روزنامه هفت صبح: به اینجای سال که می رسیم، کم کم سر و کله دستفروش ها پیدا می شود. می گویند در این فصل از سال حتی درآمدشان از مغازه دارها هم بیشتر می شود اما روش های تازه ای برای کنار آمدن با هم و کسب روزی پیدا کرده اند.

مغازه دارها که تا چند سال پیش سایه دستفروش ها را با تیر می زدند، حالا جلوی مغازه شان را به آنها اجاره می دهند. شوخی که نیست، پای کلی پول در میان است. بعضی مواقع مبلغ اجاره ۵۰ هزار تومان برای هر روز است.

اگر کار و کاسبی خوب باشد و مشتری های زیادی به هوای بساط دستفروش جلوی مغازه جمع شوند، این احتمال وجود دارد که بعضی هایشان سری به داخل مغازه بزنند و خریدی هم انجام دهند. اگر این اتفاق نیفتاد باز هم مغازه دار رند داستان، پول خوبی به جیب زده است.

دستفروش ها می گویند این وضعیت برایشان خیلی هم بد نیست. اوضاع کار و کاسبی شان حتی می تواند آنقدر خوب باشد که مغازه دارها به فکر افتاده اند جلوی مغازه خودشان بساط کنند و پول بیشتری به جیب بزنند.

دستفروش ها ارزان نمی فروشند

یکی از آنها با فریاد گوش خراشی تی شرت های رنگارنگ بساطش را تبلیغ می کند. قیمت تی شرت های ساده و بدون طرحش ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان است. شاید دو سه قدم آنطرف تر فروشگاهی وجود دارد که همین تی شرت ها را با اندکی اختلاف قیمت پشت ویترین گذاشته است.

علت را از همان مغازه دار جویا می شوم و پاسخ جالبی می شنوم: «خیلی از این دستفروشان کارگران همین مغازه دارها هستند که بخشی از اجناس را به صورت بساط دستفروشی عرضه می کنند. مردم به دستفروش ها اعتماد بیشتری دارند و تصور می کنند که آنها کالاهایشان را ارزان تر از مغازه دارها می فروشند، برای همین است که خیلی از مغازه دارها در شب عید از این شگرد استفاده می کنند تا جنس بیشتری بفروشند.»

دستفروش دیگری که مقابل یک فروشگاه لوازم آشپزخانه بساطش را گشوده است به بساطش اشاره می کند و می گوید بعضی از لوازم ریز و غیرضروری تر در بساط دستفروش ها بهتر می فروشد تا در مغازه ها. به عنوان مثال لوازم کوچکی مثل برچسب های تزیینی اجاق گاز، یا جاقاشقی های فانتزی و … در ویترین شلوغ مغازه ها گم می شود و کمتر به چشم مشتری می آید اما همین که این لوازم خرد را کنار پیباده رو بساط کنی، بخش زیادی از آنها به فروش می رود؛ بنابراین برخی از مغازه دارها با این نگاه، تعدادی از اجناس شان را در بساط دستفروش ها می ریزند.

او درباره تفاوت قیمت این اجناس در بساط دستفروشان و مغازه ها نیز تاکید می کند که قیمت ها تفاوت چندانی ندارند. اجناس کوچک چه در بساط دستفروش ها باشند و چه در مغازه ها، نرخ های بالایی ندارند و مردم برای خرید آنها راحت تر پول می دهند.

نزدیک چهارراه هاشمی منطقهسلسبیل تهران، دستفروش جوانی پشت یک ردیف مانتوهای آویخته به جارختی ایستاده است و با فریاد از شکسته شدن قیمت هایش می گوید. او مانتوهایش را بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان می فروشد. مقوای بزرگی بالای جارختی چسبانده است که روی آن این عبارت به چشم می خورد: مانتو با قیمت چهار سال پیش!

