كاخ سفيد و موش كورها

ارسالی: محمد

از آن روز ناخوشايند روايتي رسمي به جاي مانده است، از اين قرار: Robert Mueler رئيس سازمان FBI پس از دومين حمله بلافاصله، شرايط اضطراري موسوم به 3 Conplan را اعلام فعال كرد. در اين شرايط، تمام موسسات دولتي پس از آگاهي از نوع حادثه، با تمام امكانات تحت امر مركز اطلاعات و عمليات FBI موسوم به SICO و همچنين ستاد مقابله با حوادث غيرمترقبه CDRG قرار مي گيرند.
با اعلان وضعيت Conpaln تمام مراكز تجمع خصوصي و دولتي، از مراكز آسيب پذير و در معرض حملات تروريستي شناخته شده و بلافاصله پس از خارج كردن افراد از محل، بسته مي شوند. ساعت ده صبح ناگهان، سرويس امنيتي مسوول حفاظت از مقامات ارشد، با اعلان شرايط اضطراري، اطلاعيه جديدي صادر مي كند: كاخ سفيد و هواپيماي اختصاصي رئيس جمهور هر دو در معرض هجوم قرار دارند. در غياب رئيس جمهور، جانشين و معاون وي، ديك چني، به مركز عمليات در شرايط اضطراري اين مركز فرماندهي زيرزميني، درست زير يال غربي ساختمان كاخ سفيد حفر شده است. پس از استقرار چيني، طرح تثبيت و استمرار حكومت جهت اجرا، ابلاغ مي شود.
بنا به دستورالعمل اين طرح، مقامات ارشد سياسي كشور، مقامات اجرايي و همچنين اعضاي كنگره امريكا به محل امني هدايت و از اين طريق توسط هلي كوپترهاي نيروي دريايي به دو پناهگاه ضداتمي منتقل مي شوند.
اين پناهگاه عبارتند از (Mount Weather) در ويرجينيا و ديگري «Raven Rock MMountain» در نزديكي كمپ ديويد نباشد و به پايگاه «R» شهرت يافته به پايگاه اول كه به فناوري هاي پيشرفته مجهز شده پايگاه اصلي و پايگاه R، نقش جايگزيني دارد، اين پايگاه هاي پيشرفته بجاي مانده از دوران جنگ سرد مي تواند پذيراي هزاران ميهمان ناخوانده باشد، اما جناب رئيس جمهور به چه مشغول اند؟ جرج بوش در حال عزيمت به واشنگتن بود كه مسير خود را به سمت پايگاه «Barksdale» واقع در لويزيانا تغيير داد، هواپيماي رئيس جمهور بدون توقف در اين پايگاه، عزم پرواز به پايگاه هوايي (offutt) در نبراسكا نمود.
پايگاه اخير (offutt) مركز فرماندهي استراتژيك امريكا است و فرمانهاي مراحل آماده سازي، تعين اهداف و حملات اتمي از اين مركز صادر مي شود.
هواپيماي رئيس براي در امان ماندن از حملات، فاصله دو پايگاه نظامي را در ارتفاع كم و در پناه جنگنده هاي محافظ، بطور زيگ زاگ، پرواز كرده بود. براي محافظت از رئيس جمهور در مقابل حمله احتمالي تك تيراندازان از باند فرود و محل توقف هواپيما تا آستانه ساختمان پايگاه، راهرويي فولادي از اتومبيل هاي نظامي شكل گرفت. عمليات حفاظت از مقامات بلندپايه كشور تا ساعت شش بعدازظهر يعني زمان خروج جرج بوش از پايگاه و پرواز به سمت واشنگتن ادامه داشت.
برنامه «Meet the Press» شبكه NBC در شانزدهم سپتامبر ميزبان ديك چيني، معاون رياست جمهوري بود، شرايط و چگونگي اعلام شرايط اضطراري توسط سازمان اطلاعات، در اين مصاحبه شرح داده شده است،6 اين گفتگوها توسط Tim.Russert مجري برنامه meetthepress صورت پذيرفته.
