ارسالی: نیلوفر لنگر
خشونت علیه زنان نه تنها در تجربه روزمره زنان افغانستان بلکه در متن موسیقی رپ در این کشور نیز برجسته شده است. شماری از دختران جوان رپ خوان در تلاش اند تا با وجود مشکلات زیاد، از این طریق صدای اعتراض شان را بلند کنند.
در آهنگ رپ “عروس فروشی” دختری دیده می شود که بر پیشنانی اش علامت ترانزیت دارد و زیر چشمانش کبود است. آثاری از شکنجه در چهره اش هویدا است و لباس عروسی بر تن دارد. در تمام سکانس ها با چشمانی که انگار مرده اند به دوربین زل زده است.
سونیا علیزاده در این رپ از غم زنانه فریاد می زند و از فروش دختران و رسم و رواج های ناپسند جامعه اش حکایت می کند. او بیش از ده سال است که در ایران مهاجر است و موسیقی را به گونه “زیر زمینی” یا مخفی به پیش می برد.
سونیتا می گوید در فضایی به کارش ادامه می دهد که ممکن است هر لحظه برایش مشکلی جدی ایجاد شود، اما باز هم ادامه می دهد. اقارب این دختر حدود 20 ساله نمی خواهند مسئولیت سرپرستی وی را بپذیرند، چرا که به گفته خودش او یک خواننده است.
خودش وضعیت زندگی خود را شرح می دهد: «هنوز برای شان جا نیفتاده است. فکر می کنند اگر یک دختر بخواند و برود داخل یک استدیو کارش را ثبت کند، این کار خیلی بدی است. مثلا یک بار برایم خواستگار آمده بود، تا آخر پیش رفتند، اما همین که فهمیدند در یک مدرسه (مکتب) کار می کنم و با پسران و دختران یک سرود خوانده ام، همه چیز خراب شد».
سونیتا در حال حاضر در یک موسسه در ایران کار می کند که سرپرسی شماری از کودکان خیابانی، از جمله شماری کودکان افغان را به عهده دارد و برای شان امکانات آموزشی فراهم می کند. سونیا هم از همان کودکان است که سال ها را آنجا سپری کرده و حالا همانجا کاری به دست آورده است.
در آخرین رپی که سونیتا خوانده، چنانچه خودش می گوید بخشی از سرنوشت خودش را نیز بازگو کرده است. سرنوشتی که نزدیک بود زندگی او را برای همیشه رنگ دیگر بدهد، یعنی می خواستند او را مانند کالا بفروشند: «با این کارم می خواستم به همه بگویم که در افغانستان دختر داخل خانواده و جامعه به عنوان یک کالا است و هیچ حقی ندارد. حق انتخاب ندارد و همه به چشم یک کالا به او نگاه می کنند».
چرا سبک “رپ”؟
در یک دهه اخیر در افغانستان تغییرات زیادی به میان آمده است. حالا مطابق با قوانین نافذه در این کشور والدین حق ازدواج فرزندان شان را بدون رضایت آنان ندارند و نمی توانند دختران شان را مانند کالا بفروشند؛ اما اینکه هنوز هم مواردی وجود دارد، این به عهده جامعه است تا برای رفع آنان اقدام کند.
دختران زیادی همانند سونیتا در داخل افغانستان به فراگیری موسیقی مشغول اند و می خوانند، حتی خانواده های شان آنان را حمایت و تامین مالی می کنند تا به هنرشان ادامه بدهند. داکتر احمد سرمست، رئیس انستیتوت ملی موسیقی این کشور می گوید در حال حاضر 185 هنرآموز از ولایت های مختلف افغانستان در این انستیتوت در بخش های موسیقی کلاسیک و موسیقی مدرن جهانی آموزش می بینند که 55 تن شان دختران هستند.
شماری از دختران هنرمند افغانستان حالا رپ می خوانند، سبکی از موسیقی که تا همین چند سال پیش حتی اجرای آن در افغانستان توسط پسران تصور نمی شد. رپ در موسیقی نوعی گپ موسیقایی است که بیشتر شکل اعتراضی دارد و مشکلات اجتماعی را بیان می کند.