البته مدل هایش هم به نسبت قیمت هایش قدیمی است. مانتوهای ساده و اداری یا مانتوهای رنگی که همان سه چهار سال پیش مد شده بود. وقتی می گوید مغازه شان در پاساژی است که چند متر بالاتر از چهارراه قرار دارد، سکه ام می افتد که او هم جنس های قدیمی و نفروخته انبارش را برای فروش آورده است. می گوید فروشش بد نیست و بیشتر خانم های میانسال و افرادی که کمتر در قید و بند مد روز هستند از او خرید می کنند.

پیاده روهایی که اجاره می دهند

در بین دستفروش ها همه جور فروشنده ای پیدا می شود. دستفروشان باسابقه، فروشندگان شهرستانی که برای شب عید به تهران آمده اند، مغازه دارهای دستفروش و حتی دانشجوها و آنهایی که در سایر ایام سال شغل دیگری دارند.

یکی از این دستفروشان با سابقه در میدان تجریش سمنو می فروشد. خودش می گویدتمام مشتریان و کاسبان قدیمی منطقه او را می شناسند. می گوید دستفروشان قدیمی معمولا جای ثابتی دارند و کسی جای آنها را اشغال نمی کند.

او این موضوع را نوعی احترام و به رسمیت شاختن محل کسبش می داند و اضافه می کند همه این گوشه را سرقفلی من می دانند. در مقابل دستفروشان شناخته شده و قدیمی، دستفروشان دوره ای وجود دارد که هر بار در گوشه ای بساط می کنند. آنها مجبورند برای پهن کردن بساط شان در پیاده رو، به مغازه دارها اجاره بدهند. یکی از دستفروشان تجریش در این باره به هفت صبح می گوید: «اگر اجاره ندهیم اجازه نمی دهند بساطمان را پهن کنیم. ادعا می کنند ما مشتری مغازه ها را می دزدیم و آنقدر برایمان مزاحمت ایجاد می کنند تا خودمان بساطمان را جمع کنیم و برویم یا اجاره بدهیم.»

گویا اجاره پیاده روها در هر نقطه از شهر قیمت متفاوتی دارد. قیمت اجاره پیاده رو در هفت تیر روزی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان است و مغازه دارهای تجریش فضای روبروی مغازه شان را روزی ۶۰ ۵۰ هزار تومان هم اجاره می دهند. در برخی از نقاط شهر مثل سلسبیل حداقل اجاره روزانه پیاده رو ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان است.

اجاره غیرقانونی پیاده روها برای بعضی از دستفروشان توجیه اقتصادی دارد و می صرفد. بساطی های تجریش می گویند میوه و سبزی فروشی در میدان تجریش درآمد خوبی دارد، بنابراین خیلی از دستفروشان میوه در این منطقه، بدون چون و چرا زیر بار اجاره ها می روند.

البته در بعضی از شرایط، دستفروشی مجانی تمام می شود و فروشندگان بابت جایی که اشغال کرده اند هزینه ای نمی پردازند. فروشندگانی که کالاهای غیرمرتبط با اجناس مغازه دارهای یک راسته عرضه می کنند یا آنهایی که در نقاط پرت تر می نشینند اجاره ای برای بساطشان نمی دهند. رقابت و دعوا با سایر دستفروش ها برای داشتن یک جای ثابت، بزرگترین دردسر مجانی نشین هاست. همان دستفروش هایی که اگر بخواهی روز بعد به آنها سر بزنی و جنسی را تعویض کنی غیب شده و به زمین فرو رفته اند.

دست دوم فروشی به نام نو

دستفروشان شهرستاتنی بیشترشان از شهرهای مرزی می آیند. جنس های این دستفروشان از بازارچه های مرزی خریداری شده است و گاهی پیش می آید که در بساطشان کالای دست دومی را به عنوان نو به مشتری غالب کنند.