چني: چند دقيقه اي در دفترم [يال شمالي كاخ سفيد] مشغول تماشاي شكل گيري حوادث بودم و تازه مي خواستم فكر كنم كه چه بايد بكنم كه مامور سازمان امنيتي، داخل اطاق شد، بدون اين كه مرا «Sir» خطاب كند يا رسمي و مودبانه برخورد كند گفت ما بايد فورا از اطاق خارج شويم و بدون درنگ مرا گرفت و …
راسرت: يعني عملا شما را بلند كرد و برد؟
چني: آره، مي دونيد، اونها از من درشت تر و بلندترند، و همين طور كه منو با خودشون مي بردند پاهام زمين مي خورد، بالاخره منو كاملا بلند كردند و رفتند داخل راهرو، از اونجا هم از پله ها پايين رفتند.
از پله ها و راهروها و … تا به زيرزمين كاخ سفيد كه براي شرايط اضطراري از خيل تدارك شده، علت اين اقدام آنها گزارشي بود مبني بر تغيير مسير تروريست ها بسمت كاخ سفيد.
راسرت: اين همان پرواز شماره 77 بود كه از دالاس بلند شده بود؟
چيني: از قرار معلوم همان پرواز شماره 77 بود كه دالاس را به مقصد اوهايو ترك كرده بود.
او در اين مسير تروريست ها هواپيما را ربودند، اونها فرستنده هواپيما را خاموش كرده بودند، بعدا گزارش شد كه هواپيما در اوهايو سقوط كرده، ولي اين طور نبود، البته آنها مسير رو دور زدند و يكسره بطرف واشنگتن آمدند، يا بهتر بگيم كه اونها در اصل بقصد كاخ سفيد و …
راسرت: در حقيقت هواپيما كاخ سفيد را دور زد؟
چني: كاخ سفيد رو دور نزد، ولي بسمت كاخ سفيد در حركت بود، سازمان امنيتي با سازمان هواپيمايي كشوري (FAA) بطور دايم در تماس بودند، اين هماهنگي بعد از حادثه برج تجارت جهاني بوجود آمد.
راسرت: از طريق رادار.
چني: فرماني كه هواپيما وارد منطقه خطر شد و معلوم شد كه قصد حمله به كاخ سفيد رو داره، آن وقت بود كه منو برداشتند و با خودشون به زيرزمين كاخ بردند، اين كه هواپيما به كاخ برخورد نكرد، كاملا معلومه، اما، آنچه كه سايت رادار ثبت كرده، نشان مي ده هواپيما دوري زد و از كاخ دور شد و دوباره برگشت و بعد به پنتاگون خورد.
چنی: ما از طريق سازمان اطلاعات كشور، متوجه شديم كه هواپيماي رئيس جمهور در معرض خطره، رئيس جمهور هم در هواپيما بود.
راسرت: واقعا قصد داشتند به هواپيماي رئيس جمهور حمله كنند؟ شما كاملا مطمئن بوديد؟
چني: من مطمئن بودم، حالا، شما مي دونيد، ممكنه يك آدم نامتعادل اين تلفن رو زده باشه، اما وسط او جريانات امكان بررسي اين كه كي اون تلفن رو زده نبود.
من فكر مي كنم اون تهديد، چيزي نبود كه بشه بسادگي ازش گذشت، براي همين هم بود كه سازمان اطلاعات منو در جريان گذاشت، همين كه منو به پناهگاه كاخ بردند، در تماس تلفني و بعد از شرح ماجرا براي رئيس جمهور، به او گفتم فعلا از مراكز تهديد خودشو دور نگه داره، خوب من هم به مركز عمليات در بحران يا «PEOC» رفتم، اونجا از طريق معاون راه و ترابري كشور NormMineta يا هواپيمايي كشوري (FAA) در تماس بودم معاون رئيس جمهور اقرار مي كند كه بطور غيرمنتظره توسط مامور حفاظت اش از احتمال حمله به كاخ سفيد مطلع و به اجبار به پناهگاه كاخ منتقل شد و معلوم شده هواپيماي ربوده شده از نوع بوئينگ 77، ناتوان از يافتن كاخ سفيد بر فراز واشنگتن در حال گشت زني بوده و سرانجام بر پنتاگون سقوط مي كند. دومين اخطار حمله به هواپيماي رئيس جمهور زماني به سازمان اطلاعات كشوري مي رسد كه ماموران اين سازمان در حال جابجايي و انتقال مقامات ارشد و اعضاي كنگره به محل امن بودند.
