ارسالی: مدینه
در متون اسلامی روح و روان واقعیتی انکارناپذیر است. آفرینش روان، از آنِ خداست و حیات آن ابدیست. از دیدگاه قرآن، انسان ترکیبی از ماده و روان است و شرافت انسان، به روان اوست.
معنای لغوی صحت روانی، سالمنگهداشتن آن از هر گونه آسیب است و همچنین در ایجاد آمادگی برای سازش منطقی با پیشامدهای مهم زندگی در محیط خانه، مدرسه، دانشگاه، محیط کار و… بسیار راهگشاست.
احترام به شخصیت و حیثیت انسان بر همگان واجب است و تا زمانی که ارزش و جایگاه افراد نادیده گرفته شود، سلامت فکر، تعادل روان و بهبود روابط انسانی تحقق نخواهد یافت.
صحت روانی عبارت است از: تأمین سلامت فکر و روان در جهت سازگاری فرد با خود و با محیط زندگی، قدرت پذیرش واقعیتهای موجود و شکوفایی استعدادهای بالقوه خویش.
معیارهای بیماری و سلامت روانی در مکتب اسلام
در مکتب کمال یافته اسلام، معیارهای بیماری روانی و حداقل سلامت روانی و نیز معیارهای ایدهآل تعریف شدهاند. معیارهای بیماری، در تشخیص آن کمککنندهاند و از نظر حقوقی و جزایی مورد توجه قرار میگیرند.
نکته جالب در متون اسلامی این است که تظاهرات اختلال روانی را، به عنوان بیماری میپندارند و تاز زمانی که نشانههای قطع ارتباط با واقعیت ذهنی آنان، یعنی جنون وجود دارند، فرد از انجام تکالیف مذهبی معاف است و حق دخالت در دارایی خویش را ندارد، ولی پس از رفع علامتها میتواند انجام امور عادی خویش را بر عهده گیرد.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله استفاده از واژه «مجنون» را برای افرادی که تظاهرات روانی دارند، ناصحیح میداند و آنها را فقط بیمار میخواند. در روایتی از حضرت علی علیهالسلام نقل است:
رسول خدا بر جمعی گذشت و فرمود: برای چه گرد هم فراهم شدهاید؟ عرض کردند: یا رسول الله مرد دیوانهای است که غش میکند و ما بر گرد او جمع شدهایم. رسول خدا فرمود: این دیوانه نیست، بلکه بیمار است. پس فرمود: آیا شما را از دیوانه حقیقی آگاه کنم؟ عرض کردند: بلی یا رسول الله! فرمود: دیوانه آن است که از روی تکبر راه رود، با گوشه چشمش نگاه کند، شانههای خود را از سر بزرگی بجنباند و با آنکه گناه میکند، آرزوی بهشت دارد، مردم از شرش آسوده نیستند و به خیرش امیدی نیست و او دیوانه است