بیکاری اصطکاکی در میان نوجوانان

ارسالی: خسرو جلال زاده

نوجوانان زیر 20 سال در میان گروه های جمعیتی معمولاً دارای بالا ترین نرخ بیکاری هستند به ویژه سیاه پوستان ،این گروه در سال های اخیر نرخ های بیکاری بین 36 تا 48 در صدنیروی کار سیاه پوستان نوجوانرا تجربه کرده اند .چه بخشی ازین نرخهای بیکاری اصطکاکی ،ساختاری یا ادواری است ؟ شواهد جدید حاکی از آنست که مخصوصاًدر مورد سفید پوستان بیکاری نوجوانان تا حدی زیادی اصطکاکی است نوجوانان به سرعت به نیروی کار وارد شده واز آن خارج میشوند . آنها به سرعت کار پیدا می کنند وغا لباًکارخود را تغیر می دهند . اوسط طول مدت بیکاری نوجوانان نصف بیکاری بزرگسالانست ،ودر مقابل اوسط طول مدت کاربزرگسالان 12بربر نوجوانان زیر 20سال است .در اغلب سالها،نیمی ازنوجوانان بیکارهستند که بیشتر درآمد نداشته اند . تمام این عوامل حاکی از آنست که بیکاری نوجوانان وجستجوی کار وجابجای آنها لازم است تا مهارتهای خودرا بشناسند وبفهمد که اصلاًکار کردن چیست .
اما نوجوانان سرانجام مهارت هاورفتار کارکردن باتجربه را می آموزند ،جدول1 بیانگر نرخ بیکاری سیاه پوستان وسفید پوستا ن در سنین مختلف درسال 1996 است .کسب تجربه وآموزش درکنار تمایل ونیاز بیشتر به کارتمام وقت دلیل پائین تر بودن نرخ بیکاری بزرگسالان نسبت به نوجوانان است .
تأثیرات بیکاری
بیکاری گسترده هم مسئله اقتصادی است وهم مسئله اجتماعی .چون بیانگر ضایع شدن منابع ارزشمند کاری است ،ویک معضل بزرگ اجتماعی است چون باعث رنج ومشقت عظیم کارگران بیکارمیشود که باید با درآمد اندک بسازند .درخلال دوره های بیکاری گسترد ه،گرفتاری های اقتصادی بر احساسات افراد وزندگی خانوادگی آنها اثر منفی میگذارد .
الف-تأثیراقتصادی : بالا رفتن نرخ بیکاری درواقع به معنای این است که اقتصاد درحال دور ریختن کالاها وخدماتی است که کارگران بیکار می توانستند تولید کنند . دردوران رکود اقتصادی مانند این است که موتر ها وخانه ها وپوشاک ها وکالا ها فراوان دیگر به دریا ریخته میشوند . ضایعا ت بیکاری گسترد ه وبزرگترین ضرر اقتصادی دردوره رکود که وارد آمد وهمچنان بحرانهای نفتی وتورمی دهه های 1970و 1980 نیز باعث ازمیان رفتن میلیارد ها دلار شدند . ایالت متحده دردهه اخیر به ثبات بی سابقه ای رسید ه ازچرخه های تجاری بسیار کوچکی متضرر شده است . ضرر های اقتصادی دوره های بیکاری گسترده بزرگترین ضایعات اقتصاد مدرن راتشکیل می دهند .این ضایعا ت بسیار بزرگتر ازضایعات ناشی از انحصاروعدم کارایی در اقتصاد خرد یاضایعات ناشی از تحفه ها وسهمیه ها هستند .
بیکاری مسئله اصلی جوامع نوین است . هنگامیکه بیکاری بالاست ،منابع هدر می روند ودر آمد های مردم کاهش می یابد ،ودر خلال چنین دوره های فشار اقتصادی بر احساسات وزندگی خانوادگی مردم اثر می گذارد .طبق قانون اوکان ،در دوره های که بیکاری بالاست ،( G N P ) واقعی درسطح پایین تر ازسطح باالقوه خود قرار میگیرد . ازین رو بیکاری بالا با مقادیر عظیمی ازتولیداز کف رفته یا تولید نشد ه همراه است .
ب- تأثیر اجتماعی : بیکاری مصرف اقتصادی بسیار زیادی دارد ،اما با هیچ رقم وقیمتی نمی توان ضررهای انسانی وروانی ناشی ازدوره های طولانی بیکاری ناخواسته را نشان داد. فاجعه انسانی بیکاری بارها به اثبات رسیده است . آنچه درذیل می آید ،معایب وضررهای های ناشی ازبیکاری دریک اجتماع را نشان می دهد .
1- باعث صعود گراف جرایم میگردد .
2- بهم خوردن تعادل روحی بین افراد .
3- باعث بوجود آمدن آشوب های سیاسی واجتماعی .
4- موجب کاهش تجربیات ذخیره شده نیروی کار.
5- بهروری اندک نیروی کار .
6- باعث فرار نیروی کارازجامعه یاکشور میگردد .
7- فاصله میان مردم ودولت ایجاد میگردد .
همچنان بیانگربیهودگی جستجوبرای کاردرسان فرانسیسکو دردوره رکودبزرک است . ساعت پنج و نیم از خواب بیدارمی شوم وبه بار اندزی یعنی دنبال کار میروم
پشت درهای کارخانه قند اسپرکلز که نام شرکت است ،هزار نفر ایستاده است ،میتوان حدس زد سه یا چهار نفر بیشتر نمی خواهند ،یک نفر با دوپلس بیرون می آید :من برای این کار به دو نفر نیازدارم .ودر بین آن هزار نفر کشمکش به حد خویش میرسد.سرانجام فقط چهار نفروارد کارمیشوند .
واین هم بخشی ازخاطرات یک کارگر ساختمانی بیکار:
به شرکت عایق کاری پشت بام یا ایزوگام سرزدم که نیازی به من نداشتند کسانی راداشتند که پنج یا شش سال برای شان کار می کردند .کارزیادی راسراغ نداشتم .برای اغلب این کارها هم مدرکی تحصیلی می خواستند، حاضربودم هرکاری بکنم،از موترشوئی تا هرچیزی .کارگیرم نمی آمد ،چه کاری میکردم؟می رفتم خانه ومی نشستم .بعد ازنشستن در خانه خسته وعصبی می شدم و همه افراد خانواده عصبی می شدند .سرکوچکترین چیزی باهم جروبحث ودعوا می کردند ،چون تمام مدت درآن فضای محدود درکنار هم بودند .کل خانواده ازبیکاری من ضربه می خوردند.
جای تعجب نیست که این نوع تجربیات زخمهاوضایعات هم به روان فرد برجای می گذارند .پژوهشگران و روان شناس حاکی ازآنست که بطور کلی اخراج ازکاربه
اندازه یک دوست صمیمی یا رد شدن در مدرسه تلخ وتکان دهنده است . در اواخر دهه 1980 در اوایل دهه 1990 بسیاری از کسانیکه از کار بیکار شدند مدیران وحرفه ای وکارکنان خوبی بودند که حقوق مناسبی می گرفتند وهرگز انتظار بیکاری نداشتند . تکان ناشی از بیکاری برای آنها بسیار طاقت فرسا بوده به داستان یک مدیر که در سال 1988 کارش را از دست داد ودر سال 1992 هنوز کار دایمی پیدانکرده بود توجه کنیم !
من در نبرد برسرماندن در راس اقتصاد امروز بازنده شده ام . عزم این داشتم که کاری پیدا کنم ،اما پس ازگذشت ماه ها وسال های مداویم رکود اقتصادی پیش آمد. بعد از این که چندبار رد کردند، آنوقت به خودت شک میکند وارزشت را زیر سوال میبرد. احتمالاً تعجب آورترین شواهد مربوط به تأثیر اجتماعی رکود اقتصادی و بیکاری را میتوان در روسیه پس از تکان درمانی اصلاحات بازار یافت .در سال 1995 یک نفر از هر پنج کارگر بیکار بود، وضع بهداشت وسلامتی مردم سخت ضربه خورد ومیانگین ویا اوسط طول عمر مردان از 64 سال در سال 1990 به 57 سال ودر سال 1995 بالا رفتند. به استثنای دوران جنگ ، هیج کشورصنعتی مانند روسیه در دوران رکود اقتصادی کنونی چنین سقوط قابل ملاحظه را از لحاظ وضع وسلامتی تجزیه نکرده است.
هر اندازه هم که مصرف های اقتصادی بیکاری عظیم باشد، محاسبه زیان دلاری به اندازه کافی نشان دهند ه خسارات انسانی ،اجتماعی وروانی حاصل ازدوره های بیکاری غیر ارادی مداویم نخواهد بود . بسی جای تأسف است بررسی های اخیر نشان می دهد که بیکاری به وخامت جسمانی وروانی بیشتر مانند بیماری های قلبی ،وخودکشی می انجامد . پژوهشگران درمیزان بیکاری ،که به مدت 6سال ادامه داشته باشد ،تقریباًبه 37000 مورد مرگ زود رس منجرمیشود.
بالاخره عوامل بیکاری دراجتماع موضوعات زیر را به جامی گذارد .
1- بطور عموم درکشورهای روبه انکشاف (رشدسریع جمعیت ونیروی کار درمقایسه بامیزان منابع طبیعی ).
2- رکود اقتصادی .
3-مها جرت ها .
4- تغیر تکنالوژی .
5- عدم توجه به رشد سطح تولیدات داخلی
6- عدم سرمایه گذاری دربخش های تولیدی .
ج- تأثیرسیاسی : برخی تحلیل گران وتحقیقگران درهراس اند که مبادا سیاست های انسان دوستانه دولت ها نیز به انتقال تصاعدی میزان طبیعی انجامید ه باشد ،یک مثال ازین گونه سیاست ها بیمه بیکاری است. دربیشتر ایالت ،کارگری که اخراج یا معلق ازکارشده باشد دریافت بیمه بیکاری است یک فرد بیکارمی تواند برای یکدوره حداکثر 26 هفته معادل 50 درصد ازدستمزد قبلی خودرا دریافت دارد . وبرای اغلب کارگران این درآمد بدون مالیات است :بنابرین ،برحسب درآمد پس ازکسرمالیات ،این سهم ممکن است به 60تا70%دستمزد سابق بالغ میگردد .
هنگامیکه کارگران بیمه بیماری دریافت می کنند ،باپشتکاری نسبتاًکمتر به جستجوی یک شغل جدید می پردازند . واین قابل درک است که بااحتمال بیشتر دست رد بریک شغل کم درآمد بزنند .درنتیجه میزان بیکاری بالاتری می رود . عا مل دیگر حد اقل دستمزد است که میگوید بیکاری را درمیان کارگران کم درآمد افزایش میدهد .میزان این تأثیرنشان دهنده محدوده ای ازچند دهم یک درصد ناچیز بیش از یک درصد هستند . اما حتی تندترین منتقدان نیز لغو برنامه های طراحی شده برای تخفیف زیانهای بیکاری را توصیه نمی کنند وبیشتر به اطلاعا ت اشاره دارند ،مانند افزایش مالیا ت هابر ای کارفرمایان که میزان جابجای کارگران آنها بالااست ،کارفرمایانیکه مزایارا کاهش میدهند ،ودر موارد سواستفاده کارگران سختگیری بیشتر می کنند . قسمیکه درتأثیر اقتصادی ازقانون اوکان تذکر بعمل آمده بود،حا ل برای روشن شدن موضوع به معرفی ارتواکان وقانون می پردازیم .
ارتواوکان یکی ازسیاستگذاران اقتصادی امریکا بوده .اوکان درابتدا مفهوم بروند باالقوه رامطرح کرد وسپس به رابطه میان جریانات وبیکاری پرداخت که اکنون قانون اوکان نام گرفت .یکی ازدل مشغولی های اصلی اوکان یافتن راهی کنترول تورم بدون نیاز به بیکارمیلیون ها نفر بود .

درباره Khisrow Jalalzada

اینرا هم چک کنید

کاش نقاش بودم من

نوشته: مریم دلارام کاش شاعر نبودم، تا بگویم من برایت درد ها را کاش نقاش …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *