ارسالی: سونیا
ريسک فني يک تهديد مهم براي اهداف هزينه و زمانبندي پروژه هاي توسعه محصول جديد مي باشد. اعم از اينکه محصول يک محصول فيزيکي است و سيستم تکنولوژي اطلاعات يک خدمت يا يک مفهوم بازاريابي جديد يا ترکيبي ازآن دو است ، ريسکهاي فني اغلب پس ازفرآيند توسعه محصول جديد آشکار مي شوند وقتي که با مشکلات در نمونه نخستين با بالا رفتن ميزان توليد ,با توسعه خدمت پشتيبان يا ديگر مواردي که تجزيه و تحليل يا شبيه سازي آنها در پروژه مشکل است مواجه مي شوند.
در گذشته مديران پروژه به طور شفاف از هر نوع خلاقيت در پروژه پرهيز مي نمودند زيرا که معتقد بودند راه حلهاي خلاق حل مساله ريسک خرابي پروژه ها را افزايش مي دهد , در حاليکه خلاقيت اکنون داراي شهرت و اعتبار فراوان و توسعه غير قابل کنترل است و به طور مکرر در حال توليد ايده هاي جديد است بنابراين آن ها درست فکر مي کردند که خلاقيت براي پروژه ها خطرناک است ولي بايد آن را مديريت کرد.
خلاقيت مي تواند مديريت شود آن مي تواند تمرکز گرا باشد و آن مي تواند دليلي براي موفقيت پروژه ها باشد. TRIZ يک روش براي حل مساله است که توانايي تيم پروژه در حل ريسکهاي ايجاد شد در مساله را تسريع مي کنند .(Tate and Domb 1997). TRZ مخفف روسي تئوري حل خلاقانه مساله است. اين روش توسط آلتشولر و هم دانشگاهي هايش توسعه داده شده است. آن اکنون يک علم بين المللي خلاقيت است که به الگوهاي مسايل و راه حل ها متکي است.
بيش از 8/2 ميليون الگو تجزيه و تحليل گشته تا الگوههاي مربوط به راه حل هاي مسايل فني استخراج گردند.
تحقيقات TRIZ با بيان اين فرضيه آغاز مي شود که يکسري اصول جهان مشمول اختراع وجود دارد که مبنايي براي نوآوري خلاق با استفاده از تکنولوژي هاي پيشرفته مي باشد . اين بدين معني است که اگر اين اصول تعريف و شناسايي گردند مي توانند به تفکر افراد در ايجاد فرآيندهاي مبتني بر نوآوري به صورت قابل پيشبينانه تري عمل نمايند . اين تحقيق در طي چندين مرحله در طول 50 سال گذشته تکامل يافته است , سه يافته اصلي از اين تحقيق در زير ارائه مي شود:
1- مسايل و راه حل هايي که در ميان صنايع و علوم تکرار شده بودند.
2- الگوهاي تکامل فني که در ميان صنايع و علوم تکرار شده بودند.
3- نوآوري هاي استفاد شده توسط علوم خارج از زمينه اي که آن علوم توسعه يافته بودند.
بيشترين کاربرد TRIZ شامل يادگيري اين الگوهاي تکرار شده مسايل و را حل هاي آنها و الگوهاي تکامل فني و روشهاي استفاده از آثار علوم و بکارگيري الگوهاي عمومي TRIZ در وضعيتهاي خاصي که توسعه دهنده با آن برخورد مي کند مي باشد.
نوآوران مساله خود را با مسايل عمومي TRIZ مطابقت مي دهند, سپس راه حلهاي عمومي TRIZ براي حل آن مساله را با راه حلي که خود پيشنهاد مي دهند مقايسه مي نمايند. با اين روش , TRIZ آزمايشهاي لازم را کاهش مي دهد و موثرترين راه حل براي مساله مورد نظر را که مستقل از صنعتي خاص است , ارائه مي کند.
براي مثال دليل قاطع اين روش از صنعت دارو سازي استخراج شده است(Anderson 1997 )
مطابق جريان شکل 1 , مساله ويژه به شرح زير مي باشد:
باکتري تيلور براي انتشار هورمونهاي انساني استفاده مي شود , توليد يک محصول برتر که آن از منابع حيواني تصفيه و استخراج مي گردد. توليد نمودن محصول , مقادير خيلي زياد سلولهاي باکتري تيلور که پرورش داده مي شوند, سپس سلولها بايد شکسته شوندو مواد ديواره سلول از بين رود, بطوريکه هورمونهاي مفيد بتوانند فرآورده شوند. يک روش مکانيکي براي گسيختگي و شکستن در مقياس معقول براي بعضي زمان ها استفاده شده بودند, که بازده اين روش 80درصد و متغير بود. بحران جاري بازده را به 65 درصد کاهش داده و يک دوره طولاني مساله پيش بيني براي سعي در مقياس توليد بالا و نرخ زياد بود اما بازده بايد خيلي بيشتر از 80 درصد شود.
