ارسالی: ذکیه غنی
چینیان باستان براین باوربودند که به هنگام ،خورشید گرفتگی اژدهای قصد دارد خورشیدرا ببلعد سرزمین کهن سال چین وسیع ترین ممالک جهان است.جمعیت آن درحدود ربع جمعیت دنیا است . وبلند ترین کوها و وسیعترین بیابان های جهان وپهناورترین اقیانوس ها انرا احاطه کرده است. با اینکه ازدیر بازمورخان چین همه واقعه را ثبت کرده اند ، محققین گزارش ها وآثاری را که پیش از 766 ق-م برشته تحریر درآمده باشد درخود اعتماد نمی داند . زیرا واقعه نگاران چینی زیاد دربند ذکرحقایق نبودند بلکه به فراخورذوق وسلیقه خود مطالب وداستانهای برتاریخ این مملکت افزوده اند.
بنا برداستانهای کهن چین :
آدم نخستین پس ازانکه 18 هزارسال رنج کشید ، توانست در دومیلیون و دوصدوبیست ونه هزارسال پیش ازمیلاد مسح به گیتی شکل ببخشد. دراین حال که کارمیکرد ازنفسش ابروباد ، از آوازش تندر، وازرکهایش رودها ، ازگوشش زمین، ازمویش سبزه ودرخت، ازاستخونش فلزات وازعرقش باران پدید آمد وازحشراتیکه بربدنش نشسته بودند نوع انسان زاده شد . نخستین شاهان چین هریک 18 هزارسال سلطنت کردند. خاقان های چین تقریبا ازسال 2825 ق م به تدریج راه ورسم وزنده گی را به مردم آموختند. پیش از آنکه چینیان باتمدن غرب آشنا شوند ، سکنه اروپا وامریکارا وحشی میشمردند. حتی تاسال 1860 دراسنادرسمی بجای کلمه بیگانه واژه بربرهارا استفاده میکردند وخودرا برگزیده اقوام جهان میشمردند. باوجود این خود همواره درگیر حرج ومرج سیاسی ، علوم پس افتاده ، صنایع کم مزد ، فقر، سیل ، خشکسالی ، تولید مثل بی بندوبار بودند.اماشاید حق با انها باشد ، زیرا درپس این پرده تاریک که به چشم بیگانه میخورد یکی ازکهن ترین تمدنهای زنده وجود دارد . سنن شعری آ نها به ی1700 سال پیش ازمیلاد میرسد . فلسفه کهن سالی دارند که گرچه خیال آمیزاست بازعلمی است وگرچه ژرف است بازدریافتی است چینی سازی وپیکرسازی آنان استادانه ودرنوع خود بی نظیر است.هنرهای خرد آنان دراوج سادگی وکمال است وجز درژاپان رقیب ندارند . سازمان اجتماعی آنان بیش ازهمه سازمان های اجتماعی تاریخ ، تاب آ ورده است وانبوه ترین جمعیت هارا سامان بخشیده است وبلاآخره شکل حکومتی آنان تازمانیکه براثرانقلاب ها نابودشد، همواره کمال مطلوب فلیسوفان بود. جامعه آنان چنین است که فرازونشیب بابل ، آشور، ایران ، سرزمین آتن ، روم ، ونیز، واسپانیارا دیده ودرزمانیکه یونانیان درتوحش بسرمیبردند ،متمدن بودند وشاید پس ازآنکه اروپایی آشفته به ظلمت وتوحش بازگردد، پایدار بمانند.