نویسنده: خسرو جلال زاده
موضوع را که مورد بحث و تحقیق قرار داده و خدمت شما اریِه میکنم ( عوامل فساد در افغانستان ) میباشد :
افغانستان یک کشور اسلامی و جمهوری بوده زبان های رسمی این کشور دری و پشتو میباشد .
سیاست رول مهمم را در تغیر اوضاع اجتماعی و فرهنگی هر کشور داشته اما متاسفانه سیاست افغانستان با فساد توهم بوده و سوال اینجاست که چرا؟
از جمله موضوعات کلیدی را مورد بحث قرارداده عوامل وجود فساد را در سیستم حکومتی افغاستان مشخص میسازیم که عبارتند از: فقر و اقتصاد , تقلبات انتخاباتی ریاست جمهوری و شور های ولایتی , عدم رعایت سیسم جابجا ساختن کادر ها در سیستم ادارات دولت , عدم مراعات قانون به خصوص در ارگان های عدلی و قصایی , عدم ثبات سیاسی .
فقر اقتصادی: فقر و اقتصاد ضعیف در افغانستان سالها مورد بحث قرار گرفته و یکی از مهم ترین عوامل هر گونه فساد و مانع پیشرفت امور کشور پنداشته میشود . اشخاصیکه دارای اقتصاد ضعیف هستند نمیتوانند نفقه و معیشیت های زندگی را برای خود براورده سازند , از سوی دیگر شرایط کاری در تمام ولایات افغانستان به ندرت دیده میشود . این در نهوه خود زمینه سازی برای ایجاد فساد و به هم زدن امن و نظم کشور میباشد.
افراد سرمایه دار پول دار تر شده و فقیر , فقیر تر شده میروند , پس مردم طبقه عوام و فقیر مجبور میشوند تا برای زنده ماندن دست به کار های نا پسند و مخالف قانون زده و جرایم را مرتکب شوند. چرا که دیگر چاره ای هم ندارند, هنگامیکه مسؤلان دولت خود با فساد آغوشته باشند هیچ کسی نخواهد از جرایم در جامعه جلوگیری نموده و در اخیر تمام نظام کشور به هم خواهد خورد.
تقلبات انتخاباتی ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی: طور که یاد آور شدیم افغانستان کشور جمهوری بوده و سیستم ریاستی در این کشور تطبیق میشود. سالها قبل در زمان ظاهر شاه پادشاه اسبق افغاستان بعد از کودتا سردار محمد داود خان سیستم شاهی از بین رفته و سیستم جمهوری جایگزین آن گردید.
در نخست سیستم پارلمانی که متشکل از صدراعظم و اعضای کابینه بود بعدا از انقلاب 1390 مجاهدین , سیستم سیاسی افغانستان از جمهوری پارلمانی به سیستم ریاستی مبدل گردید. و صرف ریس جمهو صلاحیت مملکت را به خود اختصاص داد.
در سال 1380 با آمدن رژیم جدید تقرر حامد کرزی به حیث ریس جمهور از طریق انتخابات آزاد و دموکراتیک سمت دهی گردید.
اما متاسفانه شرایط دموکراسی و انتخابات آزاد صرف در عنوان باقی مانده چناچه در مرحله دوم انتخاباتی ریاست جمهور یک میلیون رای تقلب گردید که این خود نمایناگر عدم اشتراک مردم در پروسه انتخاباتی بوده که گویا یک میلیون نفر بدون اینکه استراک نمایند رای ایشان تقلب گردیده و بزرگترین تقلب را در سیستم سیاسی افغانستان نشان میدهد.
پس هنگامیکه مردم نتوانند شخص و یا اشخاصی را برای رهبری کشور انتخاب نمایند و فساد در تعداب گذاری یک کشور موجود بوده و امور کشور به هیچ صورت به وجه حسن پیسش نرفته و سبب ایجاد هزاران مشکل برای مردم و باشندگان کشور میشود.
عدم رعایت سیستم جابجا ساختن کادر در ادارات دولتی: یکی از مشکلات ایجاد فساد در افغانستان نسپردن کار به احل کار میباشد.
رشوه , واسطه و شناخت مقامات بلند پایه باعث میشود که اشخاص غیر مسلکی و بدون داشتن تجارب کاری مسؤل وظایف با صلاحیت دولتی از قبیل : ریس , معاون و یا وزیر وزارت خانه ها شوند. و بعد از گماشته شدن در اثر عدم تطبیق لایحه وظایف بنابر ندانستن اجرای کاری مجبور میشوند تا برای نگهداشت مقام و چوکی خود دست خود را با فساد اداری و رشوه آلوده بسازند.
