ماهیت وانواع بیکاری

ارسالی: خسرو جلال زاده

مفاهیم وتعاریف بیکاری :
در اصطلاح اقتصاد بیکاربه فرد اطلاق میشود که برای مثال چهار هفته پیش از مراجعه مأ مور سر شماری ، آماده برای کار ودر جستجوی یافتن شغل بوده ،ولی شغلی پیدا نکرده است
همچنان بیکار شامل افراد میشود که به کاری اشتغال ندارند ،ولی فعالانه در جستجوی کار ،یادر انتظار باز گشت به کار به سر می بر ند. به بیان دقیق تر،یک فرد بیکار کسی استکه به کاری مشغول نباشد ،ودارای چنین مراحل باشند .
الف – درچهار هفته گذشته با تلاش خاصی در جستجوی کار بوده باشد .
ب- از کاری کنار گذاشته شده ودر انتظار فراخوانی دوباره به کار باشد .
ج- درانتظار فراخوانده شدن به کاری در ماه دیگر که بعدا می آید باشد .
برای منظورشدن به عنوان یک بیکار ،شخص باید گامی فراتر از تفکر در باره کار بردارد ، مثلاً تنها در اندیشه نگارش یک داستان نباشد .چنین شخصی باید گذارش از فعالیت های خاص کاریابی خود (مانند ملاقات با مسؤلین شرکت ها یا پاسخ به آگهی های تقاضا کار )را ارائه دهد کسانیکه اشتغال بکار دارند یا بیکارند هردو در نیروی کار منظور می گردند . افرادیکه داری شغل اند شاغل محسوب می شوند،لیکن افرادیکه شغلی نداشته باشند و در جستجوی کار نیز نیستند خارج از نیروی کار به شمار می آیند، میزان بیکاری عبارت است از تعداد بیکاران تقسیم بر کل نیروی کار.
بیکارشدن یکی ازوقایع ناگوار زندگی است بیشتر مردم ازدرآمد ناشی ازکار ارتزاق می کند کارنه تنها منبع اصلی درآمد بیشتر مردم را تشکیل می دهد ،بلکه احساس رضایت رادر آنها ایحاد می کند . بیکارشدن یعنی درآمدرا ازدست دادن وکاهش استاندرد زندگی درزمان حال،نگرانی درمورد آینده ،وبالاخره کاهش دراعتماد به نفس .بنابرین عجیب نیست که سیاست مداران نیز ازاشتغال به عنوان یکی ازشعارهای انتخاباتی استفاده می کند .
یک کشوریکه سهم بیشتری از درآمدش را پس انداز میکند ،نسبت به کشوریکه سهم کمتری به پس اندازاختصاص می دهند، شاهد رشد بیشتر موجودی سرمایه وتولید نا خالص داخلی خواهد بود. یک عامل مهم در تعین سطح استاندارد زندگی دریک کشوراشتغال است. کسانیکه می خواهند کاربکنند ولی شغل پید انمی کنند درتولید کالا ها وخدمات دراقتصاد نقشی ندارند . با وجود هزاران تصدی ومیلیون ها کارگر یکتعدادازافراد بیکاردرهر اقتصادی غیر قابل اجتناب است ،اما تعداد بیکاری در طول زمان ودر کشورهای مختلف بسیار متفاوت است ،با بکار گیری تمام کارگران درفعالیت های اقتصادی ،یک کشور می تواند به سطح بالاتری ازتولید ناخالص داخلی نسبت به زمانیکه عده ای ازکارگرانیکه بیکارهستند ،دسترسی پید اکند .
بالاخره بیکاربه اشخاص ازجمعیت فعال اطلاق میشود که سن آنها به فعالیت اقتصادی رسیده اما درعمل به فعالیت اقتصادی نمی پردازند .کلیه کارگرانیکه قرارداد کارآنها به پایان رسیده ودرجستجوی کار جدیدی هستند ،یااشخاصکه تازه به سن فعالیت رسیده یاجدیداًوارد بازار کارشده اند وهنوز شاغل نیستند ،برای مدت نامعلوم ویابطور دایم کارخود راازدست میدهند ومزدی دریافت نمی دارند بیکاران یا جمعیت فعال غیر شاغل راتشکیل می دهد. بیکاری یاجنبه ارادی دارد ویا جنبه غیر ارادی دارد درین جامطلب ازجنبه ارادی این است که شخصی که درسن فعالیت است ،اما به علل مختلف مثلاًبه جهت ناچیز بودن سطح مزدها وقدرت خرید ان مایل به کار کردن نیست .
