ارسالی مروه
آرچي والز، آرشيتكت اسكاتلندي، متخصص حفاظتزيستمحيطي و معماري اسلامي است. او در سالهاي اخير مشاور خشت و گل موزه عربستان
سعودي در رياض و سرپرست تيم مشاور يونسكو براي ساخت موزه جديد اسلامي كويت بوده
است. او همچنين در سمت كارشناس يونسكو در كشورهايي مثل مصر و تركيه، بحرين، يمن و
عمان نيز كار كرده است. والز يكي از شركتكنندگان كنفرانس خشت بود كه چندي پيش در
شهر يزد با حضور كارشناسان بينالمللي برگزار شد. او در جريان كنفرانس از بافت قديم
شهر يزد و نيز شهر خشتي و ارگ قديم بم ديدن كرد. پيراهن ابريشمي را با نخ
پنبهاي رفو نميكنند، و به همين ترتيب با يك بناي تاريخي هم نميشود چنين كاري
كرد. اما در مقالهاي در يكي از نشريات ماه جاري براي مرمت ارگ بم همين راه حل
پيشنهاد شده بود.شايد حرف زدن از نجات دادن بناهاي بم وقتي كه دهها هزار نفر
از مردم اين شهر در زلزله اخير كشته و هزاران نفر ديگر بيخانمان شدهاند كار
مطلوبي نباشد، بنابراين لازم است از همين آغاز يك نكته را روشن كنم: آن مرگهاي
غمانگيز در بخشهاي جديد شهر اتفاق افتاده است كه خانههاي آن ديوارهاي نازك
سيماني دارند. اما شهر و ارگ قديم زمان به بار آمدن اين فاجعه چندين دهه بود كه
ساكناني نداشتند و سازههاي گلي و خشتي قديمي آن مدتها بود كه ويران شده بود. پس
ميتوان گفت زمينلرزه اخير در ايران تنها به ميزان كار مرمتكاران آثار باستاني
افزوده است. اما اين نكته از تكاپوي جهان براي بازسازي بم مشخص نيست. عجله نكنيد:
زلزله فقط برنامه سازمان ميراث فرهنگي ايران را چند سال ديگر به عقب انداخته است. و
هر برنامهاي براي بازسازي اين شهر بايد بر بستر تاريخ 2 هزار ساله اين سايت
باستاني لحاظ شود. من معمار متخصص بناهاي تاريخي با تجربهاي فراوان در زمينه مرمت
بناهاي گلي و خشتي در خاورميانه هستم. من اين شانس را داشتم كه در ماه دسامبر درست
چند روز پيش از وقوع زلزله در بم باشم. از آن زمان تاكنون عكسهايي را كه پس از
زلزله از شهر گرفته شده با دقت مطالعه و بررسي كردهام و شك ندارم كه ميتوان شهر
قديمي بم را بازسازي كرد. اما اين كار با روشهايي كه در مقاله نشريه «بيدي» و
توسط ديگر مرمتكاران و متخصصان ارائه شده است ميسر نيست.
يكي از اين تكنيكها روش نادر خليلي، معمار
ايراني مقيم كاليفرنيا، بود كه براي استفاده در منطقه زلزلهزده كاليفرنيا هم تاييد
شده است. بر اساس تكنيك او، كيسهها را با مخلوطي از سيمان و گل پر ميكنند و آنها
را براي مقاومسازي بيشتر با سيمخاردار به هم متصل ميكنند. نشريه اينديپندنت از
خليلي كه پيشنهادش مورد حمايت مونير بوشناكي، مدير فرهنگي يونسكو، قرار گرفت يك قدم
فراتر رفت. اينديپندنت در مقالهاي پيشنهاد كرد كه اين كيسهها را ميتوان با گچ و
گل طوري پوشاند كه از بناهاي قديمي قابلتمايز نباشند. من به شما اطمينان ميدهم كه
حتماً قابلتشخيص خواهند بود و استفاده از اين روش در اين شهر باستاني در درازمدت
بيش از خود زلزله به شهر آسيب خواهد زد.البته اين ادعاي بزرگي است، اما پشتوانه
سالها تجربه عملي را دارد. تنها روش مناسب براي بازسازي بم استفاده از خشت و تكنيك
لايهاي است كه روش اصلي ساخت سازههاي گلي و باشكوه بم بوده است. من اولين بار اين
تكنيك لايهاي را نزديك به 30 سال پيش شناختم و از آن زمان تاكنون از عراق در غرب
تا عمان در شرق، و از زنگبار در جنوب تا ايران در شمال آن را دنبال و بررسي
كردهام. قديميترين نمونهاي كه تاكنون يافتهام به سال 800 پيش از ميلاد
بازميگردد. من چندين بنا را با استفاده از همين روش ساده مرمت كردهام كه نيازي به
داربست نيز ندارد، و اين در مناطق بياباني عامل مهمي است. اين روش اگر درست اجرا
شود به اين بناهاي ارزشمند عمري دوباره خواهد داد- عمري به درازاي همان كه تا به
حال پشت سر گذاشتهاند. مطابق اين روش، لايهاي به ضخامت 40 تا 50 سانت كه از طرفين
و بالا با آستر (دوغاب) پوشانده ميشود به عنوان مصالح اوليه كل پهناي ديوار را
ميپوشاند. اين لايهها يكي پس از ديگري روي هم قرار ميگيرد تا اين كه ديوار به
ارتفاع مورد نظر ميرسد. برتري و تمايز اين روش نسبت به روشهاي ديگر ساخت در اين
است كه در صورت آسيب ديدن يك لايه اين آسيب به لايههاي ديگر منتقل نميشود. و حتي
اگر اين آسيب باعث پديد آمدن حفرهاي بزرگ در ديوار شود، لايه بالايي آن روي آن را
خواهد پوشاند. در محل تماس آستر لايه بالايي با لايه پاييني روزنههايي ميكروسكوپي
اجازه ميدهد كه ديوار نفس بكشد و نمكي كه پس از بخار آب بازميماند در اين
روزنهها تهنشين شود.اين تنها راه مرمت درست بناهاي تاريخي بم و بيانگر تاريخچه
حقيقي اين شهر و جامعه پيرامون آن است. اين روش همچنين مطالعات باستانشناسي و
معماري دقيق را ميسر ميسازد و به دانش ما از اين بناها و زمان ساخت و مصالح به كار
رفته در آنها ميافزايد. از سوي ديگر و مهمتر اين كه با اين روش و با ايجاد كار
ميتوان روحيه مردم استان كرمان را تقويت كرد، بار ديگر روشهاي سنتي را به جوانان
آموزش داد و به كار گرفت، و صنعت توريسم را احيا كرد. مقامات ايران بايد از اين
فرصت استفاده كنند و جامعه بينالملل را به لحاظ مالي و تكنيكي در اين كار شركت
دهند، و نبايد از اين تبليغات جهاني به عنوان بهانهاي براي اقدام سريع بهره بگيرند
كه با اين كار اين فاجعه عرصه معماري به فاجعهاي جبرانناپذير تبديل خواهد ش