ارتباطات غير كلامي عبارتست از كليه پيام هايي كه افراد علاوه بر خود كلام ، آنها را نيز مبادله ميكنند . طرز قرار گرفتن ، راه رفتن ، ايستادن ،حركات ، چهره و چشم ها ، لحن صدا ، طرزلباس پوشيدن و … جملگي نشانه هاي ارتباطات غير كلامي هستند . بنابراين توجه به كليه موارد فوق مي تواند در نحوه ارتباط با مشتري و جذب وي موثر واقع شود . مشتري در بدو ورود به محل كار شما با ديدن نشانه هاي غير كلامي در مورد شخصيت شما قضاوت ميكند . لذا بايد تلاش نماييم تا شخصيت مثبتي در ذهن مشتري از خود به جا بگذاريم تا در موردشما قضاوت خوبي داشته باشد . اصولا در مراودات اجتماعي بيشتر بر نشانه هاي غير كلامي اعتماد مي كنند تا بر نشانه هاي كلامي پـــس نشانه هاي غير كلامي را تقويت كنيد . نخستين برخورد و نخستين تاثيري كه برمردم مي گذاريد بسيار اهميت دارد . بد نيست بدانيد كه كلام 7درصد ، لحن و طنين 38درصد و حركات ( كه ارتباطات غيركلامي در آن دخيل هستند )55درصد اطلاعات را منتقل مي كنند .
بسياري بر اين باورند كه همواره ارتباطات غير كلامي بر ارتباطات كلامي از نظر صحيح بودن ارجحيت دارد . چرا كه علامات غير كلامي از درون انسان نشات گرفته و اغلب نمي توان آنها را كنترل كرد و اكثر انسانها از مهار كردن هيجانات خود عاجز هستند ، ناكامي را نمي توانند ناديده بگيرند و نشان ندهند و شعف را دير يا زود با حركات خود به ديگري انتقال مي دهند .
عمده ترين فعاليتهاي فيزيكي غير كلامي
بطور كلي عمده ترين فعاليتهاي فيزيكي غير كلامي 12 مورد با تركيب زير است(جدول يك) اين فعاليتها مربوط به فيزيك ماست كه در برخي از اين فعاليتها بطور ويژه توضيح داده مي شوند.
1. فرم موها و محاسن (بخش عمده اي از اختلافات والدين ايراني با جوانان در رابطه با فرم موي آنهاست)
2. حركات چشم و ابرو (چشم صادق ترين عضو ارتباطات غير كلامي است)
3. فرم گريستن (ناليدن، زار زدن و …)
4. فرم خنديدن (تبسم، زهرخند، نيشخند، قهقهه و ….)
5. لحن كلام: (70 درصد از افراد به خاطر لحن كلام از ما ميرنجند)
6. حركات سر
7. حركات دست (حركات دست ميزان نشاط يا افسردگي را نشان مي دهد0دست فعال ترين عضو ارتباطات غير كلامي است)
8. فرم ايستادن (فرم ايستاذن ميزان اعتماد به نفس را نشان مي دهد)
9. فرم راه رفتن (فرم راه رفتن نشانه ميزان قدرت و توانايي است)
10. فرم نشستن (نشستن در مراودات اجتماعي ايرانيان اهميت خاصي دارد)
11. فرم لباس پوشيدن (فرم لباس پوشيدن اولين تصوير و تاثير را در ذهن ديگران از ما شكل مي دهد)
12. وسايل همراه (كلاه، كيف، تسبيح و …)
• لباس و پوشش ظاهري
لباس, احتمالا ماو شخصيت ما را شكل نمي دهد اما لباس و وضع ظاهر ، اغلب پايه اي براي قضاوت اوليه در مورد افراد است و تاثير شگرفي بر قضاوتهاي ديگران نسبت به ما دارد . بنابراين بهتر است در هنگام مواجه و روبرو شدن با مردم به بهترين وضع ظاهري مواجه شد.
