ارسالی: احمد سجاد جلال زاده
تجسّم عمل در قرآن کریم به سه گونه تصویر شده است که یک نوع آن مربوط به دنیاست و شکل دیگر آن مربوط به آخرت و نوع سوّم آن، هم در دنیا و هم در آخرت وجود خواهد داشت.
معنای اوّل تجسّم عمل
یک معنا از تجسّم عمل آن است که هر کاری انجام میدهیم، چه خوب و چه بد، ولو در ظاهر نبینیم، اما در همین دنیا مجسّم میشود که مردم به آن «مکافات عمل» میگویند. این معنای از تجسّم عمل، همان سعد و نحس دنیوی اعمال است. کارهاى نیک آدمی موجب پیدایش حیات طیّبه یعنى زندگى سالم و با ارزش و سعد مىشود و کارهاى بد او موجب حیات همراه با خباثت یعنى زندگى ناسالم و بى ارزش و به تعبیر دیگر، زندگی نحس میشود. در حقیقت در بیان معنای سعد و نحس، باید گفته شود: اعمال بد انسان، نحس است و اعمال نیکو، سعادت و خوشبختی به همراه دارد.
معنای دوّم تجسّم عمل
معنای دوّم تجسّم عمل آن است که هرچه انجام میدهیم، از بین نمیرود و در قیامت بروز و ظهور آن را می بینیم. اعمال خوب، هویدا و بارز میشوند و اعمال بد نیز ظاهر و حاضر میشوند:
هرچه در پرونده اعمال انسان باشد، چه خوب و چه بد، ولو ذرهای باشد، به عنوان مونسی در قیامت همراه انسان است. آیه قرآن کریم میفرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ، وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»[1].
بعضی از مفسرین در ذیل این آیه گفتهاند: انسان در قیامت، جزای عمل را میبیند، امّا اینطور نیست، بلکه «یَرَهُ» میرساند که خود عمل را میبینند. چنانکه در آیه دیگری میفرماید: خود اعمال به آنها نشان داده میشود: «یَومَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ اشْتاتاً لِیُرَوا اعْمالَهُمْ»[2]
عمل خوب، رفیق و مونس خوبی برای انسان در قبر و برزخ و قیامت است و اگر عمل بد باشد، رفیق بدی در قبر و برزخ و قیامت است:
این سخنهاى چو مار و کژدُمت
مار و کژدُم گشت و مىگیرد دُمت
قرآن کریم هشدار میدهد که قیامت، روز رسوایی است و اعمال بد، به صورت وحشتناکی همراه و کنار انسان هستند. بداخلاقی و بد رفتاری در زندگی، صورت بدی پیدا میکند و این صورت زشت و کریه، رفیق و همراه انسان، از قبر تا قیامت است.
اگر افکار، گفتار و کردار انسان ناشایست و بد باشد، به تناسب آن اعمال، انسان به صورت حیوانى شهوت پرست یا بوزینهاى شکم پرست یا خوکى متکبّر یا پلنگى ظالم یا سگى هار و خلاصه به صورتى زشت و پلید جلوه خواهد کرد. چنانکه اعمال نیکو و شایسته، از او انسان کامل میسازد
بهشت و جهنّم، ظهور و بروز اعمال
از نظر قرآن، بهشت و جهنّم، اعمال خود انسان است. قیامت عالم حَیَوان است؛ همه چیز در آنجا جان و عقل و شعور دارد و حرف میزند. در بهشت از جانب خداوند یا ملائکه یا از خود بهشت، به بهشتیان خطاب میشود: نعمتهای بهشت، از خودتان است و پیش از این، خودتان فرستادهاید: «کلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَةِ»[3]. همچنین در جهنّم وقتی آتش جهنّم، افراد گناهکار را میسوزاند و داد و فریادشان بلند میشود، به جهنّمیان خطاب میشود: آتش جهنم را خود ایجاد و درست کردهاید: «ذلِک بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ»[4]
بنابراین، اعمال انسان، میتواند برای او بهشتساز یا جهنّم آفرین باشد.
سعد و نحس اعمال در قیامت
قرآن میفرماید: «فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ»[5]«دست راستیها، چقدر مبارک هستند». در واقع میتوانیم آیه را چنین معنا کنیم: «افرادی که مبارکند، در اثر اعمالشان مبارک و عالی هستند».
همچنین، قرآن میفرماید: افراد شوم، چقدر شومند! «وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ»[6]
قرآن کریم، در ادامه، علّت شومی این افراد را بیان میدارد و میفرماید: «فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ ، لا بارِدٍ وَ لا کریمٍ ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِک مُتْرَفینَ ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ»[7]
افراد شوم، یعنی جهنّمیان، قبل از رفتن به جهنم، زیر دود و هُرم جهنم هستند و خودشان این وضعیّت را برای خود درست کردهاند. آنان با گناه روی گناه، با اتراف و عیّاشی و سایر گناهان، اینچنین شوم شدهاند.
معنای سوّم تجسّم عمل
بزرگانی نظیر مرحوم صدرالمتألّهین«ره»، ضمن قبول دو معنای اوّل و دوّم از تجسّم عمل، بر شکل سوّم آن پافشاری دارند و این معنا از تجسّم عمل را اصل میدانند.
