ارسالی: محمد
الف : دين، زاييده جهل
برخى از دانشمندان غربى نظير «هكسلى و اگوست كنت و اسپنسر» مدعى شدهاند كه علت گرايش به دين و خداپرستى، جهل و نا آگاهى بشر به علل حوادث طبيعى است، بشرهاى اوليه چون علل اصلى حوادث را نمىشناختند وقوع آنها را به موجودات ماورائى مانند خدا نسبت مىدادند، و مىگفتند: «خداى باران»، «خداى طوفان» و مانند آن. اما آن گاه كه انسان با پيشرفت علوم به علل اصلى اين حوادث پى برده و جهل او از بين رفته است گرايش به مذهب و خدا هم خود به خود منتفى مىشود.
نقد اين نظريه
اين نظريه از اساس باطل است، زيرا اگر منشأ پيدايش و گرايش به مذهب، جهل و ناآگاهى به علل حوادث بوده باشد، پس بايد به هر نسبت كه مردم بى سوادترند مذهبىتر هم باشند، و به عكس به هر نسبت كه با سوادتر و عالم ترند بى دينتر باشند! در حالى كه چنين نيست، بلكه تحقيقات نشان مىدهد كه هر چه علم و آگاهى بشر به علل حوادث و پديدههاى طبيعت بيشتر شده، اعتراف و گرايش دانشمندان به وجود آفريننده «خدا» نيز فزونى يافته است:
به عنوان نمونه مغز متفكر جهان معاصر «انيشتاين»، مىگويد: به سختى مىتوان در بين مغزهاى متفكر جهان، كسى را يافت كه داراى يك نوع احساس مذهبى مخصوص به خود نباشد. اين مذهب، با مذهب يك شخص عادى فرق دارد؛ خداى يك فرد عادى موجودى است كه او به رحمتش اميدوار و از قهر و سخطش گريزان و بيمناك است. احساسى كه تغيير شكل و تعالى احساسات كودكى نسبت به پدر است، هر چند ممكن است كه اين خويشاوندى در اصل رنگ ترس داشته باشد. ولى يك دانشمند مصلح با آگاهى و اعتقاد به قانون عليت، آينده براى او همانقدر مشخص و لازم الاتفاق است كه گذشته … اين احساس، چراغ راه كاوشها و زندگى اوست و در مقابل افتخارات و پيروزيها، او را از بندهاى گران خودخواهى و تفاخر به دور مىدارد.
قرآن كريم نيز به رغم اين پندار باطل، در آيات بى شمارى جهل را از علل اصلى كفر و دين گريزى تودهها اعلام داشته، و مردم را براى پذيرش دين و خداشناسى به تعقل، تفكر و فراگيرى علوم فراخوانده است.
ب : دين، زاييده ترس
برخى از دانشمندان غربى، منشأ پيدايش مذهب و دين را، «ترس» انسان در مواجهه با حوادث هولناك و مخوف طبيعت مىدانند. برتراند راسل در اين زمينه مىگويد:
گمان مىكنم منشأ مذهب، قبل از هر چيز ديگر، ترس و وحشت باشد. انسان، خود را بى نهايت ناتوان احساس مىكند؛ و موجب و علت اصلى وحشت او سه عامل است: اول بلائى است كه طبيعت مىتواند بر سرش بياورد؛ مثلًا رعد او را به هلاكت رساند و يا در اثر زمين لرزه در اعماق زمين مدفونش كند … مذهب، از شدت اين خوف و ناراحتى مىكاهد