ارسالی مدینه
بطورکلی دردوران پس ازانقلاب صنعتی وانباشته شدن شهرها ازجمعیت شاغل دربخش صنعتی وتوسعه ماشینیسم ، نقطه نظرهای متفاوتی دررابطه با توسعه شهرها وویژگیهای درونی آنها قوت گرفت. درمطالعه مقدماتی که درسال 1926 ودریک گزارش منتشر شده بوسیله کمیته طرح منطقه ای نیویورک ومحیطهای اطراف آن درسال 1929 انجام گرفت کلرنس پری تئوری واحد خودیار خودرا مطرح ساخت، که دارای شش ویژگی بشرح زیر بود:
شبکه های اصلی وشبکه راههای پررفت وآمد نبایستی ازمیان بافتهای مسکونی بگذرند. چنین خیابانهایی بهتر است برمحیط پیرامون واطراف واحدهای مسکونی بوجود آیند.
شبکه راههای داخلی بهتر است که بصورت کوچه های بن بست باوظایف سبکی که بطور عمومی آرامش محله را برهم نریزد طراحی وتحت ساختمان قرارگیرند . این چنین راههایی بایستی سلامتی، آرامش وحجم کم ترافیک را بطور متناسبی درداخل محله تامین سازند.
جمعیت محله های مسکونی بهتر است که برمبنای ضروریات ومحدوده عملکرد یک مدرسه ابتدایی شکل گیرند، جمعیت مبنای این تئوری درحدود 5000 نفراست( معمولاً اندازه یک محله برمبنای محدوده عملکرد یک مدرسه ابتدائی حدودی برابر3000 تا 4000 نفر می باشد ).
این واحد های خودیاربهتراست که به مرکزیت یک مدرسه ابتدایی که درمیان فضای سبز قرارگرفته وحدود خدمات آن را محدوده ومرزهای واحد خودیار تشکیل می دهد بوجود آید.
حدود اشغال فیزیکی یک واحد خودیار تقریباً 160 ایکر( هرایکر برابر4000 مترمربع) بوده وحد تراکم جمعیت نیز ده خانوار درهرایکر تعیین می شود. شکل واحد همسایگی بهتراست به نحوی باشد که یک کودک پیش ازیک دوم مایل فاصله ازواحد مسکونی خود تا مدرسه را بصورت پیاده نپیماید ( هرمایل برابر1609 متر)
این واحد بوسیله تاسیسات خرید ،مراکز مذهبی، یک کتابخانه ویک مرکز اجتماعی (محله ای) که بهتر است درنزدیک ترین فاصله به دبستان قرارگیرد ، سرویس دهی گردد.
خصیصه های طرح کلرنس پری به قرارزیراست :
دبستان : که بعنوان هسته اصلی است که درمرکزواحد خودیار قرار می گیرد وفاصله آن ازواحدهای وسکونی حداکثر 800 تا 1200 متراست . تامحصلین بتوانند براحتی وبصورت پیاده به دبستان بروند (درحقیقت این فاصله حدود واحد خودیار را مشخص می نماید)
پارکها : فضای سبزوزمینهای بازی 10% وسعت هروحد خودیار را می پوشانند . بخش اعظم این پارکها ،درمراکز حوزه ودرجوار دبستانها قرار می گیرد. دراین طرح،زمینهای بازی جهت استفاده بچه ها درطول واحد خودیارپراکنده می گردد وفاصله محیط آموزشی (یا محل سکونت بچه ها) تا زمینهای بازی، بیش از400 مترنیست.
مغازه های محلی : مغازه هادرگوشه های واحد خودیار تاسیس می شوند ؛ ودرحقیقت،درمکانی ایجاد می شوند که درتقاطع راهها بوده وبا مغازه های سایر واحدهای خودیار مجاور باشند. ایجاد مغازه هادرگوشه های واحد خودیار،بدان دلیل است که کلرنس پری معتقد است که وجود مغازه ها درمرکز جامعه خودیار،وسیله های نقلیه موتوری را به داخل جامعه می کشاند وسلامت بخش واحدهای مسکونی را درمعرض خطر قرار می دهد.
واحدهای مسکونی : منطقه واحدهای مسکونی جهت سکونت 1000 خانوار یا 5000 نفر، درنظرگرفته شده است.
خیابانها ومعابر عمومی : هرواحد خودیار به وسیله راههای اصلی احاطه می شود وهمه گونه آمادگی را برای پذیرش ترافیک ارائه میدهد. این خیابانها قادرند مرزهای مطمئنی برای واحدهای خودیار باشند .درطرح کلرنس پری،شناخت وتاکید برعوامل وسعت، مرزها، فضاهای باز، محل ساختمانهای عمومی، مغازه های محلی وراههای داخلی ، اساس کار به شمار می رود. ازنظرکلی، واحدهای خودیار ازنظراجتماعی وارزشهای فرهنگی ،قابل تأمل ومطالعه است. ازنظر جامعه شناسان درطرح واحدهای خودیار، مشکلات ناآشنایی وناشناسی مردمی که درواحد خودیار ساکنند، به حداقل می رسد؛ ومشکلاتی که درشهرهای امروزی ازنظر روابط همسایگی بین مردم شهرها وجود دارد،کاهش پیدا می کند.ازطرفی، امکان بهره گیری اززندگی روزانه به نحوی مطلوب وآسان، ازنظرارائه خدمات شهری وقسمتی ازوظایف روزانه مردم وتعیین محدوده فعالیتهای آنان، فراهم می گردد. همچنین، واحدهای مسکونی درواحدهای خودیار می توانند مرزهای مطمئنی ازنظر اجتماعی وفرهنگی باشند.با همه این امتیازات دربعضی موارد اجرای طرح واحد خودیار با مسائل ومشکلاتی همراه است واجرای این طرح تنها می تواند درشرایط ذیل موثر وعملی باشد:
زمینهای دور ازبخش مرکزی شهرها وزمینهای آزاد شهری
درشهرها وحومه های نوساز که هنوز دارای زمینهای خالی وبه اندازه می باشند.
دربخش های داخلی شهرها که طرحهای نوسازی به مقیاس وسیع تری انجام می گیرد.