ارسالی: مروه
به دنبال تیره شدن اوضاع در درون حزب دموکراتیک خلق حاکم بر کشور و اختلاف شدید اعضای آن که به سه جناح متفاوت تقسیم شده بودند. شکست مجاهدین در جلال آباد، جنرال عبدالرشید دوستم و سید منصور نادری را از نظر نظامی و تسلیحاتی قدرتمند ساخت . آزادی کشورهای آسیای مرکزی مانند ترکمنستان ،ازبکستان و تاجیکستان و… نیز فرصتی بود که اینها خود را از دولت مرکزی جدا ساخته ، قوی تر سازند . از طرف دیگر دولت نجیب الله به افراد این دو فرد نیاز شدید داشت . در اواخر سال 1370 هـ.ش. نیروهای شمال به رهبری جنرال دوستم و منصور نادری از دولت مرکزی بریدند . چرا که جنرال «جمعه اسک » از طرفداران نجیب الله در ولایت بلخ ، یک جنرال غیر پشتون را برکنار می کند و در قبال آن جنرال دوستم و منصور نادری مقاومت می کنند. علت اصلی جدایی نیروهای جنرال از بدنه ی دولت عدم اعتماد رئیس جمهور نجیب به دوستم است چرا که او یک ازبک بود و نجیب از قدرتمند شدن او در هراس افتاده بود. در این باره جنرال دوستم می گوید:«یک روزما به دفتر داکترنجیب رفتیم و از ماموریت آمده بودیم که در آن ماموریت قطاری(کاروان نظامی) را که عازم قندهار بود،به قلات رسانده بودیم. خیلی تلفات و ضایعات داده بودیم. داکترنجیب بسیارعصبانی به من گفت: درفرقه ات چند نفراست؟ من گفتم: بالاتر از چهل هزار نفراست. گفت: چه پلان داری؟ این قدر نفر را در فرقه تنظیم کردی؟ من گفتم: داکترصاحب نجیب! اگرشما ما را در پهلوی تان داشته باشید، بالاتر از چهل هزار نفر میشه. کار می کنیم. دربین مردم می رویم، ولایتها و ولسوالیها را آزاد می سازیم آنها را در فرقه تنظیم می کنیم. او گفت: اسلام کریم اف درتاشکند غرمی زند. دوستم هم درشمال(شمال افغانستان منظوراست) غر بزند. این را تحمل کرده نمی توانم. من گفتم: داکتر صاحب! ما ازبک افغانستان هستیم. رئیس جمهور ما شما هستید. اسلام کریم اف رئیس ازبکستان است. ما ازبک هم باشیم، مربوط به افغانستان هستیم. ما هیچ ارتباط با اسلام کریم اف نداریم. همین طورگفتم و راستی(روابطی)هم نداشتیم. نو ازبکستان استقلال خود را گرفته بود.»(افغانستان درقرن بیستم، ص361،سال1364ش.) به این صورت دوستم و همراهانش ازنجیب که او را متهم به خیانت می کرد برید و به تعقیب آن نامه ای به «شیخ محمد محقق»(وزیرپلان کابیه ی کرزی بعدازاجلاس بن و نماینده ی مردم کابل در پارلمان درانتخابات اولین ولسی جرگه بعد از ریاست جمهوری کرزی) از نمایندگان حزب وحدت اسلامی در شمال کشور ارسال می کند که در آن خواسته شده بود که ما می خواهیم با نیروهای مجاهدین هماهنگ شده و با دولت دکتر نجیب الله مبارزه کنیم.
این اعلام همکاری به زودی از طرف حزب وحدت اسلامی مورد قبول قرار گرفت. در این مورد شیخ محمد محقق می گوید: «تمام قومندانها و رهبران جهادی و قوتهای نظامی مسلح متحد شدند، یک حرکت وسیع، مطمئن و عمومی رابه وجود آوردند. مزار شریف بدون خون ریزی فتح شد…»
سقوط شمال کشور به این صورت بود که بعد از سقوط بندر حیرتان و مزار شریف شهرهای شمال کشور یکی پس از دیگری به محاصره مجاهدین در آمده و سقوط نمودند. مزار شریف کلید فتح کابل و تمام افغانستان گردید. در نوروز سال 1371 هـ.ش. برای اولین بار بیرق روضه شریف به دست مخالفان رژیم کابل برافراشته شد .