لباس متحدالشكل يا يونيفرم معناي خاصي دارد و بيانگر درجه و مقام و پايگاه اجتماعي كسي است كه آن را در بردارد . كسي كه لباس نظامي در بر دارد هرچند از نظر رفتار ونگرش بر راي ما ناشناس باشد به صرف پوشيدن لباس خاص ، بسياري از ويژگي هاي رفتاري و نگرشي او قابل تشخيص است . بسياري از پژوهشگران ارتباطات بر اين باورند كه لباس معمولي كم و بيش همين عمل را انجام مي دهد .براي مثال اگر شما لباس مرتبط با پايگاه اجتماعي بالايي را در بر داشته باشيد و هيچكس شما را نشناسد، در عبور از عرض يك خيابان شلوغ بيشتر از كسي كه لباس پايگاه اجتماعي پائين تر را در بر دارد مورد توجه قرار خواهيد گرفت و آسان تر به شما راه خواهند داد .
اصولا تميزي و آراستگي ظاهر به ويژه در لباس هاي شما نشانگر شخصيت و ارزشي است كه شما به خود و حتي به ديگران قائل هستيد . بنابراين در هنگام انجام وظيفه پوشيدن لباسي كه نشانگر شغل شما باشداز يك طرف و تميزي و آراستگي آن از طرف ديگر موجب موفقيت شما در كار و ارتباط صميمانه شما با ديگران خواهد بود .
وقتي مهمانان آراستگي ظاهري و تميزي لباس شما را مي بينند احترام بيشتري براي شما قائل شده و در رضايتمندي آنها بسيار موثرتر خواهد بود. مهمانان و مشتريان معتقدند كسي كه به وضع ظاهري خود نمي رسد در حقيقت احترامي براي آنان قائل نيست و لذا داراي ارزش و احترام كمتري است. پس تلاش كنيم تا در بهترين وضعيت در مقابل مشتريان ظاهر شويم.
پوشاك تقريبا نشانه اي است كه به بيننده مي گويد شما چه كسي هستيد ، از آنجا كه شما مي توانيد نوع پوشش خود را انتخاب كنيد ، اين انتخاب بيانگر آن ذهنيتي است كه مي خواهيد در مورد خود در ديگران ايجاد كنيد و در واقع روشي است كه شما با استفاده از آن مي خواهيد ديگران در مورد شما خوب قضاوت كنند . به طور كلي پوشيدن لباسي بر خلاف عرف جايز نيست.
هنگامي كه براي اولين بار با كسي روبرو ميشويد وضع ظاهري شما خيلي مهم است مهم پوشيدن لباس لوكس و شيك نيست مهم نظم و نظافت آن است. ميزبان بايستي معطر باشد لباس اتو شده و بدون لك بپوشد ، پيراهن تميز و كفش واكس زده داشته باشند. لباس شما از نظر رنگ همخواني داشته باشد موهايتان را مرتب كنيد و هرگز در مجامع پاهايتان را از كفشتان بيرون نكنيد و هميشه متوجه باشيد كه ديگران به پوشش شما خيلي حساس هستند پس باتوجه به آن درباره شما و كارتان قضاوت ميكنند.
لازم به ذكر است لباس مراسم رسمي عموماً كت و شلوار تيره رنگ ، پيراهن روشن ، جوراب خاكستري و كفش مشكي است.
نكات مهم
دربرخورد با ديگران بخصوص هنگامي كه براي اولين بار با كسي روبرو ميشويم چيزيكه قبل از همه درشخص مقابل اثر ميگذارد وضع ظاهري يعنيلباس است.
لباس پوشيدن ميبايست با سن ، موقعيت و محيطي كه در آن زندگي ميكنيد تناسب داشته باشد.
گران و نو بودن لباس مهم نيست لباس تميز بر تن داشته باشيد.
هر كس بايد بداند چه رنگ و چه فرم لباسي براي او مناسب است.
افراد مسن و بخصوص خانمهاي مسن نبايستي در پوشيدن لباس از جوانان تقليد كنند.
لباس ديگران را به عاريتگرفتن كاري است كه كمتر كسي به آن تمايل دارد.
نپوشيدن جوراب و با پاهاي برهنه در حضور مهمانان نشستن خلاف نزاكت است.
زياد تابع مد بودنصحيح نيست بهتر است ازمدهايجديد با عجله استقبال نشود.