بر اساس شکل سوّم تجسّم عمل، عادت به گناه و انجام اعمال زشت و ناپسند، انسان را از صورت انسانی خارج میکند و شخصیّت درونی او را به یک حیوان تبدیل میکند. مثلاً پیروی از هوا و هوس، شهوترانی، اتراف و متوغّل شدن در شهوات نفسانی، او را به صورت میمون در میآورد.
ظلم، جنایت، حقّالنّاس و درندهخویی، او را مبدّل به سگ میکند. حقّه بازی و نیرنگ، او را شبیه یک حیوان موذی و بدجنس مانند روباه میسازد. اگر کسی در دنیا توبه نکند و درون خود را شستشو ندهد، کم کم تناسخ باعث میشود به صورت یک حیوان درآید.
همچنین اعمال صالح و شایسته، هویّت و شخصیّت درونی انسان را به یک انسان کامل تغییر میدهد. بروز این شخصیّت، هم در دنیا و هم در آخرت است و در بهشت، حورالعین از عشق او حیران میمانند. در حالی که حورالعین از نظر زیبایی بینظیر هستند، امّا در مقابل انسان کامل که زیبایی خاصّی دارد و از نظر روحی، منهای صفات رذیله، منهای جهل و مرض و نقصان است، متحیّر میمانند.
تحلیل تشبیه انسان به حیوانات در قرآن کریم
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسانها را به حیواناتی نظیر سگ[8] یا الاغ [9] تشبیه میکند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پستتر از آنها میشمارد[10] و حتی در جایی میفرماید: آنها از هر جنبندهای پستتر هستند.[11] دستهای از مفسّران، آن آیات شریفه را از باب تشبیه و یا از باب سرزنش شمردهاند، امّا باید گفت: این آیات شریفه، از حقیقت شخصیّت برخی انسانها خبر میدهد و با بیان واقعیّات، هویّت آن افراد را تبیین میفرماید. بنابراین خداوند متعال نه قصد اهانت به بندگان خود را دارد، نه از این آیات قصد انشاء دارد، بلکه اینگونه آیات اخباری است و صرفاً خبر از واقعیّت میدهد.
یعنی اگر افکار، گفتار و کردار انسان ناشایست و بد باشد، به تناسب آن اعمال، انسان به صورت حیوانى شهوت پرست یا بوزینهاى شکم پرست یا خوکى متکبّر یا پلنگى ظالم یا سگى هار و خلاصه به صورتى زشت و پلید جلوه خواهد کرد. چنانکه اعمال نیکو و شایسته، از او انسان کامل میسازد.
از نظر قرآن، بهشت و جهنّم، اعمال خود انسان است. قیامت عالم حَیَوان است؛ همه چیز در آنجا جان و عقل و شعور دارد و حرف میزند. در بهشت از جانب خداوند یا ملائکه یا از خود بهشت، به بهشتیان خطاب میشود: نعمتهای بهشت، از خودتان است و پیش از این، خودتان فرستادهاید
مثلاً قرآن کریم با بیان آیه «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ»[12]، خبر میدهد: کسی که تعقّل ندارد، کسی که کور باطن و کر باطن است، در قیامت، به صورت یک جنبنده پست و مانند یک میکروب محشور میشود.
در آیه دیگری میفرماید: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ»[13]
این آیه نیز به بیان یک خبر میپردازد و آن اینکه عالم بی عمل در قیامت به صورت الاغی وارد صف محشر میشود. به بیان دیگر، آیه شریفه، علمِ عالم بیعمل را نظیر بار کتاب یک الاغ میداند که برای او هیچ فایدهای ندارد.
همچنین در قرآن کریم میخوانیم: «فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکهُ یَلْهَث»[14]
آیا خداوند متعال در این آیه قصد سرزنش بندگان و ناسزاگویی به آنان را داشته است؟
در اینجا هم باید بگوییم: خداوند سبحان، ناسزا نمیگوید، بلکه هشدار میدهد و با خبر دادن از یک واقعیّت میگوید: برخی افراد در اثر اعمال خود، به صورت یک سگ وارد محشر میشوند.
این اشخاص در دنیا هم هویّت حیوانی دارند، امّا هویّت آنان مخفی است و کسانی که چشم بصیرت دارند، میتوانند شخصیّت حقیقی آنها را ببینند.
این شکل از تجسّم عمل هم با سعد و نحس، رابطه مستقیم دارد؛ یعنی اعمال نیکو، هویّت انسانی و سعادت دنیا و آخرت به همراه دارد. چنانکه اعمال ناپسند، هویّت و شخصیّت انسان را به هویّت حیوانی و نحس مبدّل میسازد.
پی نوشت ها:
1. زلزلة / 7و8
2 زلزال / 6
3. حاقة / 24
4. انفال / 51
5. واقعة / 8
[6. واقعة / 9
7. الواقعة / 46-42
8. أعراف / 176
3. جمعه / 5
10. اعراف / 179
11. أنفال / 22
12. أنفال / 22
13. جمعه / 5
14. أعراف / 176