ارسالی مروه
شاید فكر میكردید كتاب با شنیدن شیپور فناوری خیلی زود جا بزند و كنار برود. هر چه باشد كتاب فقط متن و نوشته است. در حالی كه كامپیوتر صوت و تصویر و عكس هم دارد، ولی به نظر میرسد یك احساس درونی نسبت به كاغذ و كلمات چاپ شده، انسان را همچنان به كتاب وفادار نگهداشته است.صفحه نمایش الكترونیك هیچ شباهتی به حالت كاغذی كتابها ندارد و تا زمانی كه یك ابزار آسان و قابل حمل كه به خوبی كلمات را نشان دهد وجود نداشته باشد، هیچ نوع كتاب الكترونیك نمیتواند جای كتاب كاغذی را بگیرد.
▪ اشاره :
ظاهراً كامپیوتر دارد تمام صحنه سرگرمی-تفریحی خانه را تسخیر میكند. سیدی جای خود را به mp۳ داده است. برنامههای تلویزیونی روی هارددرایوهای قابل حمل ضبط میشوند. فیلمها به صورت فایل ویدیویی روی اینترنت به اشتراك گذاشته میشوند (قانونی یا غیرقانونی). ولی یك شكل از سرگرمی هنوز در مقابل موج دیجیتالی شدن ایمن مانده است؛ كتاب!
● كتاب الكترونیك
با این كه موسیقی، بازی، و ویدیو همگی به دستگاههای قابل حمل راه یافتهاند و مورد استقبال عمومی قرار گرفتهاند، كمی عجیب نیست كه خیلیها هنوز ترجیح میدهند كلمات نوشته شده را روی كاغذ بخوانند تا یك دستگاه الكترونیك؟ فناوریهای گوناگونی آمدهاند و رفتهاند، ولی كتاب صدها سال است كه هنوز به همین شكل باقی مانده است. فكر میكنید بالاخره تغییری در كتاب حاصل خواهد شد؟
شاید فكر میكردید كتاب با شنیدن شیپور فناوری خیلی زود جا بزند و كنار برود. هر چه باشد كتاب فقط متن و نوشته است. در حالی كه كامپیوتر صوت و تصویر و عكس هم دارد، ولی به نظر میرسد یك احساس درونی نسبت به كاغذ و كلمات چاپ شده، انسان را همچنان به كتاب وفادار نگهداشته است.
صفحه نمایش الكترونیك هیچ شباهتی به حالت كاغذی كتابها ندارد و تا زمانی كه یك ابزار آسان و قابل حمل كه به خوبی كلمات را نشان دهد وجود نداشته باشد، هیچ نوع كتاب الكترونیك نمیتواند جای كتاب كاغذی را بگیرد.
امروزه پردازندههای پخشكنندههای MP۳ واكمنهای DVD، و كنسولهای بازی همگی این توانایی را دارند كه متون ساده را نمایش دهند، ولی كتاب چیز دیگری است. دستگاههای فوق حتی بدنهای محكم، سیستم عاملی پایدار، و مصرفی بسیار كم دارند، ولی باز هم نتوانستهاند برای كتاب جایی باز كنند. البته هیچ كدام از اینها باعث نشدهاند كسانی كه دوست دارند كتاب را به عصر دیجیتال بكشانند دست از تلاش بردارند.
داستان e-book از زمانی آغاز شد كه مد شده بود جلوی هر كلمه یك e بگذارند. Bookman سونی یك دستگاه
CD-ROM با نمایشگری كیفیت پایین بود كه در سال ۱۹۹۱ عرضه شد، اما بیاعتنایی جهانیان را در پی داشت. از آن زمان تا كنون، بازار e-book به كامپیوترهای خانگی و PDA محدود شده است، ولی واقعیت این است كه كتاب خواندن از این طریق زیاد آسان نیست. اول این كه مجبوریم یك نرمافزار نمایشدهنده كتاب (موسوم به reader ) را دانلود و در دستگاه خود نصب كنیم.
نرمافزارهای مختلفی از این نوع وجود دارند كه به شدت با هم رقابت میكنند. مایكروسافت و ادوبی دو نمونه از شركتهای رقیب هستند. نتیجه این رقابت این شده كه معلوم نیست كتابی كه دانلود میكنیم با نرمافزاری كه در سیستم خود داریم كار میكند یا نه. ولی حتی اگر همه شرایط فنی فراهم باشد و كتاب را در نرمافزار مشاهده كنیم، حس خواندن كتاب از روی نمایشگر اصلاً با خواندن نسخه كاغذی كتاب قابل مقایسه نیست.