یکی از فروشندگان که از شهرستان قروه به تهران آمده است در این باره می گوید: «در بازارچه های مرزی کالاهای دست دوم در حد نو به وفور پیدا می شود. او ادامه می دهد ممکن است تمام دستفروشان کالاهای دست دوم یا مشکل دار به مشتریان بفروشند. بعد از آن از مغازه داران مثال می آورد که جنس های از پلمب خارج شده یا کالاهای سنتی مغازه شان رد در بساط دستفروشان می ریزند و به عرضه می گذارند.»

تعداد دیگری از دستفروشان هم کاسبان کم سرمایه غرفه های اجاره ای هستند. آنها در سایر روزهای سال در دکه های کوچکی که از مشاعات پاساژها به صورت غیرقانونی اجاره کرده اند می فروشند، یا در غرفه های دائمی شهرداری که در پارک ها واگذار می کنند.

آنها می گویند اجاره غرفه ها به اندازه اجاره یک مغازه سنگین است. اغلب غرفه دارها پولی برای ودیعه دادنه ندارند و مجبورند زیر بار اجاره های سنگین بروند. اجاره یک غرفه در پاساژ تیراژه واقع در غرب تهران ماهانه دو میلیون تومان است. این اجاره بها در پاساژهای پرمشتری و معروف تر گاهی سنگین تر می شود و تا سه، چهار میلیون تومان هم می رسد.

این دردسرهای دستفروشی باعث می شود که کالاهای کوچک بساط دستفروش ها آنچنان که تصورش می شود با قیمت های ارزان و نازلی به فروش نرسند. با این وجود دیدگاه عموم به دستفروش ها دیدگاه مثبتی است. همین دیدگاه باعث شده کاسبانی که علاوه بر اجاره بها، مالیات و عوارض نیز می پردازند، ترغیب به استخدام دستفروش ها شوند یا کارگران مغازه شان را برای دستفروشی روانه خیابان ها کنند.

برای خرید از دستفروش ها احتیاط کنید

برخی انواع پوشاک، خوراکی ها و زیورآلات، لوازمی هستند که در بساط دستفروش ها خوب می فروشند. آنها می گویند پوشاکی مانند کفش یا لباس هایی که سایزبندی دارند زیاد مورد استقبال مشتریان نیستند. آنها امیدی به پیدا کردن دوباره دستفروش ها ندارند و به همین دلیل حاضر نمی شوند ریسک خرید کالاهایی را به جان بخرند که با بردن به خانه و تست کردن دقیق تر آن، گاهی نیاز به تعویض کردن شان احساس می شود.

عمده کالاهای موجود در بساط دستفروشان زیر ۵۰ هزار تومان قیمت دارد. آنها به خوبی می دانند که حتی اگر سرمایه و دارایی شان اجازه دهد، مردم برای خریدن اجناس گرانقیمت، به دست فروشان اعتماد نمی کنند اما تا دلت بخواهد در بساط آنها اجناس غیرضروری و حتی بنجل پیدا می کنی؛ کالاهای کوچک و ارزانی که وسوسه خریدهای بی اهمیت را در مشتریان زنده می کنند؛ خریدهایی که تنها زیان اقتصادی مصرف کننده را به دنبال دارد چه از این لحاظ که تاثیرات روانی فریبنده برای خریدار ایجاد و او را به خریدهای کاذب ترغیب می کنند چه از این دیدگاه که بسیاری از این کالاها، اقلام بی کیفیتی هستند که در فروشگاه ها مردود شده اند یا هیچگونه ضمانتی برای استاندارد بودن آن وجود ندارد.

شاید بتوان گفت دستفروشان جز سرمایه اندک، چیزی از همتایان کاسب خود کم ندارند. آنها رگ خواب مشتری ها را دست می گیرند و با قدرت تمام مصرف کننده را ناچار به خرید می کنند. خریدهایی که در اغلب موارد جز از کف رفتن پول و دارایی، نتیجه دیگری برای مشتریان ندارند.