ظاهرا يك هواپيماي ربوده شده ديگر قصد كوبيدن هواپيما به هواپيماي رئيس جمهور را داشته است. يك بار ديگر و تناقضي ديگر در روايت مقامات رسمي از حادثه.
ريك چيني رئيس جمهور يك بار هدف هواپيماي ربوده شده را كاخ سفيد و هواپيماي رئيس جمهوري اعلام مي كند و بار ديگر پرواز شماره 77 ساخته ذهن اش را بر پنتاگون فرود مي آورد. تصور گشت زني هواپيما بر فراز كاخ سفيد با هدف يافتن هدف نيز از فرآورده هاي ذهن خلاق! جناب معاون است.
بنا به روايت ريك چيني بايستي چنين تصور كنيم كه ماموران امنيتي مستقر در كاخ سفيد، بجاي فعال كردن سيستم ضدهوايي كاخ، فقط دستور داشته اند مقامات ارشد را به پناهگاه هدايت كنند. طرفه اين كه ذهن خلاق جناب معاون با دست و دل بازي هواپيماي ديگري خلق مي كند كه در جستجوي هواپيماي رئيس جمهور بر فراز واشنگتن در جولان است، در حالي كه هواپيماي رئيس جمهوري با چندين جنگنده نيروي هوايي اسكورت مي شود، يافتن منبع اين الهامات هنري كار دشواري نيست، كافي است كه شيرين كاري هاي اسب سواران در فيلم هاي وسترن را بخاطر بياوريد.
حتما اگر بخواهيم اين داستان را با همه تناقضات آن يك جا بپذيريم هنوز جوابي براي برخي از حركتها و اقدامات بظاهر امنيتي، رئيس جمهور نمي توانيم پيدا كنيم. به عنوان نمونه، چرا مقامات امنيتي حتي در پايگاه نظامي استراتژيك و محل فرود هواپيماي رئيس جمهور نگران حمله تك تيراندازان به رئيس جمهور بودند؟ آيا مقامات امنيتي واقعا نگران نفوذ چريك هاي اسلامي به اين پايگاه نفوذ ناپذير نظامي بودند؟! داستان هاي سرگرم كننده ديك چني باعث شد تا از سخنان سخنگوي كاخ سفيد Ari fleischer و همچنين Karl Rove مشاور ارشد كاخ سفيد غافل شديم، صحبتهاي اين دو مقام ارشد كاخ سفيد سرنخ هايي ترفندهاي درون حزبي بدست مي داد، آماده سازي و هدايت افكار عمومي به مقابله با دشمنان خارجي و لزوم ورود به جنگ محور اصلي سخنان اين دو مقام ارشد امريكايي است.
روزنامه هاي 12 و 13 سپتامبر به نقل از سخنگوي كاخ سفيد «A.fleischers» عنوان كردند كه: سرويس امنيتي قبل از حوادث، پيامهايي از علاملان حمله دريافت كرده بودند، دراين پيامها، كاخ سفيد و هواپيماي رئيس جمهور در فهرست اهداف حمله قرار داشت.
در اين روز خبر بسيار عجيب و بي سابقه بهره برداري و استفاده عاملان حمله از رمز مخابراتي سري رئيس جمهور، برجسته ترين عنوان خبري روزنامه نيويورك تايمز را به خود اختصاص داد. در چنين اوضاع و احوالي ديگر خبر شديد «World Net Daily» براي خوانندگان غيرمنتظره نبود.