عدم رعایت قانون در ارگان های دولتی و قضایی:
قانون یک کشور کتاب رهنمود و سوق دادن مردم به راه روشن و آینده درست آنها میباشد . عدم مراعات قانون در افغانستان یکی از جنبه های مهم در ایجاد فساد میباشد. حس خود پرستی نداشتن احساس وطن دوستی و جا گرفتن افراد خاین در اراکین دولتی سبب میشود تا اشخاص حکمی و دولتی قانون را مراعات نکرده و صرف به نفع و آینده خود بی اندیشند. عدم راعیت قانون به خصوص در اراکین قضایی و عدلی وقعا سبب خشمگین شدن مردم در کشور شده است . هر شخص و فردی از سیستم قضایی در افغانستان شکایت داشته و این مشکل باعث از بین بردن اعتماد مردم بالای دولت میشود.
وقتیکه حق به حق دار داده نشده و شخص بی گناه بخاطر جرم شخصی دیگر مجازات شود پس در آینده این اشخاص علیه دولت عقده مند شده و به گروه های ضد دولتی مقابل دولت می ایستند.
اجرا قانون در افغاستان از 100 فیصد در حدو 50 فیصد کاهش یافته است و علت این عمل هم فساد اداری میباشد.
عدم ثبات سیاسی:
سیسات یکی از مهم ترین پایه یک حکومت میباشد که از رابطه پدر با پسر انتشار یافته است . قدرت سیاسی در افغاسنان مورد سؤ استفاده قرار گرفته زور آزمایی و قدرت نمایی در شآن سیاست مداران کشور میباشد. علت عدم ثبات سیاسی هم همین است که سیاستمداران کشور بر آینده کشور کمتر و به آینده زندیگی شخصی خود بیشتر می انیشند.
مردم افغانستان مانند بازیچه های در دست سیاستمداران کشور به بازی گرفته میشوند , بودن فساد در سیاست افغانستان از سالاهای قبل به اینسو از بین نرفته حتی افزایش هم پیدا کرده است.
حال بعد از اگاهی اینکه عوامل فساد در افغانستان چی چیز ها میباشد میپردازیم به راه های حل و بیرون رفت از این معذله تباه کننده.
• بخاطر بهبود زیربنای اقتصادی لازم است تا در مورد اسخراج معادن و نفت در افغانستان از طریق اراکین مربوطه توجوع صورت گیرد زیرا با استخراج مواد مدنی از یک جانب اجتیاجات داخلی مرفوع گردیده و همزمان شرایط صادرات آن به خارج از کشور مهیا میگردد
• تشکیلات دولت باید کار آمد بوده مطابق ضروریات جامعه عیار گردد . این تشکیلات میتوانند باعث جوابگوی نیازمندی های جامعه و مردم گردد.
• البته اشخاص وطن پرست و مردم دوست در ارگان های دولتی عز تقرر حاصل نموده که اینگونه اشخاص با پاکی و صفایی کار نموده و پلان های مطروحه دولت را در عرصه های اقتصادی و اجتماعی بصورت بهتر تطبیق ننمایند.
• جلب توجوع ارگان های سیاسی از قبیل احزاب سیاسی جامعه مدنی در تطبیق اهداف دولت زیاد موثر بوده وباید آنها را در تمام امورات دولت مستقیما و یا بصورت مشوره دهی دخیل ساخت.
• از بین بردن تقلبات انتخاباتی ریاست جمهوری و شورا های ولاتیی باعث میشود که مردم در تعین سرنوشت شان و در سیاست کشور سهم بارز را داشته باشند.
• ترتیب و تدوین یک قانون موثر برای مردم و مستحکم ساختن مراجع تطبیق کننده آن سبب تطبیق قانون به شکل درست آن در جامعه شده و باعث از بین بردن جرایم فساد و هرج و مرج میشود .
• ایجاد بیشتر زمینه کار برای مردم و حمایت از حقوق مردم در جامعه خود به خود باعث از بین رفتن فساد شده و سبب پیشرفت امور کشور میشود.
• کمک به مردم و بدست آوردن اعتماد آنها باعث مستحکم شدن و ایجاد یک قدرت سیاسی مداوم میشود هنگامیکه یک دولت اعتماد اکثریت را با خود داشته باشد همیشه در تمام امور از همایت آنان نیز میستفید میشود .
این بود مطالب را که توضیح داده و خدمت شما پیشکش نمودم , امیدوار هستم که به معلومات شما اضافه شده و از نظریات و پیشنهادات شما عزیزان برخوردار شوم .
ترتیب کننده خسرو احمد “جلال زاده “