ارسالی سردار
مقدمه
هركدام از ما دو وظيفه داريم، يكي كاري كه انجــام مي دهيم و شغل مــــا را تشكيل مي دهد و برايش حقوق دريافت مي كنيم و ديگــــراينكــه بايد كنكاش كنيم كه چگونه مي توانيم كار اول را بهتر انجام دهيم.
با برخورداري از معنويت، مسئولان خواهند توانست نه تنها بهره وري را در محيط كار يا سازمان خود بهبود بخشند، بلكه از آن مهمتر به آرامش خاطر و رضايت باطن يا يك شادي طولاني دست يابند و محيطي را فراهم آورند تا همكاران دوست و دوستان همكارشــــان نيز از اين شادي و رضايت باطن برخــوردار شوند.
اعتقاد بر اين است كه ما براي شادزيستن خلق شده ايم و غير از فعاليتهايي كه براي تامين غذا و پوشاك و مسكن مناسب، ضروري هستند، بقيه فعاليتهايمان براي دستيابي به خوشحالي بيشتر و بالابردن ميزان شادي صورت مي گيرد. ميزان شادي واقعي و پايدار و روشهاي دستيابي به آن، اثر مستقيم بر رفاه و شادي و بهبــــــود وضع جوامع و حفظ محيط زيست دارد. مردم حاضرند راههاي جديدي را براي حل مسايل و زدودن غم و اندوه خود بيابند. آنها حاضرند پس ازيافتن و برخورداري از شادي، راه و روش كسب شادي را به ديگران بياموزند و سرانجام جامعه اي شاد و خوشبخت به وجود آورند. روشهاي دستيابي به شادي پايدار را مي توان به وسيله رسانه هاي گروهي و كلاسهاي درس به تمام مردم آموخت اينكه انسان به دنبال شادترزيستن برود امري است فطري و طبيعي. تاكنون اكثر مردم دنيا بر اين باور بوده اند كه ثروت، شهرت و قدرت به آنها شادي مي بخشد و بسياري سعي دارند با كسب مال و شهرت بيشتر شاد و خوشحال باشند ولي غالباً وقتي به هدف خود مي رسند درمي يابند كه به جاي آزادي، اسير ثروت و وابسته به مقامشان شده اند و شادتر از قبل نيستند.
عوامل موثر بر شادي
بسياري از مـــردم معتقدند كه شادي آرامش خاطر و رضايت باطن است و آن كيفيت در زندگي است كه همه آرزوي يافتنش را دارنــــد. عوامل متشكله و موثر بر شادي را مي توان در سه گروه اصلي مثبت و منفي خلاصه كرد، گروه مثبت كه مستقيماً بر افزايش شادي كمك مي كند شامل عواملي چون عشق و محبت، اميد به آينده، پيشرفت و موفقيت در كار، خوش بيني، خيرخواهي، سپاسگزاري، رضايت، گذشت و مورد قدرداني قرارگرفتن مي شود. دو گروه منفي كه در مقابل شادي قرار مي گيرند، عـــــوامل غم و رنج و افسردگي مي باشند كه شامل ناراحتي هاي جسماني و ناراحتي هاي عاطفي و رواني است.
شمار ناراحتي هاي عاطفي، احساسي و رواني بسيــارند كه بيش از 50 رذيله اخلاقي مي شوند كه از شادي مي كاهند و بر رنج، افسردگي و غم انسان مي افزايند. كافي است آنها را از خود دور سازيم تا شادي افزايش يابد. اين رذايل عبارتند از: اضطراب، آرزو (براي كسب ثروت وشهرت)، انتقامجويي، بدخواهي، تحقير، ترس، تنفر و كينه، توقع، حسادت، حرص، خشم، خشونت، خودپرستي، دلبستگي، دلتنگي، دورويي، ستم، سرزنش، شهوت، عجله، عصبانيت، عيب جويي، غصه، نوميدي و وسواس.
هر يك از ما با باورها، افكار، اعمال و اميال خود و آرزوهايي كه براي خود و ديگران مي كنيم، وقايع و جرياناتي را در چارچوب نظام آفرينش فـــــرامي خوانيم و آينده خود را پايه ريزي مي كنيم. بنابراين بسيار مهم است كه نيت يا آرزوي شرّ نكنيم و باعث آزار موجودي نشويم. اين بسيار مهم است كه با خود و ديگران با ملايمت و حرمت رفتار كنيم و ايمان داشته باشيم كه با اين روش مي توانيم راحتي و شادي زندگي خود را تضمين كنيم.