ورلدنت ديلي عنوان كرد كه تروريست ها به رمز عبور اكثر مقامات ارشد اطلاعاتي دست يافته بودند، ازجمله: آژانس مبارزه با موادمخدر، (Drug EEnforement Agency) اداره تجسس كشوري (National Reconnaissance office)، اداره اطلاعات نيروي هوايي ((Air Force intelligence، اداره اطلاعات ارتش (Army intelligence) اداره اطلاعات نيروي دريايي (Naval Intelligence)، اطلاعات منطقه اي نيروي دريايي ((The Marine corpslligencel، مركز خدمات اطلاعات وزارت كشور ((The intelligence Services of state Department و درنهايت وزارت انرژي، شمار مقاماتي كه فقط يكي از رمزهاي فوق را دراختيار دارند بسيار اندك است، و هيچ مقام ارشدي غير از رئيس جمهور مجاز به دانستن بيش از يك رمز نيست، اين كه عاملان حمله چگونه به مجموعه اي از رمزها دست يافته اند دو احتمال به ذهن مي رسد، يكي اين كه آنها با استفاده از نرم افزارهاي پيچيده كشف رمز، از ساختار حفاظت اطلاعات رئيس جمهوري عبور كرده باشند، و ديگري نيروي نفوذي كه در ميانه بدنه بالاترين رده اطلاعاتي قرار داشته باشد.
با توجه به اين نكته كه الگوريتم نرم افزار رمزهاي گفته شده يكبار به سرقت رفته نه تنها نفوذ به داخل آن حتي بازنويسي اش كاري دشوار نيست، سارق نرم افزار از افسران FBI بنام RobertHansen است كه درفوريه 2001 شناسايي و دستگير شد.
اتهام Hansen جاسوسي و گردآوري اطلاعات محرمانه از پرونده هاي FBI بود، Hansen اين اطلاعات را به سفارش يكي از مديران اسبق CIA بنام James Woolsey تهيه كرده بود و از اين طريق رمزهاي مخابراتي به خارج از بدنه دولتي انتقال يافت، Woolsay امروز در حلقه مخالفان صدام حسين قرار دارد و از طرفداران حمله نظامي به خاك عراق است و عمليات سرقت رمزهاي مخابراتي را به گردن گروههاي سري و خطرناك عراقي مي اندازد. لذا، سومين احتمال مي تواند چنين باشد كه: ساختار اطلاعاتي، بطور پنهان، شاهد پروژه سرقت اطلاعات بوده و از روي عمد مانع نشده است.
به هرحال عاملان حمله يازدهم سپتامبر هر گروهي كه مي خواهد باشد، هيچگونه دسترسي به رمزهاي مخابراتي نمي توانستند داشته باشند مگر ازطريق نفوذهايي نظير Hansenدر FBI Woolsey و در CIA، و اگر تابه حال كوچكترين شكي در دروغ بزرگ يازدهم سپتامبر وجود داشت، عمليات داخلي سرقت رمزهاي مخابراتي آن را برطرف كرد، از اين رو بايستي از روشنگري عاملان و آمران اين عمليات تشكر كرد.
جداي از اهداف و نيات طراحان عمليات سرقت رمزهاي مخابراتي، اطلاعات عادي و مورد تائيد مقامات امريكا، وجود دو عنصر خيانتكار در بالاترين رده دستگاه اطلاعاتي و امنيتي كشور را انكار نمي كند، آيا تنها توفيق گروه Woolsey سرقت رمزهاي مخابراتي بوده؟ آيا قدرت نمايي ها و ضرب شست هاي ديگري به رقيب ها نشان دادند؟ ولي بايد به محافظان رئيس جمهور حق داد كه از ترس حمله هاي تك تيراندازان ماهر در امن ترين پايگاه هوايي امريكا، شديدترين مراقبت ها را بعمل آورند.
