ارسالی: نعمت
کلاسیک ها به آندسته از علما و دانشمندان اطلاق میشود که برای اولین بار در یک رشته مطالعات علمی و مدون را انجام داده اند. در مسائل مالی نیز دانشمندان مکتب کلاسیک برای اولین بار مطالعات علمی و مدون را انجام داده اند. بنیانگزاران این مکتب را باید موسسین علم اقتصاد نامید. به ویژه باید از آدام اسمیت مؤلف کتاب ثروت ملل که به عنوان پدر علم اقتصاد شناخته شده است یادکرد.
دانشمندان دیگر هوادار این مکتب عبارت بودند از: ریکاردو، رابرت مالتوس و جان استوارت میل. زادگاه مکتب کلاسیک، انگلستان و محور آن اصالت فرد و مصونیت زنده گی فردی و اجتماعی انسان از مداخلات دولت بود.
مباحث اقتصادی تا پیش از انتشار ثروت ملل آدام اسمیت ، عمدتآ گرایش به قضاوت در مورد عملکرد اقتصادی داشت تا به تحلیل اقتصادی. کتاب ثروت ملل آدام اسمیت یک نقطه عطف در تاریخ تحلیل اقتصادی بود و برای اولین بار نگرش تحلیلی، منسجم و نظام مند به مباحث اقتصادی در این کتاب ارائه شد و یک نظریه اقتصادی تدوین گشت. شاید به همین علت بود که آدام اسمیت را به عنوان پدر علم اقتصاد لقب نهادند.فیزیوکراتها هم از تئوریزه نمودن خط مشی اقتصادی خود، عاجز ماندند،تئوریزه نمودن خط مشی آزادی اقتصادی و عدم مداخله دولت ، در نهایت توسط آدام اسمیت بنیانگزار مکتب اقتصادی کلاسیک، با انتشار کتاب “ثروت ملل” در سال 1776 به انجام رسید و سهمی به سزا در عملی نمودن چنین خط مشی اقتصادی در تحولات آینده اقتصاد بریتانیا و اروپا ایفا نمود.
آدام اسمیت با ارایه نظریه دولت ژاندارم اعتقاد داشت چنانچه آزادی فردی و اصل رقابت آزاد دادوستد فراهم شود نیازی به دخالت دولت نیست. و دانشمند دیگر این مکتب ریکاردو در معروفترین کتاب خود که بنام (اصول اقتصاد سیاسی و مالیه) یادمیشود. موضوع توزیع مالیات بین طبقات و انتقال مالیات از یک طبقه به طبقه دیگر را برای اولین دفعه مورد توجه و بررسی قرار داده است.
کلاسیک ها در ابتدا محدوده بسیار مضیقی برای فعالیت دولت درنظر گرفته بودند و دخالت دولت را فقط در حوزه های تأمین امنیت و دفاع ملی، تضمین آزادیهای فردی و دادگستری و تأمین بعضی کالاهای عمومی مجاز میشمردند و این عقیده را در یک جمله کوتاه خلاصه کرده بودند: (بهترین دولتها ،دولتی است که کمتر حکومت کند.)
به عباره دیگر از نگاه علمای کلاسیک دولت بایستی از هرنوع مداخله در حیات اقتصادی دوری کند،و نگذارد که فعالیتهای انفرادی، رقابت آزاد و قوانین بازار را صدمه برساند. بناء هدف مالیه عبارت از آن بود تا منابع لازمه را برای دولت در جهت بسررسانیدن وظایفش تهیه نماید ولی ضمنآ مالیه را نگذارد که تمویل خصوصی را بصورت منفی متأثر بسازد.
طرفداران مکتب کلاسیک بر خلاف فیزیوکراتها (که زمین رامنشأ ثروت میدانستند) معتقد بودند که عامل عمده ثروت (کار) میباشد و هر چقدر در جامعه کار فراوانتر باشد آن جامعه ثروتمندتر است.
نظریه دیگر مکتب کلاسیک (قانون عرضه و تقاضا) است که آنرا فرضیه (مبادله اجناس در بازار رقابت آزاد) نیز مینامند و مفهوم آن این است که قیمتها باید تابع شرایط خود بازار باشد و اجناس در بازار آزاد مبادله شوند و رقابت آزاد و بلامانع ، معمول باشد.جامعه خود بازاری است که افراد محصولات کار را در آن مبادله میکنند، اجناس ضروری خود را با ارزانترین قیمت ممکن خریده و اجناس خود را به حد اکثر قیمت ممکن میفروشند لذا اصل ( عرضه و تقاضا) خود مؤجد هارمونی طبیعی میشود.
دو مکتب کلاسیک و فیزیوکرات که معتقد به عدم مداخله دولت در امور اقتصادی و بطور کلی محدودیت تصدی دولت بودند از اهمیت مالیه عمومی هم در حد وظایف محدود دولت کاستند و در واقع مالیه عمومی در سایه این دو مکتب ، یک مالیه عمومی غیرفعال میباشد.
درآمد های دولت از نظر کلاسیک ها
مخارج عمومی یا هزینه های عمومی عبارتنداز: (بهای کالا ها و خدمات مصرفی و هزینهء اقدامات و فعالیتهای دولت که در راستای وظایف اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی آن صرف میشود.) از نظر کلاسیک ها مخارج عمومی دولت محدود به انجام وظایف دولتها است.درآمد های عمومی در واقع درآمدهای است که قدرت عمومی برای تأمین هزینه های عمومی بدست میآورد.و از نظر کلاسیک ها درآمدهای عمومی دولت محدود به مالیات ها میشود.وظایف دولتها به نظر کلاسیک ها محدود به نظم ،امنیت ،برقراری عدالت اجتماعی و اعمال وظایف حاکمیت است وظایف اساسی دولتها همان برنامه ها و فصول زیر مجموعه امور عمومی و دفاعی است. دیدگاه کلاسیک ها در کمتر دولتی رعایت میگردد زیرا دولتها برای رشد و توسعه اقتصادی مجبور به اعمال سیاست های مالی و انبساطی و نتیجه کسری بودجه است