ارسالی: ذکیه غنی
حل مشكلات ساختاري؛ نخستين چالش ” كانون تفكر” و” اتاق فكر”
1- مقدمه:
درست يك ماه پس از آن كه گروه علمي – تحليلي طيف، وابسته به دانشگاه شريف رسما آغاز به فعاليت ” كانون تفكر ” را به عنوان حلقه ي مفقوده ي بخش مخابرات كشور، اعلام كرد محمد مهدي زاهدي، وزير علوم تحقيقات و فناوري هم در تاريخ دهم آبان ماه 84 ، در جمع استادان نمونه ي آموزش عالي كشور ( طي چهارده سال اخير ) پيشنهاد تشكيل ” اتاق فكر” را مطرح نمود، ” اتاقي ” كه به زعم وزير آموزش عالي، به ” بررسي، ارزيابي و تجزيه و تحليل مسائل و چالش هاي آموزش عالي ” خواهد پرداخت.
ما هم چنان كه تولد آن كانون را به ” طيف ” تبريك گفتيم ( رجوع شود به شماره 22 همين ماهنامه، صفحات 18 و19 ) منتظر تشكيل و اعلام رسمي آغاز به كار اين ” اتاق” نيز هستيم تا به ايشان نيز تبريك بگوئيم. ليكنن در اين مقال مايليم، اندكي بيشتر از مطلب شماره ي 22 مان، به مفهوم Think- Tank بپردازيم كه ريشه و صورت اصلي هر دو اصطلاح ” كانون تفكر ” و ” اتاق فكر” است.
2- ريشه ها:
در سال 1970 م آقاي لويس پاول، ( Lewis Powel )، قاضي دادگاه در آمريكا، نامه اي به اتاق بازرگاني آمريكا نوشت مبني بر اين كه ” در اثر جنگ ويتنام، بهترين دانشجويان ما، ضد كسب و كار شده اند و هر چه زودتر بايد علاج اين درد را قبل از وقوع هر واقعه ي سوء، پيدا كرد.”
دستور كار پيشنهادي لويس پاول، حاوي نكاتي بود از قبيل :
• ” استاد سازي ” از ميان محافظه كاران
• به كار گماردن آن ها در مشاغل حساس دانشگاهي،
• بر پايي موسسه هايي در سطح دانشگاه ها و يا در خارج از آن ها براي تدوين مقالات و كتاب هايي از منظر محافظه كارانه و
• ايجاد think – tanks
به اين ترتيب لويس پاول، نخستين كسي ست كه وي اين اصطلاح را وضع و باب كرد، آن هم در سال 1970 .
وي سپس بي كار ننشست و نخستين think tank – ها را در آمريكا، بنيان نهاد اما چون گزينش افراد بر اساس توصيه ي وي از ميان محافظه كاران صورت گرفت اين انگ هميشه با كانون هاي تفكر همراه است كه اعضاي آن ها، Conservative هستند. به هر حال كانون هايي را كه پاول در آمريكا ايجاد كرد عبارتند از :
– Heritage Foundation در ” استن فورد ”
– Manhattan Institute بعد از آن،
– و در پي اين دو ” كانون تفكر “، كانون هاي تفكر بيشتري، يكي پس از ديگري در آمريكا، تشكيل شدند مانند:
– American Enterprise Institute
– Hoover Institute ( در ” استن فورد”)
البته اين كانون تفكر اخير، در واقع از سال 1940 در آمريكا، وجود داشت اما اطلاق اسم ” كانون تفكر” به آن بعد از 1970 ، اتفاق افتاد.
3- تعريف Think – Tank
طبق تعريف ” وبسترز – آن لاين – ديكشنري”، think- tank ( يا thinktank ) به گروهي از افراد مي گويند كه در آزمايشگاه هاي نظامي، شركت هاي بزرگ و مجتمع هاي توليدي و يا در ساير نهادها، به شيوه اي هم افزا ( synergistic ) دست به پژوهش هاي كلان در زمينه هايي متنوع مي زنند. موضوع ها، كشفيات و دستاوردهاي thinktank ( در نمونه آمريكايي آن ) عبارتند از :
– بمب اتمي
– ارتباط ميان انسان و دولفين
– اينترنت و وب جهاني
– برنامه هاي فضا نوردي
– پايش از دور
– هوا شناسي جهاني
– حمله ي سال 2003 به عراق
در ايالت متحده، بودجه ي thaink tank از سوي نيكوكاران بخش خصوصي و يا افراد حقيقي تامين مي شود. وجود چنين مجمعي از پژوهش گران و انديشمندان نيز، منشا خدمات مهمي براي دولت آمريكا در شكل دهي به خط مشي هاي سياست خارجي و داخلي ست. در كنار think tank هاي دولتي، برخي نيز خدمات خود را در اختيار بخش خصوصي قرار مي دهند و از همين رو داراي آزادي عمل بيشتري هستند. نوعا، مسايلي كه در سطح كلان مطرح اند نخست به think tank ها ارجاع داده مي شوند و نتيجه ي مذاكرات و تبادل نظر ميان انديشمندان، به دولت منعكس مي گردد.