محققان به شدت در تلاشند تا بفهمند چه معیارهایی به خواننده احساس خواندن یك كتاب واقعی را میدهد؛ معیارهایی چون وزن، انعكاس نور، و روشهای ورق زدن صفحات. در یك نمونه از reader هایی كه هنوز در مرحله تحقیق است، برای این كه صفحه نمایش با اثر انگشت كثیف نشود، حسگرهایی زیر صفحه نمایش كار گذاشتهاند كه با كشیدن انگشت روی آن، صفحه ورق میخورد. این دستگاه، یك <علامت> مجازی دارد كه لای صفحه كتاب میگذارید تا وقتی به صفحه دیگری میروید، بتوانید به جای اول برگردید. حتی پسزمینه نوشتهها طوری است كه خیلی شبیه به كاغذ معمولی است.
ولی بزرگترین مانع برای رواج e-book همیشه نمایشگر بوده است. نمایشگر LCD وضوح بسیار كمتری نسبت به صفحه كاغذ دارد؛ هم نور را منعكس میسازد و هم درخشندگی آن چشم را خسته میكند، و مهمتر از همه، نیاز به برق دارد. اگر بخواهید یك كتاب الكترونیك را روی PDA مطالعه كنید، فقط تا كه PDA. میتوانید به خواندن ادامه دهید.
ولی امكان دارد readerهای اختصاصی دوباره به صحنه باز گردند. كتابخوان سونی به نام Reader و كتابخوان Irex به نام Iliad هر دو بهزودی عرضه خواهند شد. هر دو دستگاه، از نظر اندازه و وزن مثل كتاب واقعی هستند و از یك فناوری به نام كاغذ الكترونیك (e-paper) برای نمایش كتاب بهره میگیرند. كاغذ الكترونیك یك صفحه نازك انعطافپذیر پلیمری است كه از نظر ظاهر مثل كاغذ واقعی است، ولی كمی از كاغذ ضخیمتر و سنگینتر است؛ چرا كه حاوی ذرات بسیار ریز جوهر است كه بین دو صفحه پلیمر قرار گرفتهاند. ذرات جوهر در پاسخ به بار الكتریكی به صورت سفید یا سیاه ظاهر میشوند.
كاغذ الكترونیك مثل كاغذ معمولی بازتابنده است و در نتیجه در هر نوری قابل خواندن است و برخلاف LCD خودش نور نمیدهد. e-paper همچنین <پایداری دوطرفه> دارد. یعنی فقط برای تغییر محتوا از جریان الكتریسیته (برق) استفاده میكند. بعد از این كه تصویر روی كاغذ تشكیل شد، همان جا میماند؛ حتی اگر برق را قطع كنیم. بنابراین مشكل مصرف باتری LCD در كاغذ الكترونیك وجود ندارد و در زمان خواندن متن، اصلاً باتری مصرف نمیشود. ولی موقع ورق زدن باتری مصرف میشود. دستگاه سونی میتواند تا ۷۵۰۰ صفحه را ورق بزند.
ولی چه یكی از این كتابخوانهای اختصاصی را داشته باشید، چه با PDA به خواندن e-book بپردازید، انتظار نداشته باشید كتاب الكترونیك ارزانتر از كتاب عادی تمام شود. شاید فكر كرده باشید فایل حاوی كتاب حتماً از خود كتاب فیزیكی ارزانتر است. ولی چنین نیست.
با این كه با ظهور كتابخوانهای e-paper، میتوان انتظار داشت كه e-book بیش از گذشته رواج پیدا كند، در حال حاضر یك نوع e-book وجود دارد كه موفق عمل كرده است: كتابهایی كه به صورت mp۳ آماده و عرضه میشوند. برای استفاده از این كتابها، هیچ reader خاصی لازم نیست. كافی است فایل را داخل پخشكننده بگذارید و گوش كنید.
ولی صنعت نشر، گذشته از این كه كتاب به صورت صوتی باشد یا كاغذ الكترونیك، نگران همان چیزی است كه صنعت موسیقی بوده است. ناشران امیدی ندارند كه ما این كتابها را در اینترنت به اشتراك نگذاریم؛ كاری كه با كتابهای دیجیتالی به آسانی صورت میگیرد. یعنی درست همان اتفاقی كه برای فایلهای mp۳ میافتد.
یكی از دلایلی كه كار كردن با كتابهای الكترونیك روی PDA را دشوار میكند استفاده نرمافزار reader از فناوریهای مدیریت حقوق دیجیتال (DRM) است. این نرمافزارها برای جلوگیری از انجامدادن كارهایی چون چاپ كتاب یا قرض دادن كتاب به دوستان (كارهایی كه با یك كتاب واقعی معمولاً انجام میگیرد) سازوكارهایی دارند.
صنعت نشر هماكنون در همان مسیر لغزانی افتاده كه صنعت موسیقی مدتهاست در آن قرار دارد. آیا ناشران از تجربیات موسیقیكاران درس خواهند گرفت؟
▪ كاغذ تلفن
در حالی كه دنیا در پی یافتن راه و ابزار ایدهآلی است كه بتواند به بهترین شكل كتاب الكترونیك را در میان مردم رواج دهد، ژاپنیها از هماكنون راه خود را پیدا كردهاند و كتابها را روی یك وسیله الكترونیك بسیار پراستفاده ارائه میدهند. حدس میزنید چه وسیلهای؟ درست است: تلفن همراه.