چهره و چشم ها
چهره به مراتب از رمزها و رسانه هاي كلامي راستگوتر است و در ميان رسانه هاي غير كلامي تماس چشمي مي تواند كمترين دروغ را بگويد . برخي مطالعات و تحقيقات كه بر روي ارتباطات غيركلامي انجام شده فقط روي حركات چشم ها و چهره متمركز شده اند . چشم ها از ميان كليه وجوه ظاهري ما،آشكار سازترند . چشم ها حتي گاهي بدون اينكه خود بخواهيم ، ارتباط برقرار مي كنند .مثلا وقتي كه مردمك هاي چشم هاي ما گشاد مي شوند صميمي تر، جذابتر و گرمتر به نظر مي رسيم.
بر اساس نظريه اي به نام نظريه مردمك سنجي وقتي كه چشم ها روي چيزي مطلوب و لذت بخش متمركز شده اند ، مردمك ها گشاد و وقتي روي چيزي ناراحت كننده متمركز باشند تنگ تر مي شوند . مردمك هاي بزرگ و گشاد شده نشان دهنده علاقه و مردمك هاي تنگ شده وكوچك شده ،نشان دهنده خستگي و بي حوصلگي است.
نگاه كردن مستقيم بيش از ده ثانيه مي تواند موجب عصبانيت يك فرد شود.
بهتر است در هنگام ارتباط و سخن گفتن بامشتريان ارتباط چشمي و رودررو برقرار كنيم .زيرا حداقل 65 درصد از كل معني و مفهوم سخنان ما در ارتباط چهره به چهره انتقال مي يابد.اما اين نگاه نبايد به صورت خيره شدن به چهره فرد باشد . نگاه كردن به چشم طرف عموماً بيانگر اين است كه ما در گفتار خود صادق هستيم .
اشارت و حركات دست ها
در زندگي روزمره شايد بارها به اين نتيجه رسيده ايم كه بسياري از آدم ها با دست هاي خود سخن مي گويند . به اين معني كه آنان با حركات مختلف دست پيام هاي گوناگوني را به مخاطبان خود القا كرده و با آنان ارتباط موثري از اين طريق برقرار مي كنند.دانش آموزي كه سعي در بيان آموختهاي خود به معلمش دارد .معلمي كه مفاهيم نهفته در ذهن خود را با خلوص براي دانش آموزان خود تشريح مي كند روانكاوي كه با حركت دادن انگشتان خود به صورت منظم بر روي ميز به سخنان بيمار گوش مي دهد و … مي توان گفت كمتر كسي است كه از آن بهره مند نگردد .
حركات و اشارات دست ها گاه جايگزين كامل زبان و كلام مي شود . با اين حال بهترين روش اين است كه از حركات و اشارات دست ها براي انتقال مفاهيم به مهمانان و ساير افراد استفاده كنيم . و در اين صورت نبايد در استفاده از اشارات و حركت دستها زياده روي كرد.
• دست دادن
« دستدادن نوعي اداي احترام ، ابلاغ دوستي و تأييد صميمت است و نه رفع تكليف .
بعضيها عادت دارند وقتي به چند نفر ميرسند در حالي كه دست را به سوي نفر اول دراز ميكنند براي دست دادن ، رو را به نفر دوم ميچرخانند . همين عمل نسبت به سايرين تكرار ميشود. حال آن كه چنين روشي بسيار بسيار ناپسند است سعي كنيد بهنگام دست دادن با كسي به صورت او و چه بسا به چشمانش نگاه كنيد تا تأييد دوستي و صميمت دو چندان شود . با يك نفر دست دادن و به ديگري حتي نگاه كردن ـ چه رسد صحبت كردن ـ يكجور بيادبي و بياعتنايي است به فردي كه با شما دست ميدهد.
البته ميدانيد كه به هنگام ديدار بزرگترها اين شما نيستيد كه اول دستتان را جلو ميبريد بلكه اوست كه دستش را پيش ميآورد. دست دادن با يك دست انجام ميگيرد و بردن دست چپ به جلو وگرفتن دست طرف ، تاكيد بر احترام نيست نوعي كم اطلاعي از آداب معاشرت است. همچنين است قرار دادن يك دست روي سينه هنگام خوش و بش و به كار بردن لغاتي چون « چاكرم نوكرم » اين اداها و واژهها تملق است عادتي مذموم و مشمئز كننده .
