ارسالی: سردار
روابط اجتماعی در سه دهه گذشته در دایکندی بیش از هر زمان دیگر پیچیده تر شده است . دراین جا قبیله های زیادی وجود دارند نام های قبیله های موجود دردایکندی از حوصله این نوشته بیرون است . افزون بر قبیله ها در این جا ترکیبات دیگری هم وجود دارد که مبنای محکمی ندارد . در دایکندی چند قوم سکونت دارد. اما اکثریت آنها هزاره هستند . در گیزاب و کجران قسمتی از جمعیت را پشتون ها تشکیل داده اند. روابط هزاره ها با همسایه های پشتون شان خوب است. اگر چه دراین دو سه دهه اخیر گرایش های سیاسی بر روابط همسایگی آن ها سایه افگنده است.
مرز بندی های قبیله یی در کل در دایکندی چندان محسونیست. اما تنش های سیاسی در زمان جنگ به صورت سازمان یافته یی به اختلافات طبقاتی و قبیله دامن زد . مهاجرت های اجباری و انتقام گیری های فجیع در برخی از موارد قابل یاد آوری است. در این چند سال اخیر این تنش ها شیوه های گوناگون به خود گرفت و موضوع آن حتی به کابل هم کشانده شد.
در زمان جنگ های داخلی کشتار های زیاد در منطقه رخ داد و دارایی های عده یی مصادره گردیدند. در عین زمان مهاجرت های اجباری هم به وقوع پیوست . اکنون این موضوعات از مسایل عمده و پیچیده یی است که در ادارات
عدلی. قضایی وحقوقی دایکندی در حــال بررسی اند. ولی بسیاری ها پرونده هــای مربوط به این مسایل را مــنابع پردر آمد فساد اداری در آن ولایت می پندارند.
آزادی های اجتماعی در ولسوالی های شرقی وشمال دایکندی نسبت به مناطق جنوب غربی و حتی از مناطق همجوار مانند لعل. پنجاب . ورس و بهسود بیشتر است . دختر ها یه را حتی می توانند به مکتب بروند وزنان درخیلی از کار ها دوشادوش مردان سهم می گیرند. حتی دختران شهرستانی اکنون در دانشگاه های کابل ودانشگاه های مشابه می توانند بدون مانعی آموزش ببینند. در سراسر دایکندی مکتب های دختران و پسرانه فعال اند. در مورد متعدد آن جا که دولت نتوا ننسته مکتب ایجاد کند خود مردم تصمیم به تاسیس مکتب هایی گرفته اند که در آن ها دختران و پسران باهم درس می خوانند.