ارسالی هارون
اقدامات ضروري جهت دستيابي به كشاورزي پايدار
کشاورزي پايدار به عنوان بينشي است كه بر اهداف انسان و شناخت وي از آثار فعاليتهاي كشاورزي بر محيط زيست متكي است. جهت دستيابي به چنين نظامي ميبايست تجربيات و دانش گذشتگان را در نظر گرفت و در كنار پيشرفتهاي جديد و علمي، روشهايي را در فعاليتهاي كشاورزي به كاربرد كه تاثير كمتري را بر محيط زيست دارد و سلامتي انسان را به مخاطره نمي اندازد. به منظور دستيابي به كشاورزي پايدار در نظر گرفتن اقدامات زير ضروري مي باشد(1).
ثبات محيطي: به منظور پايداري در فعاليتهاي كشاورزي يكي از جنبه هايي كه مي بايست مدنظر قرار گيرد ايجاد تعادل در فعاليتهاي زيست محيطي مي باشد. عمده ترين روشهايي كه به اين امر كمك مي كند عبارتند از: حفاظت از منابع آب و خاك، جلوگيري از فرسايش، آگاهي از روابط همزيستي بين موجودات، استفاده از واريته هاي محلي و بومي، كاهش ورود نهاده هاي شيميايي به محيط، كاربرد دشمنان طبيعي در دفع آفات و كاربرد تلفيقي بخشهاي مختلف كشاورزي (دامپروري، زراعت و باغباني) در كنار همديگر.
ثبات اجتماعي: يكي از ابعادي كه در دستيابي به پايداري در فعاليتهاي زراعي مي بايد مدنظر قرار گيرد، بعد اجتماعي است. عمده مسايلي كه منجر به ثبات اجتماعي مي شود شامل: جلوگيري از مهاجرت روستاييان با استفاده از مشوقهاي مناسب، بهبود كيفيت زندگي در مناطق روستايي، بهبود سطح دانش فني كشاورزان در زمينه كشاورزي پايدار و گسترش فعاليتهاي تعاوني و مشاركتي در بين كشاورزان مي باشد.
ثبات اقتصادي: يكي ديگر از ابعادي كه نقش موثري در دستيابي به كشاورزي پايدار ايفا مي نمايد، ثبات اقتصادي است. جهت دستيابي به ثبات اقتصادي موارد زير را مي بايست مدنظر قرار داد: ثبات قيمت محصولات كشاورزي در سالهاي مختلف، كاهش ميزان واسطه ها در انتقال محصولات به بازار، در نظر گرفتن ميزان عرضه و تقاضا در زمينه محصولات كشاورزي و ايجاد تعادل بين آنها، در نظر گرفتن در آمد حاصل از محصول در كوتاه مدت و دراز مدت، گسترش رقابت كشاورزان در زمينه محصولات توليدي و گسترش راههاي مناسب سرمايه گذاري و قابليت سودآوري.
سياستگذاريها و شيوه هاي نيل به پايداري سياستهايي كه مانع پايداري مي شوند تحت فشار قرار دادن منابع طبيعي موجود و محيط زيست در كشورهاي توسعه يافته و يا در حال توسعه از مشكلات متفاوتي ناشي مي شود. در كشورهاي توسعه يافته، كشاورزي در اقتصادي كه اشتغال در آن سير نزولي دارد، سهمي كوچك و رو به كاهش دارد.
در اين كشورها، سياستها براي دستيابي به اهدافي نظير تثبيت قيمتها براي مصرف كنندگان، حمايت از درآمد توليد كنندگان، كاهش نرخ مهاجرت از مناطق روستايي به نواحي شهري، طراحي شده اند. اين كشورها براي رسيدن به اين اهداف به استفاده از ابزارهايي تمايل دارند كه موجب حفظ قيمتهاي بالا براي كالاهاي كشاورزي شوند. اين امر موجب افزايش سطح توليد و بكارگيري تكنولوژيهايي گرديده كه زيانبار بودن آنها براي محيط زيست و كشاورزي پايدار در تمامي جهان به اثبات رسيده است.
از سوي ديگر در كشورهاي در حال توسعه كشاورزي اغلب براقتصاد، به خصوص از لحاظ اشتغال تسلط دارد و افزايش سريع جمعيت بيشتر به نواحي روستايي مربوط مي شود. در اين كشورها كشاورزي اغلب تحت تأثير اثرات منفي برخي سياستها قرار مي گيرند كه عبارتند از : ماليات بندي (مستقيم يا غير مستقيم) به منظور تهيه مواد غذايي ارزان (براي جمعيت شهري كه از لحاظ سياسي داراي اهميت هستند)، افزايش عايدات ارزي از طريق حمايت از بكارگيري زياد نهادههاي بيروني براي محصولات زراعي صادراتي، دستيابي به امنيت غذايي (از طريق خودكفايي غذايي ملي)، و فقر زدايي در روستاها (از طريق ارائه يارانه براي نهادهاي كشاورزي). با توجه به چگونگي تأثير گذاري اين سياستها بر اقتصاد روستايي، همگي آنها براي پايداري زيانبار هستند. اين سياستها همگي به ايجاد الگوها و شيوه هايي انجاميده اند كه موجب زوال منابع موجود شده اند، در ايجاد فقر و كمبود اشتغال سهيم بوده اند، منجر به عرضه ناپايدارتر مواد غذايي توليد شده در داخل كشور و در نتيجه كاهش امنيت غذايي شده است(12).