دو سوم جمعیت ژاپن، یعنی تقریباً هشتاد میلیون نفر، از تلفن همراه خود در انجامدادن كارهایی استفاده میكنند كه همه ما را حیرتزده میكند. در ژاپن، خیلی از كارهای پیش پا افتادهای كه كلی از وقت ما را در طول روز تلف میكنند با موبایل انجام میشوند؛ از خرید از بقالی گرفته تا دادن پول بنزین. در این رابطه، در شماره ۶۰ ماهنامه، صفحه عصر جدید، قبلاً صحبت كردهایم. ولی آنچه باعث شد دوباره به سراغ ژاپنیها بروم، پدیده جدیدی است كه هر روز جای بیشتری برای خود باز میكند. ژاپنیها كلاً مردمانی كتابخوان هستند. وقتی وارد مترو میشوید، خیلیها را در حال كتاب خواندن میبینید و امروزه خیلیها را میبینید كه سرشان را روی یك صفحه نمایش دو اینچی گرفتهاند و دارند چیزی میخوانند.
به قول دانیل اسكوكا، از شركت Wireless Watch Japan (به این نشانی) <ژاپن مردم تحصیلكرده زیادی دارد و تحصیلات در این كشور بالاتر از خیلی كشورهای غربی است. مردم ساعتها از وقت خود را به خواندن روزنامه و كتاب میپردازند و مصرف كلمات نوشتاریشان بالاست. معلوم است كه هیچ كس نمیآید یك رمان دههزار كلمهای را روی تلفن بریزد، ولی داستانهای كوتاه، قصههای مصور، كاریكاتور و هر تصویری كه در كنار آن بتوانید نوشتهای هم قرار دهید برای استفاده از وقتتان در سفرهای روزانه بسیار مناسب هستند.>
حكایت رمان روی موبایل در ژاپن از مجله جوانپسند معروف شیبویا شروع شد. پنج سال پیش، جوان نویسندهای كه نام خود را یوشی گذاشته بود، داستانی را از طریق موبایل بین دو هزار نفر از نوجوانان آن منطقه توزیع كرد. این داستان با استقبال زیاد نوجوانان مواجه شد و یوشی را به فكر انداخت كه میتواند از خوانندگان نظر بگیرد و داستانش را بهتر كند. بدین ترتیب، داستان یوشی سینه به سینه گشت و به افسانهای تبدیل شد كه به كاغذ و نمایشگرهای بزرگ نیز كشیده شد.
ناشران قدیمی و شركتهای تأمینكننده محتوا برای موبایل، با مشاهده چنین استقبالی به تكاپو افتادند. امروزه سایتهایی وجود دارند كه به ازای یك هزینه اشتراك ده-پانزده دلاری در ماه، داستانهایی را در ژانرهای مختلف برای دانلود ارائه میدهند.
Bandai Networks یكی از بزرگترین شركتهای انتشاراتی در ژاپن است كه در این زمینه فعالیت میكنند. سایت این شركت (در این نشانی) پیوسته در حال بزرگ شدن است و در حال حاضر بیستهزار كاربر با بیش از چهارصد عنوان كتاب موبایلی مشترك هستند. ولی شكی نیست كه لذت خواندن كتاب روی صفحه كوچك موبایل نمیتواند با كتاب واقعی یكسان باشد.
با این وجود، ماهوتا آسونوما، از روِسای این شركت معتقد است: <نمایشگرهای كریستال مایع دارند بزرگتر میشوند. برای همین، مردم كمتر از گذشته از خواندن كتاب با موبایل احساس خستگی میكنند. این پیشرفت مسلماً به سود بازار تمام خواهد شد. در ضمن مردم هر روز بیش از گذشته كارهایشان را با موبایل انجام میدهند.>
در واقع، كتابهای موبایلی با چنان استقبالی مواجه شدهاند كه Bandai در پی استخدام نویسندگانی است كه قرار است داستاننویسی برای موبایل را به دیگران آموزش دهند. این رسانه جدید دارد شكلی جدید از بیان را پدید میآورد. و شاید هم دارد احساسات نسل جدید را برای بیشتر خواندن تحریك میكند.
چیاكی كاواماتا، نویسنده داستانهای علمی-تخیلی از نامهای صحبت میكند كه یكی از دانشآموزان دبیرستانی برایش نوشته و گفته است: <در تابستان امسال هزار جلد كتاب خوانده است.> به گفته كاواماتا <این كار قطعاً با كتاب معمولی امكانپذیر نیست و این دانشآموز حتماً از نسخه موبایلی كتابها استفاده كرده است.