری المؤمن»
مشهور شدن عمل نیک شخص ، و تعریف مردم و یا محبت آنان ، امری ناپسند نیست بلکه این از جانب خداوند متعال پاداش نقدی قبل از پاداش آخرت در همین دنیاست که به او داده می شود و نشانگر مقبولیت و محبوبیت آن بنده است .
بنابراین هرگاه عمل نیکی که با اخلاص برای الله انجام می گیرد ولی بدون اراده و کوشش عمل کننده ، سایر بندگان از آن ، آگاه می شوند و سپس او را از این خبر شادی و خوشحالی حاصل شود ، این منافی با اخلاص نیست .
[معارف الحدیث با اندکی تصرف ]
این نکته را نباید از خاطر دور داشت که ترک کردن عمل نیک به خاطر هراس از ریا یکی از ترافند های شیطانی است و چه بسا گاهی انسان در مجمع انسانهای نیکوکار قرار می گیرد و با احساس خوشحالی بیشتر خداوند را پرستش می کند شاید چنین تصور نماید که این ریاست امکان دارد چنین باشد اما همیشه چنین حالتی نشانه ریا نیست زیرا مؤمنان پیوسته علاقمند انجام دادن اعمل نیک هستند اما گاهی بر اثر موانع ، خواهشات دنیوی و غفلت موفق به انجام اعمال نیک نمی شوند ولی وقتی سایر مؤمنان در در انجام نیکی می بینند ، شوق و علاقه شان تحریک و پرده غفلت بر طرف انجام دادن نیکی آسان می گردد . در چنین حالتی اگر نیت فقط کسب ثواب باشد ریا گفته نخواهد شد . همچنین اظهار نمودن برخی از فرایض و واجبات دینی مانند پرداخت زکات به قصد تشویق و وادار نمودن دیگران به پرداخت آن رواست مشروط به اینکه عبادت کننده خالص و صرفا برای خشنودی و رضای خدا باشد و ترک عبادت به بهانه ریا صحیح نیست .
راه درمان ریا کاری و ظاهر سازی
راه معالجه و درمان ریا کاری و ظاهر سازی در موارد ذیل خلاصه می شود :
1 – شناخت ومعرفت راستین خداوند ، زیرا اینگونه معرفت سبب می شود که جایگاه و منزلت واقعی خداوند به درستی رعایت گردد . عملی که منجر به نجات از چنگال دیو ریا کاری و ظاهر سازی شده و سپس آراسته شدن به اخلاص را به دنبال خواهد داشت همنشینی و همزیستی با قرآن و سنت رسول خداست .
2 – استعانت به خداوند : (ففروا الی الله إنی لکم منه نذیر مبین ) [الزاریات /50]
به سوی خدا بشتابید . من بیم دهنده آشکاری از سوی او برای شما هستم .
3 – یاد آوری پیامد های دنیوی و اخروی ریا کاری و ظاهر سازی زیرا این کار اثر زیادی در به حرکت در آوردن دلهای آنانی که اهل دل اند ، می تواند داشته باشد وسپس در ریشه کن نمودن این آفت و بیماری خطرناک بسیار کار ساز خواهد بود .
4 – دوری از همنشینی کسانی که به ریا کاری و ظاهر سازی شهرت دارند و رفت و آمد با کسانی که اهل اخلاص و راستی هستند .
5 – مطالعه وضع و زندگی و سرانجام انسانهای ریا کار ، زیرا این گاهی برای پرهیز از این بیماری و آفت و برای آنکه به سرنوشت آنها دچار نگردد انسان را یاری خواهد کرد .
6 – مقابله با کششهای ناروای نفس تا زمانی که از انگیزه های ریا کاری رهایی یافته و پالایش شود ، که نمونه آن انگیزه ها شوق و علاقمندی به مقام و چشم داشت به دارایی مردم و حب تعریف و ستایش از طرف دیگران است .
7 – ریا کار باید بداند که جلب منافع به وسیله ریا چیزی موهوم و غیر معلوم است و آنچه قطعیت دارد خشم خداست و هیچ عاقلی برای چیزی که به دست آوردنش معلوم نیست خود را مورد غضب خداوند قرار نمی دهد .
8 – پوشیدن پاره ای از اعمال و عبادتهای نفلی از نگاه مردم تا آمیخته با ریا نشود و بدین ترتیب راه ورودی شیطانی را مسدد نماید .
خداوند در قرآن می فرماید : (إن تبدو الصدقت فنعما هی و إن تغفوها و تؤتوها الفقراء فهو خیر لکم و یکفر من سیأتکم والله بما تعملون خبیر ) [البقرة /271]
اگر بذل و بخششها را آشکار کنید ، چه خوب ، واگر آنها را پنهان دارید و به نیازمندان بپردازید ، برای شما بهتر خواهد بود و برخی از گناهان شما را می زداید ، و خداوند آگاه از هر آن چیزی است که انجام می دهید .
آن حضرت (ص) می فرمایند : یکی از گروهایی که روز قیامت زیر سایه عرش الرحمن جای دارند «رجل تصدق بصدقة حتی لا تعلم شماله ما تنفق یمینه » مردمی که صدقه می کند به گونه ای دست چپ او نمی داند آنچه را دست راستش پرداخت نموده است .
دل آرام که داری دروبند و گر چشم از همه عالم فرو بند
اللهم طهر قلوبنا من النفاق و أعمالنا من الریا و السنتنا من الکذب فانک تعلم خائنة الاعین و ما تخفی الصدور ، اللهم انی أعوذبک و أنا أعلم و استغفرک لما لا أعلم .