وجود بیکاری ارادی دریک اقتصا درقابتی دلالت به یک سوء تعبیر درباره بیکاری دارد . دربعضی موارد یک اقتصادممکن است حتی بامجاز شمردن میزان معینی ازبیکاری ،بطو ر کارآمد عمل کند . در برخی موارد ،اشخاصی با بازدهی نازل ممکن است فراغت رابر کارکم درآمد ترجیح داده ،لذا بیکار بمانند . چنین نتایج می تواند اززاویه تنگ بیشینه سازی رفاه خالص اقتصادی یا (GNP) کارآمد باشد ،حتی اگر مستلزم این بی عدالتی بارز باشد که گروه های معینی قادر به یافتن مشاغل پردرآمد نشوند.این واقعیت که یک اقتصاد کارآمد ممکن است به بیکاری افرادی بابازدهی نازل بینجامد موید این نکته است که اغلب درباره اقتصادهای رقابتی می گویند که این گونه اقتصادها کارآمد هستند ولی چشم خود را به روی عدالت می بندند.
بیکاری غیر ارادی زما ن بوجود می آید که جمعیت فعال آماد ه کا رکردن باشرایط موجود هست ،اما قادر به یافتن کارنمیشود .
بزرگترین دست آورد کینز ،میدا ن دادن به حقایق برای کنار زدن یک نظریه زیبا ولی گاهی نامربوط بود .اونمی توانست یک نمونه خوشایند ازانعطاف ناپذیری قیمت ودستمزد رانشان دهد که دقیقاًقادر به تشریح چگونگی امکان وجود بیکاری ارادی ومحل های خالی شغلی باشد . ازین رو اوبه سادگی فرض نمود که تعین مزد چنانست که راه را برای عدم انطباق بین جویندگان شغل ومحل های خالی شغلی ،ونیز بین میزان کالائی که تصدی ها تما یل به فروش ان دارند وکالاهای که واقعاًقادرند بفروش رساند ،بازمی گذارد .امروزه تشریح کم اشتغالی باتحلیل دستمزدهای انعطاف ناپذیریاکارکردهای اقتصادی غیر ارادی امکان پذیر است .یعنی افراد بدون شغلی که در نرخ دستمزد رایج خواهان کارند .
همچنین ،بیکاری یا بصورت مطلق ایجاد می شود ،بدین معنی که شخص دیگر فعالیت نمیکند ومزدی نیز دریافت نمی دارند ،ویا بصورت کم کاری وبیکاری پنهان (کم کاری )معمولاًدرموارد رکود اقتصادی بوجود می آید وطی آن،واحدهای اقتصادی قادر نمی شوند که ظرفیت تولیدی خود را بطور کامل بکاراندازد .مثلاًکارخانه های که معمولاًبه نسبت %90 ظرفیت کل خود تولید می کند ،غفلتاًدراثر کاهش سطح فروش محصول وبنابرین کسادی یا رکود بازار مجبور می شود که این سطح تولید راتا %70 تقلیل دهد . درین شرائط وبخصوص اگر کسادی ورکود ایجاد شده ،درزمان ادامه یابد ،کارفرما ناگزیر به کاهش سطح تولید وبنابرین به تقلیل ساعات کار ماشین ها وکارگران او خواهد نمود ،وبدین ترتیب کاهش فروش وعواید خود را از طریق تعطیل قسمتی ازفعالیت یعنی کم کاری حاصل جبران خواهد کرد . این نوع کم کاری ،که طی آن کارگر بطور غیر ارادی تمام وقت کارنمی کند بیکاری پنهان مرئی نیز نامید ه می شود .