در آن روز بحراني، از محل فرود هواپيماي رئيس جمهور تا راهرو ساختمان فرودگاه Offutt دو صف طولاني از خودروهاي زرهي بطور متراكم چيده شد، تا رئيس جمهور محافظان وي از ميان آنها عبور كنند.
عاملان حمله در تماس تلفني با استفاده از رمزهاي مخابراتي محرمانه چه گفتند؟ و چه شنيدند؟ مقامات امريكايي ترجيح مي دهند محتواي اين مكالمه يا بهتر بگوييم مذاكره! سكوت كنند، و حتي از دو طرف مذاكره فقط يك طرف آن كه عاملان حمله باشند آشكار شده و هنوز ازطرف ديگر مذاكره اطلاعاتي منتشر نشده است.
استفاده عاملان حمله از رمز مخابراتي رئيس جمهوري جهت تماس با سرويس مخفي امريكا به منظور مذاكره اي خطير و در سطوح بالاي مقامات دولتي صورت گرفته و دراين مذاكره عاملان حمله تقاضايي مشخص و از پيش تعيين شده داشته اند، تقاضاهايي توام با تهديد و ضرب الاجل.
مرحله بحراني يازدهم سپتامبر چند ساعتي بيشتر طول نكشيد، و در همان روز كم كم تهديدها برطرف شد و نمايندگان مجلس و مقامات ارشد با بازگشت رئيس جمهور به كاخ سفيد از پناهگاه ها بيرون آمدند، بعد از عادي شدن اوضاع و برقراري آرامش، تماس تلفني ديگري از سوي عاملان حمله گزارش نشد. ظاهرا مذاكرات عاملان حمله با بالاترين مقام دولتي يعني رئيس جمهور با تسليم جورج بوش درمقابل درخواست هاي آنان به پايان مي رسد.
عاملان حمله با دراختيار داشتن رمزهاي مخابراتي و خطوط تلفني كاخ سفيد و هواپيماي رئيس جمهور، توانستند براي مدت معيني تمام اختيارات رئيس جمهور را در دست بگيرند، آنها هر دستوري كه به نيروهاي مسلح مي دادند بايستي في الفور اجرا مي شد، حتي شليك موشكهاي حامل كلاهك هسته اي نيز كاملا دراختيار آنها بود.
اگرچه مذاكرات بين عاملان حمله و رئيس جمهور به نتيجه دلخواه عاملان حمله رسيده بود ليكن تا رسيدن رئيس جمهور به مقر فرماندهي واقع در پايگاه نظامي Offutt، همه چيز در هاله اي از ابهام مي نمود، با فرود هواپيماي مخصوص رياست جمهوري موسوم به Air Force One بر باند فرودگاه نظامي Offutt اندكي از التهاب رئيس جمهور و همراهان او كاسته شد، همانطوركه گفته شد، Airforce one مجبور شده بود تمام طول مسير را در ارتفاع پايين و به صورت زيگ زاگ پرواز كند تا از حملات موشكي عاملان حمله در امان بماند، در پايگاه نظامي نيز احتمال ترور رئيس جمهور توسط تك تيراندازان وجود داشت ولي با استفاده از رئيس جمهور در مقر فرماندهي و حدود دستورات جديد وي بار ديگر كنترل نيروهاي نظامي و انتظامي را بدست گرفت.
طبق قوانين و دستورالعمل هاي نظامي، فرمان ها و دستورهاي صادره از مقر فرماندهي استراتژيك درصورتي معتبر خواهد بود كه، رئيس جمهور شخصا و بصورت فيزيكي در مقر حضور داشته و دستورات توسط وي صادر شود.
از يك سو، هواپيماي رئيس جمهور براي پرواز مستقيم از فلوريدا به پايگاه Offutt كافي نبود، و شرايط پرواز در ارتفاع پايين مصرف سوخت را از ميزان معمول بالاتر مي برد.

اینرا هم چک کنید

واژه “زن” را کمی درست بخوان

فریبا اکبری، دانش آموخته خبرنگاری دانشگاه هرات سرچشمه واژه زن انسانیت است، نه ضعیفه، نه …