ارسالی: مدینه
ويل دورانت مي نويسد: « تحديد شهوات در جامعه صنعتي كه ازداج را تا سي سالگي به تاخير مي اندازد، امري دشوار و غير طبيعي مي نمايد، شهوت ناگزير سر بر مي آورد و كف نفس مشكل مي گردد عفت كه وقتي جزو فضايل بود و مردود مي شود و حجاب و حيا از ميان مي رود، مردان به كثرت گناهان افتخار مي كنند و زنان مي خواهند در لجام گسيختگي با مردان همقدم شوند، عشق بازي امري عادي مي شود و فحشا رسمي.»[4] آري، مبارزه با شهوات و دوري از چشم چراني براي هر كس ساده نيست، فقط آن دسته از جوانان مي توانند از فساد و گمراهي در امان بمانند كه پايبند سنن اسلامي و وظايف انساني بوده و در اين راه مجاهد كنند و بر شهوات و تمايلات نامشروع جنسي خود مسلط باشند و هويت و شخصيت اسلامي را از دست نداده خود را نبازند و عنان نفس سركش را هرگز از دست ندهند، و اين كار با استمداد از خداوند بسيار ساده است.
قرآن مجيد مي فرمايد: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا»[5] كساني كه براي (رضايت) ما به تلاش ايستند و در راه (پيروزي دين) ما جهاد كنند، آنان را در راههاي منتهي به خود رهنمود (و مشمول حمايت و هدايت خويش) مي گردانيم.
زماني كه زن فاقد حشمت و حيا باشد و آن را از دست بدهد به بي حجابي و به بي راهه كشاندن مردان روي مي آورد و اسرار زنانگي و جسماني خود را در معرض ديد عموم قرار مي دهد و شوخ چشم مي شود كه اين همه دلالت بر كمال زيبايي و ظرافت و متمدن بودن او نمي كند بلكه بيانگر بي حيايي و سبك سري اوست.
زنان در درون خود فقط در برابر يكي از دو چيز تسليم مي شوند: 1- حياء 2- غريزه جنسي
اگر تابع غريزه خود باشد بي شرم و بي آزرم خواهد بود؟ اگر تابع حيا باشد و در برابر آن كرنش نشان دهد غريزه خود را كنترل كرده باشد كه اين زن، همان زن واقعي است كه سرمايه انسان است و شايسته شوهر و نسل و انتقال اخلاق كريمانه مي باشد. زيرا زن نزد اهل فضل و دانش سنگ بناي كانون خانواده، و داراي مقام و حقوق و احترام خاصي است بشرطي كه زينت بخش بازار و خيابانها و اماكن عمومي و مرتع چشمان هوس بازان نباشد وگرنه خداي نكرده سمبل تحرسك غريزه جنسي و هوس هوس بازان خواهد شد و مقصود و هدف مطلوب شيطان از طريق چنين زناني تامين مي شود كه نه شايستگي كانون گرم خانواده و تربيت اولاد را خواهند داشت و نه آن جايگاه ويژه اجتماعي را براي خود حفاظت خواهند كرد.