ارسالی: حبیب
عليرغم اين كه اسلام، آيين نظم و ترتيب و مسلك پاكيزگي و طهارت است، اما آنجا كه كار به افراط و مبالغه مي كشد و پديده اي از “عدل” دور مي گردد، اسلام (به خصوص تشيع) آن پديده را مذموم تلقي مي نمايد و براي نزديك نمودن آن به تعادل راه حل عملي پيشنهاد مي كند. از جمله اين افراط ها “وسواس” است كه گفتيم به عنوان وسوسه اي از سوي شيطان در تعاليم اسلامي نام برده مي شود و بخش قابل توجهي از تعاليم اسلامي و به خصوص نمود برجسته آن يعني “نماز” به زدودن وسواس از زندگي انسان ها اختصاص دارد. چنانچه مروري بر آداب طهارت در رساله هاي فقهي علماي شيعه داشته باشيم، متوجه مي شويم كه بسياري از دستورات، توجه به شك هاي وسواس آميز در مورد طهارت جسم يا لباس را باطل اعلام كرده اند، مثلاً اگر شخصي شك كند كه وضويش باطل شده يا نشده است، بايد بنا را بر باطل نشدن آن بگذارد، يا آن كه اگر شك كند لباسش نجس يا پاك است، ( در صورتي که قبلا لباس پاک بوده است ) بنا را بر پاك بودن لباس مي گذارد. اين دستورات در آداب نماز نيز به همين گونه است، به عنوان مثال از جمله شكياتي كه هرگز نبايد بدان اعتنا نمود، شك فرد كثير الشك (كسي كه زياد شك مي كند) است، يا اين كه در بسياري از ساير شكيات نماز(مثلاً شك بين 3 و 4 ركعت) بايد براي پرهيز از وسواس، بنا را به طرف اکثر گذاشت و به آن عمل نمود. بدين ترتيب آموزش هاي نماز، بسي قدرتمندتر از روش هاي معمول در علم غرب(مثل روش حساسيت زدايي تدريجي) در زدودن وسواس عمل مي کنند، چرا كه انسان نمازگزاري كه در شبانه روز بارها به تعاليم ضد وسواس توأم با نماز گردن مي نهد، در زندگي روزمره خود، قطعاً دور از وسواس خواهد زيست.