ارسالی ستاره
مراقبه (مدتیشین) در زندگی روزمره
در اصل مراقبه روشی است که سراسر زندگی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد و موجب میشود تا زندگانی فرد از موهبت بیهمتای آن سرشار و مملو گردد. استفاده مداوم از مراقبه پویائی خاصی در فرد ایجاد میکند و به وی این امکان را میدهد تا از تمامی نیروهای درونی و بیرونی خود استفاده نماید و به یک فرد خلاق و سازنده تبدیل گردد و انسانی شود با ظرفیتهای پایان ناپذیر و دارای انرژی جسمی و روانی خاصی که باعث میشود تا سلامتی و تندرستی در وجودش لبریز شود. از انفاس خوش آن دیگران هم بهره میگیرند.
آشنایی با مراقبه و بکارگیری روشهای آن (انواع روشهای مراقبه) برای هر شخصی میتواند نقطه عطف و سکوی پرتابی باشد، به سوی کمال و وصل به ذات احدیت و سرچشمه نامحدود هستی. چرا که به فرد کمک میکند تا به فردی سرشار از امید و یابندگی تبدیل شود و در اوج سلامت جسمی و روحی قرار گرفته و پیروزی و کامیابی را در آغوش گیرد.
آثار زیستی مراقبه
تحقیقات گستردهای در رابطه با اثرات زیستی و فیزیولوژیک مراقبه در بدن انجام گرفته است و مدارک روشنی وجود دارد که نشان میدهد رابطه مشخصی بین مراقبه و پاسخهای فیزیولوژیک بدنی وجود دارد.
اساسیترین تاثیر مراقبه آرام شدن نسبی متابولیسم ، کم شدن نسبی مصرف اکسیژن و کم شدن تولید دیاکسید کربن است. این کاهشها به دلیل آرام شدن نسبی متابولیسم است، نه تنفس آرامتر یا کمعمقتر شدن آن.
در حالت مراقبه ضربان قلب هم کاهش مییابد و بطور متوسطه به سه ضربه در دقیقه میرسد.
همچنین با توجه به کاهش نسبت و میزان تنفس در مدت مراقبه غلظت اسید لاکتیک خون نیز کاهش سریعی نشان میدهد. سطح اسید لاکتیک خون بستگی به نگرانی و تنفس دارد و سطح پائین آن در موردهای تحت آزمایش در طول مدت مراقبه به احتمال قوی به حالت آرامش فرد مراقبه کننده بستگی دارد.
بر اساس نتایج تحقیقاتی انجام شده ، نشان داده شده است که مقاومت پوست در طول مدت مراقبه افزایش مییابد. در حالی که در حالت تنش و نگرانی ، مقاومت پوست بسیار پائین میآید.
الگوی امواج مغزی در طول مدت مراقبه تغییراتی را نشان میدهد، بطوری که طول موج آلفا معمولا افزایش مییابد.
علت و چگونگی بروز این تغییرات هنوز در دست مطالعه و تحقیق است.
آثار روان شناختی مراقبه
نتایج تحقیقات در این زمینه نشان میدهد که افرادی که تکنیکهای مراقبه را تمرین میکنند، میزان بیشتری از سلامت روانی را دارا هستند. مقاومت بیشتری در برابر استرسها نشان میدهند، سطح اضطراب در آنها عمدتا پائین است و در شرائط بحرانی ، نگرانی و ناراحتی متناسبی نشان میدهند. انواع بیماریهای روانی و به ویژه اختلالات روان تنی شیوع کمتری در آنها دارد و مواردی نیز با شروع تمرینات مراقبه ، علائم بهبودی در این اختلالات نشان میدهد.
این افراد کم کم عزت نفس و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به گذشته پیدا میکنند. توان پیگیری بیشتری در اهداف خود نشان میدهند. پرانرژیتر هستند و احساس رضایت و خرسندی بیشتر و عمیقتری نسبت به گذشته دارند. بطور کلی یافتههای پژوهشی نشان میدهد که تمرین منظم مراقبه ، ظاهرا بر رشد روان شناختی فرد اثر مثبت دارد. تقویت اراده ، قدرت ، حافظه و کاهش تنشها و استرسها از نتایج اساسی این تمرینات است.
مراقبه و روان درمانی
با توجه تغییرات فیزیولوژیک و تغییرات روان شناختی که به عنوان آثار تمرینات مراقبه شمرده میشوند، از آن به عنوان یک وسیله درمان برای بیماران و افراد مبتلا به مشکلات روحی میتوان سود جست. از آنجا که اکثر اختلالات روان نژندی مثل اضطراب ، حاصل عدم آرامش فرد و ناتوانی او در کنترل شرائط زندگی و در نتیجه شرائط روحی و فکری خود است، این تمرینات با تاثیری که روی حس کنترل و تسلط ورزی افراد میگذارند، درمان او را تسریع میکنند.
با انجام این تمرینات که نتیجه اساسی آن افزایش آگاهی فرد است، فرد درک کاملتری از شخصیت خود و پیرامون خود بدست میآورد. این شناخت او را در درک کاملتر مشکلات خود و حل آنها یاری میدهد و فرد بصیرت و بینش لازم را بدست میآورد. از این رو یافتههای پژوهشهایی که متمرکز بر کاربرد این روش در درمان ناراحتیهای روحی بودهاند، حداقل در مورد اختلافاتی چون انواع اضطراب ، یاسها و ناامیدیها و اختلالات روان تنی امیدبخش بودهاند.