ارسالی: سعدیه
خود شناسی
ـ شناخت یک فرد به منزله شناخت ابنای بشر است.
(الکساندر پاپ Alexander Pope)
ـ هر زندگی بدون در نظر گرفتن طولانی بودن یاپیچیدگی آن از لحظه ای واحد تشکیل شده است. لحظه ای که در آن انسان یک بار و برای همیشه می فهمد که کیست.
(Gore Luis Borges جورج لوئیز بورجر)
خود چیست؟
که هستیم؟ شبیه به چه هستیم؟ مردم درباره ما چگونه می اندیشند؟ تمام اینها سؤال هایی درباره “خود” است. اگر از شما بخواهند، خودتان را چه می توانید تعریف کنید؟
جنبه “خود” شامل همه چیز ما می شود، مانند:
جسم ما
احساسات ما
اعتقادهای ما
افکار ما
ادراک های ما از خودمان
عملکردهای ما و …
ما هر چه بیشتر به شناسایی جنبه های “خود” دست یابیم، بیشتر با مردم هماهنگ می شویم.
جنبه های گوناگون از “خود” شامل:
“جنبه فیزیکی خود”
به احساسی اطلاق می شود که ما نسبت به بدنمان داریم. ما از طریق بخش فیزیکی خود با دیگران ارتباط برقرار می کنیم. بعضی وقتها، این ارتباط بر زبان بدن اشاره دارد.
عناصر مهم ارتباط غیر کلامی یا زبان بدنی شامل موارد زیر است:
ارتباط چشمی
ایجاد و اشاره
لمس کردن
نزدیکی به دیگران
جنبه های غیرشفاهی زبان در گفتار شامل آهنگ صدا، بلندی صدا و …
حالات چهره
ما از طریق حرکت های فیزیکی که از خود نشان می دهیم، پیام خود را به دیگران می رسانیم.
به خود دقت کنید:
ـ همین الان به نحوه نشستن خود توجه کنید.
آیا حالتی آرام دارید؟
آیا شانه هایتان آویزان است؟
آیا قوز کرده اید؟
آیا اخمو هستید؟
آیا هنگام صحبت کردن با دیگران ارتباط چشمی معقول دارید؟
تمام این حرکات به شناخت دیگران از ما کمک می کند.
خود آگاه شدن، سریع و ناگهانی اتفاق نمی افتد و نیاز به زمان دارد. اگر بتوانیم به رفتارهایمان، همان موقع که آنها را انجام می دهیم توجه کنیم، دستیابی به خودآگاهی راحت تر صورت می گیرد.
تمرین شماره ۱:
هدف از تمرین: کشف “جنبه فیزیکی خود” در خودتان.
فعالیت:
یک ورق خط کشی شده بردارید و آن را به سه ستون تقسیم کنید. در اولین ستون نام کسی را که دوست دارید، بنویسید. در ستون دوم نام کسی را بنویسید که دوستش ندارید. در ستون سوم نام خودتان را بنویسید. زیر ستون اول مشخصه های فیزیکی شخص را که دوست دارید بنویسید و توصیف خود را با ذکر جزئیات انجام دهید و تا می توانید ویژگی های فیزیکی او را شرح دهید. سپس همین کار را در ستون دوم انجام دهید و مشخصه های شخصی را بنویسید که دوستش ندارید (با ذکر جزئیات). پس از آن مشخصه های فیزیکی خودتان را شرح دهید. سپس هر سه توصیف را بخوانید و سوالهای زیر را از خودتان بپرسید:
این سه توصیف از چه نظر شبیه به هستند؟
این سه توصیف از چه نظر با هم تفاوت دارند؟
چه کسی با جزئیات بیشتری توصیف شده است؟
کدام مشخصه فیزیکی دوستتان را خیلی دوست دارید؟
کدام مشخصه ظاهری دوستتان را کمتر می پسندید؟
از کدام مشخصه ظاهری شخص که دوست ندارید بیشتر بدتان می آید؟
از کدام مشخصه ظاهری او کمتر بدتان می آید؟
مشخصه های ظاهری کدام یک از این اشخاص خیلی شبیه به شماست؟
دوست دارید که مشخصه فیزیکی شما از چه جهتی تغییر کند؟
خود واقعی
خود واقعی “درونی ترین” بخش وجودماست. خودمان آن را خوب می شناسیم، ولی افراد معدودی از این بخش وجودی ما اطلاع کافی دارند. اغلب ما انرژی زیادی را صرف پنهان نگاه داشتن این بخش از وجود خویش می کنیم. ترس ما از این است که اگر دیگران خود واقعی ما را بشناسند، علاقه شان را به ما از دست بدهند. موضوع عجیبی است، چون اغلب ما همان چیزی را از دیگران پنهان می کنیم که آنها از ما پنهان می کنند. راجزر این مطلب را با طنز بیان می کند “چیزی که خیلی شخصی است، خیلی هم عمومی است.”