خانم دكتر لوئيز ال هي در كتاب خود با نام شفاي زندگي، عوامل ذهني بيماريهاي جسماني را بررسي كرده است. او معتقد است كه هر بيماري را الگوي ذهني خاصي به وجود مي آورد و تندرستي در صورتي حـــــاصل مي شود كه الگوي ذهني ايجادكننده بيماري، وارونــــه شود. دكتر هي در اين كتاب اضافه مي كند كه اگر مي خواهيم شاد و خشنود زندگي كنيم بايد شاد بيانديشيم. فراموش نكنيم كه هرچه از ذهن و زبان ما تراوش مي كند به همان سان به ما بازمي گردد. پس سخنان و انديشه هايتان را دگرگون كنيد، آنگاه دگرگوني زندگي تان را نظاره كنيد. راه كنترل زندگي به گزينش واژه هـــا و انديشه ها بستگي دارد. عيب جويي، خشم، سرزنش و نارضايتي عواملي هستند بيماري زا كه موجب ناشادي انسان مي شوند.
ارتباط شادي با كارايي
وقتي نيروهاي انساني شاغل در سازمانها و كارخانه ها شاد و سالم باشند، بي ترديد ميزان كارايي آنها نيز افزايش مي يابد. سالها پيش پژوهشگران كشورهاي صنعتي دريافته بودند كه تنظيم ميزان روشنايي، دما، رطوبت و سروصداي اطراف، بر افزايش كارايي افراد اثر مستقيم دارد بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه يك راه بسيار موثر در افزايش بهره وري در محيط كار، استفاده از نيروي انساني شاد است.
پيشرفت علمي، صنعتي و اقتصادي جوامع مرهون وجود سه خصلت صداقت (درگفتار، كردار و رفتار)، مراعات حقوق ديگران و پشتكار است. بنابراين اگر مي خواهيم سالم باشيم و پيشرفت كنيم بايد شاد باشيم. در شغل و خدمتي كه در پيش گرفته ايد سعي كنيد هرگز به ثروت و شهرت نيانديشيد و بدون چشمداشت و بي ريا و در كمال عشق ومحبت خدمت كنيد و اگر اين خدمت، ثروت و شهرتي را برايتان به ارمغان آورد به آن دل نبنديد بلكه از آن براي خدمت موثرتر و بيشتر استفاده كنيد.
سعي داشته باشيد بيشتر رهبري كنيد و كمتر مديريت. يك رهبر با ديد و نگرش وسيعي كه دارد مي گويد چه اموري را بهتر است سازمان انجام دهد و مدير، برنامه ريزي مي كند تا آن امور چگونه به بهترين نحو انجام مي شود.
براي سازمان خود تعيين كنيد كه مأموريت يا رسالت شما و سازمانتان چيست، اين رسالت را با مشورت با مديران ارشد خود تعيين كنيد و هدف و رسالت تعيين شده را به نحو مناسبي به نظر كليه كاركنان سازمان خود برسانيد پس باتوجه به رسالت تعيين شده، از مديران ارشد خود بخواهيد تا با مشورت با كاركنان خود، رسالتي را براي واحد خود تعيين نمايند و شعار رسالت تعيين شده را در نقاط مختلف واحد خود نصب كنند تا آن را هميشه به خاطر داشته باشند. درنهايت اينكه نقش مهم خود را درجهت رسالت تدوين شده تعيين كنيد و براي ايفاي اين نقشهــــا، اهداف و برنامه هاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت تدوين نماييد.
سعي كنيد با تفويض امور به همكاران و بوجود آوردن عشق و انگيزه در آنان و امكان خلاقيت و ابتكار براي همكاران، بهره وري سازمان خود را افزايش دهيد. در مذاكرات خود با ديگران و براي عقد قراردادها و همكاريها،برنده – برنده، فكر كنيد. يعني همه افراد در اين برنده بودن سهيم باشند كه اين فلسفه جامع زندگي است. چنانچه در اجراي طرحي همه نمي توانند برنده باشند، بهتر است آن طرح را رها كنيد.
در نگرش برنده – برنده، بايد چهار مرحله زير را درنظر بگيريد:
– مساله را از ديدگاه مقابل ببينيد.
– نگراني ها و مسايل كليدي را مشخص سازيد.
– راه حلهاي مطلوب يا قابل قبول را معلوم كنيد.
– ساير راه حلها و امكاناتي كه مي توانند همان نتايج را ايجاد كنند، مشخص كنيد.
وقتي به مشكلي برمي خوريد، افكار منفي به خود راه ندهيد و كلمات منفي بر زبان جاري نكنيد بلكه سعي كنيد تا مشكل را برطرف سازيد.
بطوركلي، دانشگاه زندگي براي فراگيري درس مهمي براي ما تاسيس شده است و درس مهم اين است كه بياموزيم و درك كنيم كه هر كدام از ما تجلي زيبايي و منحصر به فردي از خداوند هستيم و بپذيريم كه هريك از ما نقش بسيار مهمي را در نمايشنامه زيبا و پرهيجان خلقت، بازي مي كنيم.