ارسالی ملکه سخی
انگیزهها عواملی هستند که در ایجاد نیرو ، سازمان و الگوهای خاص رفتاری نقش مهمی دارند. ارضاء این انگیزه چه زیستی و چه اجتماعی در بقاء دو پیشرفت فرد اهمیت فراوان دارند. هر چند تاثیر هر یک آنها در بقاء فرد ممکن است متفاوت باشد. انگیزههای اجتماعی با اوضاع اجتماعی و فرهنگی فرد ارتباط تنگاتنگ دارند و عمدتا در طی روابط اجتماعی فرد ، داد و ستدها ، ارزشها و هنجارهای جامعهای که فرد در آن زندگی میکند و وقایع آن شکل میگیرد.
در واقع رفتار آدمی بازتابی از چشم داشتهای گروههای اجتماعی است و بیانگر آن است که جامعه چه انتظاراتی از فرد دارد، چه ویژگیهایی را در فرد میپذیرد و آنها را شکل میدهد. هدف از انگیزههای اجتماعی بدست آوردن واکنشهای خاصی از دیگران است. موجود آدمی در زندگی خود به تاثیر و تصدیق دیگران بویژه افرادی که اهمیت خاصی برای وی دارند نیازمند است و بر حسب شدت این نیاز تلاشهای خود را شکل میدهد. انگیزههای اجتماعی گونههای مختلفی دارند که به عمدهترین آنها میپردازیم.
انگیزه همجنسی اجتماعی
با استفاده از این انگیزه فرد خود را در مقایسه با دیگران قرار میدهد و در نتیجه اطلاعاتی از تواناییهای خود و دیگران بدست میآورد و برای جبران ضعفهای خود برنامهریزی میکند. این مساله برای اینکه فرد بتواند در محیط خود فعالیت موثری داشته باشد لازم است. به عبارتی ، از این طریق فرد ویژگیهای خود را بر مبنای ویژگیهای دیگران ارزش گذاری میکند و بر پایه شان اقدامات و تلاشهایی را انجام میدهد.
انگیزه تاثیر اجتماعی
کودکان از همان ابتدای زندگی یاد میگیرند که اگر مطابق با خواست پدر و مادر عمل کنند، تشویق میشوند و مورد حمایت قرار میگیرند و در این صورت بچههای خوب ، مودب و حرف شنوایی معرفی میشوند. تایید شدن از طرف دیگران از کودکی به عنوان پسر خوب یا دختر خوب در فرد وجود دارد، هر چند این ویژگی در بزرگسالی شکلهای دیگری به خود میگیرد، ولی اساس آن همان است که در کودکی وجود دارد.
بسیاری از فعالیتهای یک فرد بزرگسال نه فقط برای خود ، بلکه به منظور تایید شدن از طرف دیگران یا مردم پسندی انجام میشود. یعنی که مورد تشویق و توجه قرار گیرند، که در اینصورت فرد با احساس رضایت بیشتر از جایگاه خود در محیط اجتماعی خود نیز از وجهه ، مقبولیت ، رسمیت و اقدام بیشتری برخوردار میشود. این نوع از انگیزه را در افراد موفق در شاخههای مختلف هنری ، علمی و … ، میتوان یافت.
انگیزه موفقیت
افراد از لحاظ میزان علاقمندی آنها در رسیدن به موفقیت نیز با یکدیگر تفاوت دارند. برخی از آنها موفقیت بیشتری برخوردار هستند بطوری که این انگیزه سطح هوشی و پیشرفتهای تحصیلی و اجتماعی فرد را نیز تحت پوشش خود قرار میدهد. در میان افرادی که سطح هوشی یکسان و شرایط و امکانات یکسانی دارند، افرادی که از انگیزه موفقیت بالاتری دارند به موفقیتهای بیشتری ناشی میشوند. حتی دیده میشود، داشتن انگیزه موفقیت بالاتر موجب پیشرفت بیشتری در فردی شده است که سطح هوشی او پایینتر از کسی بوده که سطح هوشی بالا ، ولی انگیزه موفقیت پایینتری داشته است.
انگیزه کار
ساختار بدنی و روانی آدمی به گونهای است که نیاز فراوان به کار و کوشش دارد. گر چه تفاوتهایی نیز از این لحاظ بین افراد مختلف دیده میشود، بطوری که برخی افراد انگیزه بیشتری برای کار از خود نشان میدهند و در مقابل افراد دیگری نیز هستند که کسالت و سستی آنها نشان دهنده انگیزه پایین کار در آنهاست. توانایی انجام دادن کار و احساس اینکه فرد عنصر مفید و ارزندهای است، انگیزه موثری برای واداشتن او بکار و فعالیت است. انسان طبعا موجودی سودجو است و هر کاری که برای او سود مادی یا معنوی داشته باشد مورد علاقه و تمایل او قرار میگیرد. تقویت این انگیزه و برنامهریزیهای موثر برای استفاده از این نوع انگیزه ، کاربرد زیادی برای مراکز کاری ، کارخانجات و سازمانها خواهد داشت.
انگیزههای پیوندجوئی
این نوع از انگیزش فرد را به برقراری روابط با اطرافیان خود در اجتماع متمایل میسازد. انسان بدون برقراری روابط به تنهایی نخواهد توانست نیازهای خود را برآورده سازد. افراد در ارتباط متقابل با یکدیگر و بر اساس همین انگیزه پیوند جوئی در تعامل با یکدیگر قرار میگیرد و نیازهای یکدیگر را که بسیار متنوع میتواند باشد (بدنی ، روانی و …) برآورده میسازند.
این انگیزه همچنین عامل مهمی در برقراری پیوند ازدواج است. بدون این انگیزه انسان ناچار خواهد بود در انزوا و تنهایی به سر برد. ریشههای این نوع انگیزه را نیز میتوان در کودکی مشاهده کرد. تمایل نوزاد به ارتباط نزدیک با مادر مثل در آغوش گرفته شدن ، تمایل به ارتباط و بازی با همسالان در کودکی و نوجوانی بر اساس همین انگیزه پیوند جوئی صورت میگیرد.
انگیزه قدرت
این نوع انگیزه نیز به عنوان یک انگیزه اجتماعی شناخته شده است. انگیزه بالای افراد در بدست آوردن قدرت ، سبب تمایل آنها به موضعهای قدرت در درجات مختلف میشود. افرادی که انگیزه قدرت بالاتری دارند، نقش رهبری را بهتر ایفا میکنند، قدرت طلب هستند و در اجتماعات گروهی با تسلط بیشتری عمل میکنند. این ویژگی را در گروه کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان در حوزههای مختلف ، از جمله سیاسی ، اداری و … ، میتوان مشاهده کرد