ارسالی: سردار
دایکندی آغاز گر جهاد در هزاره جات بوده است . در سال 1358 مردم دایکــندی اداره مرکز و هــــمه ساحــات ولســـوالی دایکندی را به دست گرفتند وپس از آن ها با همکاری مردم محل ولسوالی های دایکندی . شــــهرستان . لعــل .پنـــجاب وبسیاری مناطق دیگر را از اداره دولت د موکراتیک خلق خارج کردند. در چند سال نخست جـهاد اوضاع دایکـــــندی خوب بود. مردم گمان می کردند که از شر ماموران دولت نجات یافته اند و احــساس راحتی می کردند” اما جــــنگ های داخلی خیلی زود سراسر دایکندی را فرا گرفت. ده سال جنگ بین گروه های جــهادی ادامه یافت وخــــون ریــزی.
قساوت. چپاول. مصادره دارایی های مردم ونا امنی مردم آن جا را بیچاره ودر مانده ساخت. بیشـــترین تعـــدادآوارگان مناطق مرکزی در خارج ازکشور را آوارگان دایکندی تشکیل می دهند. در آن زمان در دایکندی مســافرت .
مانند مناطق دیگر هزاره جات دشوار بود. بدون نامه مجاهدین – که آن را ” خط را هداری ” می خواندند و مانند گذر نامه از آن استفاده می شد- مسافرت از یک منطقه به منطقه دیگر درد سر آفرین بود وجرم پندشته می شد.
در سال 1368 فرماندهان عمده مجاهدین دایکندی. مانند صادقی نیلی. نا طفی شفایی وغیره در تاسیـــس حــزب وحـــدت اسلامی. به رهبری عبدالعلی مزاری. در بامیان اشتراک کردند. پس از ادغام گروه های قبلی امنـــیت نسبی در دایکندی برقرارگردید. با وجود رفع بسیاری از اختلافات. هنوز به آن هایی که از منطــقه تـــبعیده شده بودند اجــازه داده نشد که به خانه های شان برگردند.
در سال های 1373-1377. پس از بروز اختلافات وشگاف میان رهبران حزب وحــدت اســلامی . فرماندهان قـــدرت مند محلی هر کدام حکومتی برای خود داشتند” از مردم مالیه میگرفتند. دعاوی رافیــصله می کردند” هر که رامی خواستند. نابود می کردند. هر که را می خواستند. قدرت دادند. اکثرآ آن هاباهم درگیر می شدند.
در سال 1377 دایکندی به دست طالبان سقوط کرد. آن ها هم فرماندهان سابق را کما فی السابق بر سر قدرت نگهداشت. در سال 1380 که دولت آقای کرزی در کابل قدرت را به دست گرفت . فرماندهان جهادی برای بقــای خویش دست به رسمیت بخشیدن نیروهای مسلح شان در قالب دولت کابل زدند. اما برنامه خلع سلاح گروه های مسلح به همکاری سازمان ملل متحد و قوای خارجی . نیرو های آن ها را ظـاهرآ خلع سلاح کرد وبه حضور سازمان یافتـــهء آن ها در میان مردم پایان داد.