شکسپیر می گوید: جهان یک صحنه است و تمام مردان و زنان، بازیگران آن، این صحنه جایگاه ورود و خروج بازیگران است و یک فرد در زندگی خویش نقش های بسیاری را اجرا می کند.
با این نگرش از “خود” می توان گفت که “خود” از نقش ها و اجراهای گوناگونی تشکیل شده است که بازیگرش ما هستیم. به عنوان مثال در خانه، نقش یک فرزند، در مدرسه نقش یک دانش آموز، … را ایفا می کنیم.
تمرین شماره ۲ :
هدف از تمرین: کشف خود واقعی
فعالیت:
یک ورق بردارید و در جایگاه “سوم شخص” توصیفی از خودتان بنویسید. بنابراین، متن شما این طور شروع می شود:
مریم، دانش آموز رشته …
تا می توانید توصیف خود را سریع بنویسید و سعی کنید آن را ویرایش نکنید. هر چقدر می توانید بیشتر بنویسید و تمام جزئیات را شرح دهید. سعی کنید هر چه را که به ذهنتان خطور می کند بنویسید.
اگر دیگران از مطالبی که نوشته اید مطلع شوند، چه اتفاقی می افتد؟
ـ حالا سعی کنید توصیفی طولانی در جایگاه “اول شخص” از خودتان بنویسید.
من دانش آموز …
خود آرمانی
اکثر ما بیشتر اوقات در این فکر هستیم که چگونه به نظر می آئیم. به دیگران نگاه می کنیم و خودمان را با آنها مقایسه می کنیم. معمولاً در این مقایسه ها فکر می کنیم که چقدر زندگی مردم خوب است. پس در ذهن خویش تصویری از خود آرمانی مان می رسازیم.
تمرین شماره ۳:
هدف از تمرین: کشف کنید که دوست دارید چه طور به نظر آئید.
روی ورق کاغذی اسم سه نفر را بنویسید که مورد تحسین شما هستند حالا بنویسید که چرا آنها را تحسین می کنید. بعد این یادداشت را با مشخصات خودتان مقایسه کنید. تا چه اندازه آرزو دارید که شخصیتی مثل آن ۳ نفر داشته باشید؟ قبلاً تا چه اندازه شبیه آنها بوده اید؟ کدام خصوصیات این اشخاص را نمی پسندید؟ اگر مایلید بعضی از خصوصیات این اشخاص را داشته باشید، از خودتان بپرسید که چه کارهایی را لازم است انجام دهید تا ویژگیهای آنان را کسب کنید؟
گوناگونی ها:
خصوصیات شخصی را که دوست دارید مثل او باشید، توصیف کنید. این توصیف چقدر با خصوصیات شما فرق دارد؟ چه کارهایی را لازم است انجام دهید تا مثل او شوید؟ آیا با چنین تغییر راضی تر خواهید شد؟ چه کمبودهایی را باید جبران کنید تا مثل شخص “ایده آل” خود شوید؟ ممکن است با انجام دادن این تمرین متوجه شوید که اگر خودتان باشید خیلی راضی تر و موفق تر خواهید بود.
خود برای دیگران؟
وقتی با دیگران هستیم، چگونگی ارتباط ما به چند عامل بستگی دارد.
ارتباط با آن فرد، آیا او را دوست داریم یا نه؟ آیا در کنار او احساس امنیت می کنیم یا نه؟ آیا او در مقام بالاتری قرار دارد یا نه؟
یکی از جنبه های مهم “خود برای دیگران” این است که اغلب نظرهای افراد درباره ما با نظر خودمان درباره خودمان متفاوت است. معمولاً دیگران طوری با ما رفتار می کنند که انگار باید شخصی باشیم که آنها انتظار دارند و از روشهای مورد نظر آنها استفاده کنیم.
تمرین:
هدف از تمرین: کشف اینکه چگونه در مقابل دیگران ظاهر می شویم.
فعالیت:
اسم افراد زیر را بنویسید:
معلمی که او را دوست داریم و مورد تحسین ماست.
ـ معلمی که دوستش نداریم.