مسعود حسنزاده، یکی از بنیانگذاران گروه اعتراضی “مورچه ها” به این باور است که جوانان افغان به خاطر رنج و درد بسیاری که دارند، و به خاطر اینکه کسی صدای شان را نمی شوند به سبک های موسیقی اعتراضی روی می آورند. از سوی دیگر او می گوید که رپ سبکی از موسیقی است که نیازی به آموختن موسیقی به شکل حرفه ای ندارد و می توان با یک شعر ساده و پیدا کردن یک ریتم ناگفته هایی را بیان کرد.
حسنزاده به این باور است که موسیقی انتقادی رپ در افغانستان هنوز هم قابل پذیرش نیست و دختران رپ خوان به خاطر مشکلات اجتماعی ای که دارند به شکل زیرزمینی کار می کنند: «خود این نوع موسیقی هنوز هم تازه است و بالایش کار نشده و معرفی نشده اصلا. دشواری دیگر این است که موسیقی رپ موسیقی زیرزمینی است و زمانی که روی استیج می آید از ارزشش کم می کند. با رپ حرف هایی که نباید گفت را باید بیان کرد».
خیلی ها رپ را موسیقی مردانه می دانند، چرا که از نظر آنان صدا و حرکات هنرمند باید خشن باشد. اما حسن زاده معتقد است که دختران و زنان افغان می توانند از این سبک به عنوان یک “قالب بیانی پر ظرفیت” برای بیان ناگفته های شان استفاده کنند.
از دختران رپ خوان افغانستان که در کارشان موفق بوده اند، می توان از پارادیس سروری، سوسن فیروز، رامیکا خیبری و سونیتا علیزاده نام برد. بیشتر این دختران نتوانسته اند هنرشان را در افغانستان ادامه بدهند و مهاجر شده اند.گفته می شود که سبک موسیقی رپ را برای اولین بار بیژن قندوزی، یک هنرمند افغان-آلمانی در سال 2006 از طریق رسانه ها به افغانستان معرفی کرد.
دختران زیادی نیز در افغانستان در مکتب های خصوصی موسیقی در حال فراگیری آموزش های هنری هستند.
اگر چه این موسیقی به سرعت میان جوانان افغانستان در حال گسترش است، اما انستیتوت ملی موسیقی افغانستان در این بخش هیچ آموزشی را برای آنان در نظر نگرفته است. داکتر احمد سرمست، مسئول این انستیتوت به این عقیده است که در افغانستان موسیقی زیرزمینی وجود ندارد: «ما اساساً برنامه مان روی موسیقی سنتی افغانستان و موسیقی کلاسیک غرب متمرکز است. اما این به معنای آن نیست که ما جلو کارهای عملی شاگردان خود را به سبک ها و شیوه های دیگر موسیقی گرفته ایم. نصاب انستیتوت ملی موسیقی طوری تهیه شده که شاگردان می توانند به انواع سبک های دیگری که می خواهند دسترسی داشته باشند و کارهای عملی را انجام دهند». آقای سرمست می گوید افغانستان هیچ سانسوری را بالای هنرهای مختلف اعمال نمی کند، حتی اگر هنر اعتراضی و انتقادی باشد.
انستیتوت ملی موسیقی افغانستان در سال 2010 به کمک آلمان ایجاد گردیده است. این انستیتوت می خواهد در سه ولایت هرات، بلخ و جلال آباد نیز نمایندگی هایش را به زودی راه اندازی کند. گفته می شود که دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه کابل، سبک های مختلف موسیقی مدرن، از جمله موسیقی “رپ” را به دانشجویان تدریس می کند.
چند سال است که موسیقی در افغانستان در حال رشد است و آواز زنان از طریق رسانه ها نشر می شود، اما همواره حساسیت هایی نیز از سوی گروه های تندرو اسلامگرا در این زمینه وجود دارد. با این هم هرازگاهی کنسرت هایی از آوازخوانان زن در این کشور برگزار می شود، اما تحت تدابیر جدی امنیتی. حالا سونیتا هم می خواهد به افغانستان برود و برای هموطنانش کنسرت بگذارد، اما مطمئن نیست که دوباره می تواند به ایران برگردد و برای کودکان خیابانی در موسسه ای که آنجا برای اولین بار گیتار را آموخت، بخواند یا نه.