4- نقد فعاليت كانون تفكر يا اتاق فكر
در جوامعي كه آزادي انديشه و بيان، تضمين شده است، انديشمندان به دو دسته تقسيم مي شوند:
– انديشمندان بيرون نظام كه از دولت مردان پرهيز مي كنند و دعوت ايشان را به همكاري اجابت نمي كنند.
– انديشمندان درون نظام كه در دستگاه ها دولتي خدمت مي كنند و يا فراورده ي فكري خود را در اختيار دولت مردان مي گذارند.
انديشمندان بيرون نظام، مثل نوآم چامسكي و ادوارد سعيد به جاي شركت در كانون هاي تفكر دولتي ترجيح مي دهند در مجامع بين المللي فعاليت و همفكري كنند تا در مجامع دولتي و ملي به رايزني و مشاوره بپردازند.
انديشمندان درون نظام نيز مانند پرژنسكي، و كيسينجر فعاليت در كانون هاي تفكر ملي و دولتي را رسالت و وظيفه ي خود مي دانند. در اين ميان افرادي هم هستند كه ميان اين دو گروه قرار دارند و با تمايل بيشتر به چپ و به انديشمندان بيرون از نظام، سعي مي كنند به درون نظام آمده و به انديشه هاي خود جامه ي عمل بپوشانند. يكي از آن ها: رالف نيدر ( Ralph Nader ) است. وي معتقد است: ماهيت خصوصي كانون هاي تفكر، باعث مي شود كه فراورده ي فكري اين كانون ها، با bias همراه باشد. برخي نيز بر اين عقيده اند كه بخش خصوصي، بدون چشم داشت به سود بيشتر، بودجه ي اتاق هاي فكر را تامين نمي كند. از اين رو اعواج حاصل از نفع پرستي، ريسك عمده ي بروندادهاي كانون تفكري ست كه از بخش خصوصي، در درون بخش عمومي، تغذيه فكري و مالي مي كند.
چنين ريسكي، حيثيت و آبروي دانشگاه هايي را كه دولتي اند و يا در خدمت دولت قرار دارند تهديد مي كند.
برعكس، كانون تفكري كه در يك شركت و در خدمت روابط عمومي يك شركت است ويا با بخش بازار يابي شركت كار مي كند، برونداد هاي دقيق تر و صحيح تري را ارائه مي دهند.
5- جمهوري خلق چين و كانون هاي تفكر
در چين، كانون هاي تفكر متعددي به عنوان بخشي از آژانس هاي دولتي، مشغول به كار اند كه به مقدار بسيار زيادي داراي آزادي انديشه، بيان و عمل هستند و فراورده هاي فكري شان، با صنعت ” غير رسمي ” ( non- official ) مشخص مي شود. اعضاي اين كانون، در مراوده ي فكري با اعضاي آكادميك كانون هاي تفكر ايالات متحده قرار دارند و اعضاي كانون هاي تفكر ايالات متحده نيز از فرصت هاي مطالعاتي براي كار در چين، بهره مند مي شوند.
6- مستند سازي و مردمي سازي فراورده ها ي ذهني كانون تفكر
يكي از مهم ترين و در عين حال ظريف ترين مسائل و چالش هاي كانون هاي تفكر، حل مشكلات مستند سازي و اطلاع رساني برونداد هاي آن هاست.
از يك سو، بسياري از فراورده هاي ذهني نبايد پيش از پخته شدن با افشاي زود رس، ” سوخت شوند” و از سوي ديگر نبايد برونداد و نتايج تفكر اتاق هاي فكر، سر بسته، سر به مهر، رمزي و محرمانه باقي بمانند زيرا كه در اكثر موارد پذيرش عامه ي مردم پشتوانه ي اجراي موفق بسياري از راه حل هاي ارائه شده از سوي كانون هاي تفكر است.
7- ” معمرين” وبازنشستگان فعال را در كانون تفكر به كار گيريد!
30 تا 35 سال پيش، شركت مخابرات ايران تشكيل شد و به سرعت به استخدام نيرو، طلب همكاري از اشخاص حقيقي و حقوقي پرداخت.
اكنون تمام آناني كه پس از 30 سال خدمت، هنوز، فعال اند، صلاحيت آن را دارند كه در كانون هاي تفكر، پذيرفته شوند و با همراهي و همفكري جوانان، به سازندگي امور رو بياورند.
8- مشكلات ساختاري و كانون تفكر
رفع مشكلات ساختاري در بخش هاي آموزشي، مخابراتي، اداري، اقتصادي و فرهنگي كشور، از جمله مسائلي ست كه داراي اولويت است.
اگر به زمان تولد و عمل زايش نخستين كانون هاي تفكر در آمريكا بينديشيم، ملاحظه مي كنيم كه آن ها، به هيچ وجه مشكل هاي ساختاري بخش هاي ما را نداشتند در صورتي كه در ايران، از هر معضلي مهم تر و بزرگ تر، معضل ساختاري – سازماني ست كه بايد حل شود تا راه براي حل ساير مشكل ها هموار گردد.