ارسالی:ملکه سخی
اجتماع درمانی اجتماع درمانی به شکل کنونی آن اولین بار در سال ۱۹۵۸معرفی شد و به سرعت کارآرایی خود را در درمان و توانبخشی معتادان نشان داد. بازسازی الگوهای رفتاری مخرب که در طول زندگی کسب شده است نیاز به تغییر دربافت اجتماعی داشته و به همین جهت یک برنامه ساخت یافته و نظارتی قوی جهت درمان مسائل رفتاری هنجانی خانوادگی و عاطفی معتادان را طلب می کند. هدف از ایجاد تغییرات کلی در سبکو شیوه زندگی معتادان پرهیز از مصرف مواد مخدر ایجاد صداقت فردی کسب مهارتهای اجتماعی مفید حذف عقاید ضد اجتماعی و رفتارهای غیر قانونی است به منظور دستیابی به این اهداف معتادین بایست مدتی را که بسته به نوع برنامه درمانی می تواند از سه ماه تا دو سال باشد دراجتماعات مبتنی بر درمانهای روانشناختی و اجتماعی زندگی کنند مطی فیزیکی این اجتماعات بسته به گروههای تحت درمان می تواند متغیر باشد مثل بیمارستان شهرک های کوچک و… انواع روش های اجتماع درمانی “”TCاجتماعی طبقاتی است و در آن بیماران با سطوح مختلف نگهداری می شوند و به وسیله کارکنانی (Staff) که ارزیابی از وضعیت بیمار وهدایت بسوی تغییر رفتار را بعهده دارند اداره می شوند در بدو ورود هر بیمار در موقعیتی از این سلسله مراتب قرار می گیرد ورفتن به سطوح بالاتر از راه پیشرفت درمانی و مولد بودن عملی خواهد شد . اقدام به تصمیم گیری ها در مورد وضعیت بیمار ترخیص انتقال اخراج و به عهده پرسنل درمان می باشد برنامه روزانه ضمن داشتن تنوع کاملا فشرده است . ارزیابی های متعدد از برنامه های TC نشان میدهد که چنین برنامه فشرده و منسجمی برای افرادی که قبلا در موقعیت های نابسامان بهمریخته وبی نظم زندگی کرده و شخصیتشان براین اساس شکل گرفته است منجر به عدم مصرف مواد و پرهیزاز اعمال خلاف خواهد شد یادگیری به شیوه”TC” بعنوان یک یادگیری اجتماعی حداقل به سه روش صورت می گیرد: ۱-یارگیری از طریق رقابت وعمل ۲-یادگیری با استفاده ازفرا گییر بودن شرایط و مشکلات در بین همه اعضا اجتماع ۳-یادگیری از طریق بروز دادن عواطف فردی مثل رویا خشم ترس وآرزوها و رویاروئی با آنها کار درمانی کار درمانی در اعتیاد عبارت است از ارائه انواع فعالیتها و روشهای درمانی بمنظورپیشگیری از اعتیاد تسریع روند بهبودی و رفع عوارض آن معمولا معتاد در روابط اجتماعی وسلوک و رفتار دچارمشکل میگردد و در نتیجه قدرت کاری تمایل به کارحس تشریک مساعی و احساس مسئولیت وی مختل میشود. لذا برای اینکه فرد بتواند زندگی سود مندی را در اجتماع از سر بگیرد لازم است سلوک و رفتار وی طبیعی گرددو احساس مسئولیت وحس اجتماعی را باز یابد . در برنامه های کاردرمانی سعی در آمادگی فرد برای زندگی عادی و روزمرهروابط سالم اجتماعی و روبرو شدن با واقعیات زندگی وجود دارد همچنین کاردرمانی علائق انگیزه هاو تمایلات انسانی را پرورش داده علائم وعوارض بیماری را بهبود می بخشد و فرد را برای سازش با الگوهای موجود وحاکم در زندگی اجتماعی آماده می نماید . در کار درمانی افراد با دقت کامل ارزیابی میشوند کمبودها نواقص و نیازهای بیماران بطور کامل مشخص میگردد و برای هر فرد متناسب با مشکلات و نیازهایش ببرنامه های مفید و موثر تنظیم میگردد. این برنامه ها هم ازنقطه نظر فردی و هم گروهی بسوی هدفی معین و مشخص رهبری میشود هرچند اهداف درمانی در مورد افراد مختلف متفاوت است ولی بطور کلی بهتر است برنامه های زیر در مورد اغلب افراد معتاد منظور شده و اجرا گردد: ۱- سعی در بهبود و پرورش قابلیت های فرد با ارضا و تکامل مهارتها وتوانائیهای او ۲- کاهش دادن علائم و عوارض اعتیاد تا آنجائیکه فرد وظایف خود را در مسیر واقعیت های زندگی و اجتماع ایفا کند. ۳- کوشش در تکامل و پرورش ابعاد شخصیت و انگیزه های بیمار ضمن فعالیت ه های روزمره و را قالب تجارب موفقیت آمیز بیمار ۴- سعی در پرورش وارتقا سطح پذیرش و اقناع فرد از زندگی عادی بر اساس قابلیت های او ۵- سعی در افزایش قدرت تصمیم گیری وعادات مطلوب ومثبت نسبت به کار و فعالیت ۶- ایجاد وضعیت های کافی و لازم برای استقرار مناسبات و ارتباطات اجتماعی مفید و مؤثر ۷-آموزش و پرورش توانائیهای فرد برای تفریح بهتروبهره بردن مفید تر از اوقات فراغت خود. ۸- ارشاد و تربیت افراد برای پیدا کردن اعتماد به نفس کافی جهت تامین زندگی مستقل در سطوح واقعیت های روابط اجتماعی موجود.