مساله استاندارد TRIZدر بالاترين سطح , يک روش براي توليد نمودن محصول بدون ضايعات و بازده حدود 100 درصد پيدا نمود. فرمول بندي به عنوان يک راه حل استاندارد TRIZ به گونه اي است که بيان مي داردکه مساله بايد خودش را حل کند.
راه حل استاندارد ديگر TRIZ استفاده از الگوهاي تکامل فني است که در آن وسايل مکانيکي به وسيله فيلدها جايگزين مي شوند. اين ممکن است به ظاهر خيلي معمولي به نظر برسد اما آن محققان دارو ساز را به تجزيه و تحليل همه منابع قابل دسترس در مساله هدايت مي کند(سلول ها, ديواره هاي سلول ها, سيالي که سلول ها درآن هستند , حرکت سيال و … )و در نتيجه آنکه سه راه حل ويژه که داراي پتانسيل خيلي بالايي براي اين مساله دارند وجود دارد:
1- ديواره هاي سلول بايد توسط امواج صوتي شکسته شوند.(با استفاده از الگوي تکامل جايگزيني وسايل مکانيکي به وسيله فيلدها)
2- ديواره هاي سلول بايد شکسته شوند به وسيله عمل تقسيم سازي همانند آنکه آنها از ميان تسهيلات فرآيندي عبور مي کنند.
3- يک آنزيم در سيال بايد ديواره هاي سلول را بخورد و محتويات آن را در زمان مطلوب رها کند.
هر سه روش بطور موفقيت آميزي آزمايش شده اند و با کمترين هزينه و بالاترين هزينه در يک زمان خيلي کوتاهي توليد شد.
TRIZ دودسته از تناقضات را مشخص مي کند:
· تناقضات فني که در حقيقت موازنه کلاسيک مهندسي هستند. حالت مطلوب به دليل ساير موارد ديگري که سيستم از آن جلوگيري مي کند , قابل دسترسي نمي باشد. به عبارت ديگر وقتي بعضي عوامل بهتر مي شوند , بعضي عوامل ديگر بدتر مي گردند. مثالهاي کلاسيک شامل:
o محصول مستحکم تر مي شود(خوب) اما وزن آن افزايش مي يابد.(بد)
o ضخامت نوار افزايش مي يابد (خوب) اما نيروي بيشتري لازم است.(بد)
o کيسه هواي اتومبيل بايد خيلي سريع عمل نمايد تا از سرنشين محافظت نمايد(خوب)اما عمل سريع آن در خيلي موارد مشابه ممکن است افراد کوچک يا شخصي که خارج از موقعيت مناسب است را زخمي کند يا بکشد.(بد)
راه حلهاي استاندارد TRIZ، اشاره شده در شکل 1 ، در حدود بيشتر از 50 سال توسط محققانTRIZ توسعه داده شده اند و به روشهاي مختلفي سازمان دهي گشته اند.
بعضي از اين روشهاي تحليلي عبارتند از:
· نتيجه نهايي ايده آل
· تجزيه و تحليل وظايف و Trimming
· موقعيت تمرکز ناقص (بيشتر مديران پروژه در غرب با آن آشنا هستند: تجزيه و تجليل ريشه اي مشکل )
و مواردي که بيشتر تجويزي هستند عبارتند از:
· 40 اصل حل مساله
· اصول جداسازي
· قانون تکامل فني و آينده نگري تکنولوژي
در دوره هاي حل مساله براي هر مساله فني ، يک يا چند ابزار مي تواند براي حل مساله استفاده شود. فلوچارت براي حل مساله در شکل 2 نشان داده شده است.
40 اصل حل مساله در دسترس ترين ابزار TRIZ هستند.
اين اصول در تمام زمينه ها قابل استفاده هستند. آنها براي حل مجدد تناقض ها بطوريکه آنها پروژه هاي توسعه محصول جديد را در موقعيت ريسک قرار مي دهند استفاده مي شوند.
تناقضات فيزيکي :
هر گاه يک ويژگي محصول يا خدمت داراي دو وضع مطلوب متفاوت باشد , يک تناقض فيزيکي ايجاد شده است, به عنوان مثال مي توان محصولي را در نظر گرفت که هم سرد و هم گرم است. براي مثال :
· قهوه بايد براي لذت بخش بودن داغ باشد اما آن بايد سرد باشد تا از سوختن مصرف کننده جلوگيري نمايد.
· کيسه هواي اتومبيل هم بايد به سرعت و هم به آرامي متورم شود.
TRIZ , 40اصل براي حل تناقضات فيزيکي و 4 اصل جداسازي براي حل تناقضات فيزيکي تعريف نموده است.