شيوه هاي نيل به پايداري براي دستيابي به پايداري، دو شيوه راهبردي در پيش رو قرار دارد كه عبارتند از: افزايش بهره وري و برگشت پذيري از طريق متنوع سازي نظامها و فعاليتهاي توليدي و دوم افزايش بهره وري از طريق تخصص يافتگي. افزايش بهره وري و برگشت پذيري از طريق متنوع سازي
1-متنوع كردن نظامهاي توليد: نظامهاي متنوع توليد در كشاورزي بر پرورش محصولات مختلف زراعي به همراه انواع مختلف دام استوار مي باشند. متنوع سازي ممكن است مستلزم ادغام عناصر مختلف كشاورزي، جنگلداري و شيلات در چندين تركيب مختلف باشد. متنوع سازي موجب كاهش مخاطرات ناشي از تغيير مقدار تقاضا، دگرگوني شرايط جوي و آب و هوايي، ابتلا به آفات و بيماريها مي شود. متنوع سازي همچنين موجب حفظ باروري خاك مي شود. در همان حال بازده را مي توان از طريق كشت چندگانه زراعي و كاربرد چند منظوره زمين افزايش داد.
2- متنوع سازي فعاليتهاي اقتصادي: متنوع سازي درآمد بخش مهمي از هر راهبرد توسعه پايدار اعم از روستايي و كشاروزي را تشكيل مي دهد. به طور اساسي براي گسترش نظامهاي چند فعاليتي دو راه وجود دارد: تلفيق فعاليت توليدي با فرآوري محصولات آن و تلفيق فعاليتهاي زراعي با فعاليتهاي غير زراعي. تلفيق فعاليتهاي زراعي و غير زراعي به توسعه بخشهاي صنعتي و خدماتي در نزديكي مناطق كشاورزي بستگي دارد. در نظامهاي چند فعاليتي از طريق هدايت نيروي كار به سمت فعاليتهاي غير زراعي كه مكمل درآمد خانواده اند، توليد، متنوع تر مي شود. اين امر موجب تشويق پس انداز و به دنبال آن سرمايه گذاري در نهاده ها وتجهيزات كشاورزي مي گردد و نيز به نوبه خود مي تواند موجب افزايش دوام كشاورزي و حفظ ظرفيت بهره وري زمين و محصولات زراعي شود (11).
افزايش بهره وري از طريق تخصص يافتگي نظامهاي تخصصي پرنهاده، اغلب بيشترين فاصله را از اكوسيستم هاي طبيعي دارند و بايد دقت كرد كه از مشكلات زيست شناختي و بوم شناختي ناشي از بكارگيري بيش از حد نهاده ها احتراز شود. در جايي كه خاكهاي بارور و خرده اقليم هاي مساعد يا نزديكي به بازارها وفرصتهاي منحصر به فردي براي توليد پر منفعت محصولات زراعي ارائه مي كنند، اين روش نقش مهمي ايفا مي كند. از آنجا كه اتكا به نهاده هاي بيروني ممكن است همچنان زياد باشد در چنين نظامهايي بايد درآمد كافي براي تأمين هزينه هاي حفاظت از محيط زيست فراهم آيد. در بهبود نظامهاي توليدي تخصصي هدف اصلي بايد پايدار كردن كل اين زنجيره ها از جمله توليد و فرآوري و بازاريابي باشد (6).
مشكلات موجود براي دست يافتن به پايداري كشاورزان معمولاٌ از توليدات و قابليت توليد زمين هايشان آگاه هستند و خواهان افزايش و نگهداري توليدشان مي باشند. اما به دلايلي نمي توانند قابليت توليد زمين هايشان را ثابت نگه دارند. اين دلايل عبارتند از : وضعيت اقتصادي- اجتماعي كشاورز، قابليت دسترسي به تكنولوژي و انتقال و مقبوليت آن، سياستها و پشتيباني دولتها، مشكلات زمين، خاك و آب(2) .
سه مورد اول براي رسيدن هر برنامه توسعه اي به ثبات و سلامتي محيط براي كشاورزي، مهم و تعيين كننده است. تعيين كننده هاي فيزيكي كه اثرات معني داري بر روي توليد و ثبات دارند عبارتند از : خاك (فرسايش و يا حاصلخيزي خاك)، آب (آلودگي، مقدار بارندگي)، اتمسفر(باران اسيدي، افزايش SO 2 و CO 2 ) مواد شيميايي مثل د.د.ت، علف كشها و كودها