ارسالی: مدینه
جامعه ايده آل جامعه اي است كه مردان و زنان آن به تعاليم عالي اسلام عمل كرده و اخلاقشان را در پرتو آن و در چهارچوب شرع اصلاح كنند تا حكومت اخلاق در دلها فراهم گردد. چون اگر عقت و شرافت زن و مرد بازيچه هوسبازان قرار گيرد آن جامعه جامعه ي گنديده اي است كه بوي انسانيت از آن به مشام نمي رسد.
رافعي رحمه الله مي نويسد: اتدري ما هي الحكومة الصحيحة في مثل حالتنا؟ هي ان تحكموا انتم في الشعب حكومة اخلاقية نافذة القانون، فتنضبطوا اخلاق النساء والرجال، و نزدوها كلها اخلاقا محاربة لا تعرف الا الجد والكرامة والصرامة الحق، والا فكما تكونوا يولي عليكم»[24]؛ اي جوان، آيا مي دانيد كه در اين وضعيت حكومت درست چيست؟ حكومت درست اين است كه شما در ميان ملت، حكومت اخلاق را حاكم كنيد كه قانون در آن عمل شود، و اخلاق زنان و مردان را درست كنيد و اخلاق آنان را اخلاقي تهاجمي قرار دهيد كه چيزي جز جديت و كرامت و قاطعيت در حق را نداند وگرنه آن گونه كه هستيد بر شما چنان حاكماني گمارده مي شود.
بلكه اگر جوانان جامعه بي بندوبار بوده و فاقد حكومت اخلاق در درون خود باشند، نظام سياسي حاكم هم دوام و موفقيتي نخواهد داشت.
«و بهذا لن تفلح حكومة سياسية في الشرق الناهض ما لم يكن شبابها حكومة اخلاقية يمدها من نفسه و من الشعب في كل حادثة بالاخلاق المحاربة»[25]؛ بنابراين قاعده، هيچ حكومت سياسي در شرق نو پا موفق نخواهد شد تا زماني كه جوانان آن از حكومتي اخلاقي برخوردار باشند كه جوانان و ملت، آن دولت را در هر حادثه با اخلاق مبارزه گرايانه با پليديها كمك كنند.
حكومتهايي كه توجهي به ريشه كن كردن مفاسد و اصلاح اخلاق ملت خود ندارند؛ بلكه مي خواهند مشكلات جنسي نسل جوان را با آزادي بي قيد و بند آنان حل كنند و زنان و مردان را به حال خود مي گذارند، اين سياست، سياست اصلاح با فساد بيشتر، و مداواي تب ساده با طاعون، قطه پستان مادر در ميان لبهاي شيرخوار ناتوان و محتاج است كه نه اينكه نتيجه درستي ندارد؛ بلكه مشكل را بغرنج تر مي كند. بوصيري رحمه الله در مديحه برده مي سرايد:
ان النفس كالطفل ان تهمله شب
علي حب الرضاع و ان تفطمه ينفطم
فلا ترم بالمعاصي كسر شهوتها
ان المعاصي يقوي شهوة النهم
نفس اماره انسان به مثابه طفلي است اگر او را به حال خود بگذاريد بر شير نوشي علاقمند و تقويت مي شود و اگر او را از شير بازگيري، باز گرفته مي شود. پس با معاصي در صدد ارضاي شهوت نفس مباش، چون معصي شهوت فرد پرخور و شكمو را بيشتر تقويت مي كند…
دزدي كا رزشتي است ولي دزدي مراتبي دارد، دزدي يك تكه گوشتي از دكان قصابي هم دزدي و كار زشتي است حال اگر كسي بيايد موجودي بنام زن از دست شوهرش يا از خانواده اش بدزدد، تفاوتي با دزدي قبلي دارد؟ بلكه زشت تر و خطر ناكتر از تمام دزدي عاست. و عار و ننگ دزدي اول فراتر از يك مغازه نمي رود، اما عار و ننگ زن در حريم خانه محمدود نمي شود، بلكه به تمام خانه و محله ها و محافل نفوذ مي كند و انسان را سرخورده مي كند.
اينجاست كه روسل اكرم مي فرمايد: «كنترل و پاسداري از حريم خانواده و زيردستان را شدت ببخشيد، «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته«؛ همه شما راعي و همه شما مسئول زير دستان خود هستيد.