از طرفي طرز دست دادن مانند طرز راه رفتن نشان دهنده اخلاق و روحيه اشخاص است چرا كه از ژست و قيافه افراد ميتوان ميزان اعتماد به نفس يا محافظه كاري و اينكه تا چه حد خونسرد و يا خونگرم و مهربان هستند پي برد.
بايستي صميمانه دست داد فاصله آنقدر زياد نباشد كه بدن خود را بكشيم بايستي قدم پيش بگذاريم وقتي دست ميدهيم بايستي به فرد نگاه كنيم دست دادن بايستي تا حدي محكم ، صميمانه و كوتاه باشد پس نگه داشتن دست افراد براي مدت طولاني و يا با هيجان شديد و يا محكم به كف دست ديگري زدن كار شايستهاي نيست.
امتناع از دست دادن با كسي كه دست خود را دراز كرده است كار شايسته اي نيست دست دادن با دستكش صحيح نميباشد اگر به ميهماني وارد شديد لازم نيست با همه دست دهيد كافي است فقط به ميزبان دست بدهيد.
نكات مهم
طرز دست دادن مانند طرز راه رفتن نشان دهنده اخلاق و روحيه اشخاص است و ميتواند و ممكن است خيلي سرد و يا با بياعتنايي و بيتفاوتي يا خشونت و يا با صميميت و گرمي صورت گيرد.
هنگام دست دادن نبايد با كسي كه ميخواهيم با او دست بدهيم فاصله زياد داشته باشيم و دست خود را خيلي دراز كنيم.
كساني كه ازدور دست ميدهند خودخواه و بيادب جلوه ميكنند.
موقعي كه با كسي دست ميدهيم بايد نگاه خود را به صورت او دوخته با لبخند يا كمي خمكردن سر اظهار خوشحالي كنيم.
نبايستي با دستكش با كسي دست بدهيم.
نگاه داشتن دست اشخاص براي مدت نسبتاً زياد برخلاف نزاكت است.
اگر كسي دست خود را به سوي شما دراز كرد هرچند به نظر شما از نظر شخصيت پائين باشد يا آنكه از او خوشتان نيايد از دست دادن امتناع نكنيد، يا آنكه هنگامي كه با او دست ميدهيد قيافه ناراحتي به خود نگيريد.
دست دادن بايد تا حدي محكم ، صميمانه و كوتاه باشد.
لحن كلام
همانطور كه هر فرهنگ نسبت به فرهنگ هاي ديگر از بسياري جهات متفاوت است از نظر ارتباطي نيز تفاوت هايي مشهود است.
مثلا مردم آذربايجان عموما بلندتر و درشت تر از مردمان فارس و اصفهان سخن مي گويند.عموما شهرنشينان نسبت به روستاييان و عشاير آرام تر و با بلندي كمتري سخن مي گويند.
مردمان كوهستان ها و دشت هاي فراخ به نسبت شهرنشينان از بلندي بيشتري در سخنگويي و محاوره استفاده مي كنند . حرفه نيز در بلندي صدا موثر است كارگران و كاركنان سازمان هاي صنعتي كه با سر و صداي بيشتري سرو كار دارند از كارمندان اداري كه در دفاتر تميز و بي سر و صدا كار مي كنند بلندتر صحبت مي كنند . معماران عمدتاً نسبت به ديگر حرفه ها مثل پزشكان يا كارمندان دفتري و حسابداران از بلندي صداي بيشتري در محاوره با ديگران استفاده مي كنند .
هر اندازه سر و صدا و عوامل اختلال زا بيشتر وجود داشته باشد بلندي صدا بيشتر مي شود.
فردي كه بسيار بلند سخن مي گويد اغلب موجب رنجش ديگران مي شود . روانشناسان و متخصصان ارتباطات معتقدند : افرادي كه داراي ويژگي شخصيتي تهاجمي هستند با بلنداي صداي بيشتري نسبت به كسي كه در نقطه مقابل است و در ويژگي شخصيتي خجالتي قرار گرفته است سخن مي گويد.
كيفيت صدا نيز بايد مطلوب و خوش طنين باشد . لذا ناخوشي هاي مربوط به بيني ، بيني گرفتگي، گرفتگي صدا ، خشونت صدا و نفس زني(دشواريهاي تنفسي) موجب اختلال در ارتباط و ناراحتي مشتريان خواهد شد.