ـ یک دوست صمیمی
ـ یکی از والدینمان
حالا خود را در حضور هر یک از این اشخاص تصور کنید. توصیف کوتاهی از حضور خود در مقابل هر یک از این اشخاص بنویسید:
آیا با آنها احساس آرامش می کنید یا نه؟
آیا با آنها راحت صحبت می کنید یا نه؟
آیا درباره خودتان با آنها خیلی صحبت می کنید؟
آیا وقتی با آنها هستید مضطزب می شوید یا نه؟
وقتی با آنها هستید چه احساسی دارید؟
به توصیف هایی که نوشته اید توجه کنید و بنویسید تا چه اندازه با تمام این اشخاص رفتاری مشابه دارید و تا چه اندازه فرق می کنید. تمام این مشخصه ها، عناصر خود برای دیگران را در شما تشکیل می دهد.
اغلب ما دارای رفتارهای گوناگونی هستیم و این رفتارها بر مبنای این که شخص مقابل ما کیست و چه ارتباطی با او داریم، تغییر می کند.
خود اجتماعی
صحبت از این بود که دیگران ما را چگونه می بینند. در اینجا سؤال دیگری نیز مطرح می شود و آن این است که ما چگونه در گروهها ظاهر می شویم. افراد بسیاری به ما فشار می آورند تا آن طور شویم که آنها می خواهند. مراحل اجتماعی شدن، مراحلی است که از طریق آن، ارزش های ویژه یک اجتماع و یا یک موقعیت به ما معرفی می شود و ما آنها را فرا می گیریم.
خصوصیات ما در میزان راحت بودنمان با دیگران تأثیر دارد. بعضی از افراد به طور ذاتی یا از طریق اجتماعی شدن بیشتر از بقیه برون گرا هستند و دوستانه تر رفتار می کنند. اگر موقعیتهای متنوعی را که مشکل یا نامطلوب به نظر می رسند، مشخص کنیم، بهتر می توانیم خود را اصلاح کنیم یا تغییر دهیم. البته هیچ اجباری برای تغییر نیست. تنها دلایل تغییر در خودمان وقتی با افراد ارتباط داریم موارد زیر است:
به دلیل این که راحت نیستیم.
دیگران از ما می خواهند که در کار گروهی شرکت کنیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم.
فعالیت:
به موقعیتهای زیر توجه کنید و بنویسید که در صورت قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی چه احساسی دارید و چگونه رفتار می کنید.
– به مهمانی یا جشن تولد یکی از دوستانتان دعوت می شوید، مهمانان بسیاری به آنجا می آیند که آنها را نمی شناسید:
ـ جشن دانش آموزی یا پایان تحصیلی
حالا سوالات زیر را از خودتان بپرسید.
در کدام یک از این شرایط بسیار راحت هستید؟
اگر در حضور دیگران ناراحت شوید، چه کار می کنید؟
عکس العمل شما در مقابل افراد خجالتی تر از خودتان چگونه است؟
عکس العمل شما در مقابل افراد راحت تر از خودتان چگونه است؟
آیا مایلید تغییر کنید؟ اگر بله، از چه جهت؟
خود تاریک
اغلب ما دارای رازهای پنهانی هستیم. جنبه های خاصی از خودمان که آنها را دوست نداریم. بعضی وقتها انرژی زیادی صرف می کنیم و به خودمان فشار زیادی وارد می کنیم تا این رازها فاش نشوند. گاهی این کار قابل قبول است، چون لازم نیست درباره افکار، احساسات خودمان با هر کسی صحبت کنیم. از طرفی جای تأسف است که مسائلی در زندگی مان وجود داشته باشد که نتوانیم آنها را با هیچ کس در میان بگذاریم. اغلب مواقع جنبه “تاریک” و مخفی “خود” با مسائل زیر ارتباط دارد:
داشتن احساسات خصمانه و بد نسبت به دیگران
داشتن احساساتی که فکر می کنیم عجیب هستند
افکار و احساساتی که فکر می کنیم در هیچ شخص دیگری وجود ندارد
این مسئله در روان شناسی روشن شده است که افکار و احساساتی را که ما مخفی می کنیم، همان افکار و احساساتی هستند که بیشتر افراد آنها را مخفی می کنند.
تمرین:
هدف از تمرین: کشف بخش تاریک “خود”
فعالیت:
این فعالیت نیاز به نوشتن ندارد، فقط در ذهن خود از چیزهایی که نمی توانید درباره آنها با اشخاص زیر صحبت کنید، یادداشت بردارید:
دوستان
والدین
خویشاوندان