گاهی اوقا ت ،کم کاری در اثر نا رسائی وضعیت کیفی اشتغال بوجود می آید .درینصورت که مدت کارشخص غیرعادی تقلیل نیافته ،بلکه وضع اشتغال او دچار نا رسائی می شود ،یک بیکاری پنهان بوجود می آید. اصولاًوقتی شغل فرد،امکان ابرازکامل مهارت وتخصص آنرا ندهد ، یا موقع که سطح مزد فرد بطور غیرطبیعی پائین باشد ،همچنین وقتی که فرد در یک واحد اقتصادی فعالیت میکند که قدرت تولیدی آن بطور غیرطبیعی کم است ،که بیکاری پنهان بوجود می آید.مثلاًوقتی که یک مهندس برق به کار دفتری بپردازد ،نا گزیر درشرائط بیکاری پنهان اشتغال خواهد یافت ،زیرا کارکه انجام می دهد نه در صلاحیت وزمینه معلومات اواست ونه مزد یا حقوقی که با توجه به وضع شغلی موجو دبه وی تعلق می گیرد ،متنا سب با حقوق مربوط به شغل اصلی است بالاخره دفتر داری هر گز امکان ابراز مهارت وشایستگی شغلی رابه وی نمی دهد .این نوع بیکا ری پنهان ، که کار گر تمام وقت کار می کند ،ولی بهره دهی ودرآ مدش به طور غیر عا دی پا ئین است ،به بیکا ری پنهانی یا نا مرئی نیز معروف است .
بیکاری مطلق وکم کاری ،خاص مناطق شهری وکشورهای صنعتی در موارد کسادی وز مانهای رکود اقتصادی است ،وبیکاری پنهان ،غا لباً مربوط به مناطق روستایی وفعالیت های پیشه وری وخرده فروشی به ویژه در کشورهای عقب مانده است . مثلاً کلیه زارعان که به مقدار کافی زمین قابل کشت وابزار تو لید مقتضی در اختیار ندارند یا این وصف با تمام اعضا خا نواده به کشت وزرع پرداخته وعملاً بیش از دو سوم سال کار نمی کنند ،ویا افراد متعددی که در مغازه های خرده فروشی محلی به فروش کالاها یا تأ مین خدماتی میپردازند که سود خالص یا ارزش افزوده ،حاصل وان بطور متوسط از قرار هر فرد فعال حتی به یک پول ناچیزواحد هرکشور نمی رسد ،این عده همگی در شرایط بیکاری نهائی به سرمی برند.
برای معلومات بهتر لازم است، به صورت مشخص بالای بیکاری پنهان وآشکار کمی روشنی داده شود. همچنان درکشور های روبه انکشاف نه تنها نفوس کثیر بصورت آشکار بیکار است بلکه تعداد زیادی بیکار پنهان یا مخفی نیز وجود دارد ،بر علاوه از نفوس بیکاری غیر ماهر مشکل افراد تولید او نازلتر از آن باشد که میتوان به همان کار ایجاد نماید ویا کار او تغیر در تولید مجموعی بوجود بیاورد ، در نتیجه تولید نهائی یک فرد بیکار مخفی معادل صفر بوده ویا بسیار نا چیز است وحتی در بسیاری از مواقع حذف کاری این فرد تولید مجموعی نیز افزایش میابد. بطوری کلی بیکار مخفی در حدود %35 %40 نفوس قادر بکار درکشور های روبه انکشاف را شامل میباشد در ارتباط بیکاری آشکار به دلیل عدم انعطاف ساختاری اقتصادی کشور وفقدان سیستم پلان گذاری نیروی انسانی نتوانستندشغل برای خود پیدا نماید.

انواع بیکاری :
در گروه بندی ساختار بازارهای کار کنونی ،میتوان چهار نوع مختلف از بیکاری را تشخص داد .
1- بیکاری اصطکاکی
2- بیکاری ساختاری
3- بیکاری ادواری
4- بیکاری فصلی

درباره Khisrow Jalalzada

اینرا هم چک کنید

کاش نقاش بودم من

نوشته: مریم دلارام کاش شاعر نبودم، تا بگویم من برایت درد ها را کاش نقاش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *