ارسالی نوریه
مقدمه
دسته بندی انگیزهها به دو دسته انگیزههای درونی و بیرونی از مهمترین دسته بندیهای انگیزشی به شمار میرود. در این طبقه بندی انگیزههای بیرونی نقطه مقابل انگیزههای درونی قرار میگیرد. منبع و کانون تقویت کننده و تحریک کننده این انگیزهها تفاوت اساسی آنها را با یکدیگر سبب میشود. بطوری که در تعریف انگیزههای درونی گفته میشود که منبعی از درون به صورت یک ویژگی فرد را به انجام فعالیت و رسیدن به هدفی ترغیب میکند. منبع و کانون انرژی بخش در کلیه مباحث مربوط به روان شناسی انگیزش و انواع انگیزه مطرح است. زمانیکه این منبع یک عامل درونی است مثل تمایل به پیشرفت ، رسیدن به قدرت ، دوست داشته شدن و غیره صحبت از انگیزههای درونی است، ولی زمانی که یک عامل بیرونی مطرح است که به عنوان محرکی فرد را وادار به فعالیتی خاص میکنند، صحبت از انگیزههای بیرونی است.
انگیزههای بیرونی به آن دسته از انگیزههایی گفته میشود که منبع و کانون اثر بخش آنها در محیط فرد قرار دارد و به عنوان یک عامل بیرونی فرد را ترغیب به انجام فعالیتی خاص میکند.
پاداشهایی که فرد در قبال انجام فعالیتهای مبتنی بر این انگیزهها دریافت میدارد، پاداشهای بیرونی هستند. این پاداشها اغلب پاداشهایی غیبی ، ملموس و همگانی هستند. فرد با پیش بینی و آگاهی از احتمال دریافت این پاداشها رفتارهای خود را سازمان میبخشد و بسته به شدت تمایلی که این پاداشها در وی ایجاد میکند فعالیت خود را تا رسیدن به آن تداوم میبخشد. این پاداشها هر چند ممکن است جنبههای فردی بر اساس نیازهای فردی داشته باشند، اما اغلب مبتنی بر نیازهای همگانی هستند. مثل افزایش حقوق ، جوایز کلاسی و … .
پایههای نظری انگیزههای بیرونی
در میان نظریات مختلف روان شناسی ، نظریه رفتار گرایی بیشترین تاثیر را در شناخت و کاربرد این انگیزهها داشته است. بطوری که عمدتا در آزمایشهای مربوط به بررسی یادگیری از اثر بخشی این انگیزهها سود جستهاند و نظریاتی که ارائه کردهاند کاربردهای مفید این انگیزهها را نشان دادهاند.
اهمیت و نقش انگیزههای بیرونی
استفاده از انگیزههای بیرونی به عنوان مشوق رفتار فرد با سهولت بیشتری انجام میگیرد و شاید راحتر از روشها و شیوههای دیگر فرد را به این ترتیب وادار به انجام عمل کرد. باید توجه داشت که برخلاف انگیزههای درونی در اینجا تمایل و علاقه فردی برای انجام چندان تحریک نمیشود. هر چند ممکن است انگیزههای بیرونی به شیوهای غیر مستقیم شکل گیری انگیزههای درونی را سبب شوند، ولی آنچه در اکثر موراد اتفاق میافتد. شرایط موقت تحریک زدایی است که فرد را بطور موقت و نه به صورت یک تمایل درونی به انجام عمل وا میدارد.
بر این اساس هر چند این دسته از انگیزهها نیز در زندگی روزمره اهمیت بسزایی دارند و به خصوص در زمینه یادگیری بسیار حائز اهمیت هستند، اما بر تداوم رفتار یاد گرفته شده بر این اساس نباید چندان امیدوار بود. به عبارتی انگیزههای بیرونی تا زمانی که به صورت پاداشهایی غیبی و ملموس که با نیازها و خصوصیات فرد مطابقت دارد دارای اثر بخشی هستند.
تفاوتهای فردی در انگیزشهای بیرونی
انگیزههای بیرونی دارای تنوع بسیار گستردهای هستند که البته همه آنها را میتوان بر اساس آنکه بر کدام نیاز مبتنی هستند دسته بندی کرد. این تنوع و گستردگی از یک طرف و تفاوتهای افراد از سوی دیگر سبب شده عدم اثر بخشی این انگیزهها را در برخی افراد مشاهده کنیم. به عبارتی تاثیر انگیزههای بیرونی بسته به عوامل مختلف میباشد. از جمله عوامل مربوط سن ، جنس ، شغل ، سطح تحصیلات ، طبقه اقتصادی و … .
پاداشهای مختلف در گروههای سنی مختلف تاثیر یکسانی از لحاظ سطح انگیزش نخواهند داشت. بطوری که برای گروه سنی خردسالان یک آب نبات میتواند یک منبع انگیزش بیرونی مفید برای شستن دست و صورت، زمان بیداری از خواب باشد. ولی اساسا این پاداش مشوق مهم و معنی دارای برای یک فرد بزرگسال نخواهد بود تا او را وادار به انجام وظایف بزرگسالی خودش انجام درست و دقیق برنامههای شغلی نماید.
برای گروه زنان و مردان نیز ممکن است در برخی مشوق و محرکهای انگیزش بیرونی تفاوات وجود داشته باشد، همینطور برای سطوح تحصیلی مختلف یا مشاغل مختلف و … . توجه به تفاوتهای فردی در زمینه انگیزشهای بیرونی بویژه در مباحثی که به کاربرد انگیزش بیرونی میپردازد شایان توجه است. هر چند علاوه بر تفاوتهای فردی عوامل دیگری نیز میتواند در اثر بخشی این انگیزشها تاثیر گذار باشد، مثل زمان ارائه مشوقها ، احتمال دسترسی به آنها و … .