ارسالی: محب الله سلام
احترام خون انسان و حرمت قتل نفس از مسائل مورد وفاق است. نظام هاي حقوقي (الهي و بشري) قتل را از جرايم بزرگ مي شمارند. در آموزه هاي پيامبر اعظم (ص)عنايت بيشتري به اين موضوع شده است؛ تاآنجا كه كشتن يك انسان برابر با قتل همه انسان ها و نجات يك انسان از هلاكت به منزله نجات همه انسان ها تلقي شده است: «من قتل نفساً بغير نفس او فساد في الارض فكانما قتل الناس جميعاً و من احياها فكانما احي الناس جميع»؛ ،«هر كس كه نفسي را بدون عنوان قصاص يا فساد در روي زمين بكشد، مانند اين است كه همه انسان ها را كشته است و هركس انساني را از مرگ رهايي بخشد، چنان است كه گويي همه مردم را از مرگ رهانيده است.»
آيه شريفه، يك حقيقت اجتماعي و تربيتي را بازگو مي كند؛ زيرا اولاً: كسي كه انسان بي گناهي را به قتل مي رساند، از نظر روحي اين آمادگي را دارد كه دستش را به خون بي گناهان ديگري نيز بيالايد. و كسي كه به دليل نوع دوستي، انساني را ازمرگ نجات بخشد، اين روحيه را دارد كه چنين رفتار عاطفي را در مورد كسان ديگر نيز انجام بدهد. ثانياً: سرنوشت جامعه انساني به هم گره خورده است. هر فردي به تناسب شعاع وجودي خود در ساختار جامعه انساني ورفع نيازمندي هاي آن تاءثيرگذار است. همانگونه كه زنده كردن يك فرد در زندگي ساير اعضاي جامعه نقش دارد، طبيعي است كه فقدان يك فرد هم، لطمه به كل جامعه وارد مي كند. به همين دليل،
خداوند از كشتن انسان ـ بدون مجوز شرعي و قانوني ـ به طور جدي نهي كرده است: «و لاتقتلوا النفس التي حرّم الله الابالحق» «و نفسي را كه خداوند، محترم شمرده است، جز به حق نكشيد.»
قرآن كريم از يك سو، بندگان واقعي خداوند را چنين توصيف مي كند: «والذين لا يدعون مع الله الهاً آخر ولايقتلون النفس التي حرم الله الا بالحق» كساني هستند كه معبود ديگري را با خداوند نمي خوانند و انساني را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق نمي كشند.»
در دوراني كه فرزند كشي ـ به دلايلي ـ امري پذيرفته تلقي مي شد، قرآن كريم اين كار جاهلانه را ممنوع اعلام كرد: «قد خسر الذين قتلوا اولادهم سفهاً بغير علم» ؛ «آنان كه فرزندانشان را نابخردانه كشتند، زيان كردند». «لا تقتلوا اولادكم خشيه املاق نحن نرزقهم و اياكم انّ قتلهم كان خطأً كبير» «فرزندان خود را از بيم تنگدستي نكشيد، ما هم آن ها و هم شما را روزي مي بخشيم؛ مسلّماً قتل آن ها گناه بزرگي است».
ممنوعيت قتل فرزند يكي از پيش شرطهاي بيعت زنان با پيامبر خدا(ص) شمرده شده است؛
«لا يقتلنّ أولادهن» ؛ «كه فرزندان خود را نكش يعني كسي كه مي خواهد با پيامبر در جامعه نبوي زندگي كند، بايد حرمت قتل نفس را پاس بدارد و از ريختن خون ناحق اجتناب ورزد. در وسائل الشيعه، حدود چهارده حديث، ناظر به حرمت و ممنوعيت قتل نفس است. در آموزه هاي پيامبر(ص)نه فقط ارتكاب قتل نفس، بلكه معاونت بر آن، حتي بي تفاوتي در اين خصوص يا پناه دادن به قاتل فرد بيگناه، جرم تلقي شده وحرام است .