ارسالی: حبیب
ابوالقاسم حسن بن احمد بلخي متخلص به عنصری از بزرگترين شاعران دربار محمود و مسعود غزنوي و استاد مدح، قصيده و غزل در زمان خود بود. عوفي او را “مقدم الشعرا عهد و پيشواي فضلاء زمان” خوانده است.
ابتدا مدح امير نصر ابن سبكتگين- برادر سلطان محمود- مي گفت و توسط او به دربار محمود غزنوي راه يافت. ورود عنصري به دربار محمود گويا در سالهاي نخستين سلطنت آن پادشاه اتفاق افتاده است و به خاطر همين سابقه و نيز از آنجا كه معرف او برادر سلطان بود، همچنين به دليل احاطه اش بر علم و ادب و شعر، در نزد سلطان محمود تقرب بسيار يافت و در شمار نديمان و نزديكان او درآمد. به اين ترتيب از توانگران بزرگ محسوب شد چنانكه ثروت او زبانزد شعراي فــــارسي زبان گشت. عنصري در بيشتر سفرهاي جنگي محمود همراه او بود و بعضي از قصايدش نيز در وصف همين جنگها و فتوحات محمود است.
عنصري- چنانكه از اشعار او آشكــــار است- مردي بلند همت و بزرگ منش بود و از اين روي با آنكه قصايد خود را به مدح اختصاص داده، در آنها گاه به بيان مضامين اخلاقي و اشعاري كه نشان دهنده طبع بالاي اوست پرداخته است. وقار و متانت او حتي در تغزلها و غزلهايش هم نمايان است.
آثار عنصري: دولتشاه ،ديوان عنصري را حدود سه هزار بيت دانسته اما آنچه امروز از اين ديوان در دست مي باشد در حدود دو هزار بيت است. عوفي سه منظومه “وامق و عذرا”، “شادبهر و عين الحيوه” و “خنگ بت و سرخ بت” را نيز از آثار عنصري معرفي كرده كه تنها از وامق و عذراي او ابياتي به جا مانده است.
عنصري در بيان معاني دقيق و خيالات باريك، مهارت دارد و گرچه بر زبان عربي تسلط داشته و حتي در مضامين خود از شاعران تازي گوي پيش از خود هم تأثير گرفته اما با ذوق و خلاقيت خود به بيان معاني پرداخته و رنگ و صورتي تازه به آنها بخشيده است.
عنصري بر علوم عقلي هم تسلط داشته است و بدين ترتيب گاه افكار و اصطلاحات علمي نيز در اشعار او ديده مي شود.
وفات او را به سال 431 نوشته اند.